فرقه ی رجوی برای مطرح کردن خود ، رو به تعریف دشمنان مردم ایران ازخود آورده ونوشته ای با عنوان” ایران – داستان ناگفته – گزارش هیل نشریه کنگره آمریکا” منتشر کره که بخش هایی ازآنرا میخوانیم وجواب های مختصری راهم همراهش کنیم:
” بسیاری از ناظرین سیاسی معتقدند شورای ملی مقاومت ایران که همیشه آغازگر تلاش های دیپلماتیک و بین المللی بوده، خود را به عنوان جایگزینی پر ابهت و قدرتمند، برای رژیم ایران تثبیت کرده است. مقام جهانی آنها دهه ها پیش در پاریس آغاز شد، جایی که رهبر شورای ملی مقاومت ایران برای پایان یافتن جنگ ایران و عراق تلاش نمود”.
این ناظرین سیاسی کیستند؟
چیزی جز دشمنان قسم خورده ی مردم ایران و سایر ملت های مظلوم وعقب نگه داشته شده؟
این جریان درزمانی که درایران حضور داشت و راه های فراوان دیپلماتیک دردسترس اش بود ، عرضه ی استفاده ازآن را نیافت وبتبع آن، حال که سری درمیان سرها ندارد و خودرا جدا ازمردم نگه داشته ، بی عرضه تر ازگذشته عمل خواهد کرد که میبینیم که میکند.
ضمنا، رجوی نه برای صلح واقعی، بلکه برای کسب قدرتی که چنین سفیهانه سهل اش میدانست ، وارد این ماجراجویی ها شده وبه خیانت های خود عمق و وسعت بیشتری بخشید!
نوشته ی مورد شرح، بشکل زیر ادامه پیدا میکند:
” استرون استیونسون-هماهنگ کننده کارزار برای آزادی ایران: امروز با برنامه ده ماده ای مدرنی که به انتخابات مشروع، جدایی دین و دولت، برابری جنسیتی، حکمرانی قانون، الغای مجازات اعدام و الغای قانون شریعت در ایران فراخوان میدهد، شورای ملی مقاومت حمایت پایتخت های سراسر جهان را برای خود به دست آورده است”.
بدون توجه باینکه این فرد از عوامل” شلتون” صاحب قمارخانه ها وفاحشه خانه های بزرگ است، باید ازایشان سئوال کرد که اگر مریم رجوی چیزی ازدموکراسی میداند و آنرا میپذیرد، چگونه است که با رواج آن درتشکیلات خود مخالف است؟!
یعنی میگویید او افراد خود را تا سطحی از انسان بودن خود تهی کرده که آنها را شایسته ی زندگی درمسیر دموکراسی نمی بیند؟!
چرا ازاو نمی پرسید که این چه دشمنی است که سزاوار دوستان شده میداند؟!
درجواب قسمت دوم اظهارات این فرد،من با قاطعیت تمام میتوانم بگویم که این فرد کاملا دروغ میگوید وحامیان اندک هم با اما واگرها وصرفا برای فشار به دولت ایران ازباند رجوی حمایت میکنند والبته فرقه ی رجوی ، گزینه ی اول هیچکدام ازاینها نیست!
بازهم :
” تام ریج ـ نخستین وزیر امنیت داخلی آمریکا: درسطح شخصیت های سیاسی و اجتماعی من تنها کسی نیستم که تصور میکنم این سازمان نه تنها ارزش حمایت شخصی دارد بلکه شایسته حمایت حکومتی نیز هست. چند دلیل به شما میگویم : آنها مدت ها پیش به غلط در لیست تروریستی قرار داده شدند. دوم، امروز شخصیت هایی را می شناسیم که همه خدمات آنها را ارج می گذارند این شخصیت ها که در عراق هم بوده اند، خودشان به شما خواهند گفت مجاهدین چقدر مسئولانه برخورد میکردند، چه جانهای زیادی را نجات دادند”.
چرا به غلط؟
ترور 17 هزار نفر ازمردم ومقامات ایران ، رنگ ولعابی چیزی جز تروریزم دارد؟!
یا ناگهان آمریکائی ها واروپایی ها دریافتند که سازمان مجاهدین خلق را جزو تروریست های خودی بشمار آورند وسازمان مجاهدین خلق درمقابل این امتیازی که بدانها داده شد ، منبع کدامین خدمات جاسوسی برای امپریالیزم شدند؟!
البته درقسمت بعدی سخنان این جنگ طلب آمریکائی ، خواسته ونخواسته روشنگری کافی شده وآن عبارتست از جاسوسی مجاهدین برعلیه گروه های پارتیزانی که عرصه را بر آمریکا ترک کرده وتاحد زیادی به بیرونش انداختند!!
سپس :
” باور من این است که مردم ایران برای سی سال نشان داده اند که میخواهند رهبرانشان را خودشان انتخاب کنند و گرد شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق جمع می شوند، تا به حکومتی دست پیدا کنند که دموکراسی را میپذیرد، که غیر اتمی باشد، که بسیار بیشتر تحمل آزادی سیاسی و عقیدتی را دارد”.
این گردآمدن چه نمود عینی دارد که ما قادر به دیدن آن نیستیم؟!
مردم ایران مگر دیوانه شده اند که یک آقا بالاسر مستبد وتمامیت خواه برای خود انتخاب کنند؟!
آیا مردم از زن وبچه های خود سیر شده اند که بخواهند آنها را فله ای وبدون قید وشرط بدست رجوی ویا جانشین اش بسپارند وخودشان به برده ی او تبدیل شوند؟!
همان قاعده ای که در تشکیلات رجوی ، جاری وساری است!
همچنین ، ایران با امضای برجام، التزام عملی خود به نداشتن سلاح اتمی را نشان داده ولازم نیست که کسی دیگر آمده وکار کرده را دوباره بکند!
مجددا :
” تام ریج ـ نخستین وزیر امنیت داخلی آمریکا: تنها جایگزین عملی موجود اپوزیسیون دمکراتیک،همین مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران است باشد”.
آنچه ما عملا ازمجاهدین دیدیم، دشمنی تمام قد با دموکراسی است و ازاین رو پیشنهاد میکنم بگردید و ببینید که آنچه را که آنها دارند، چیست!
ضمنا آقای تام ریچ!
دست اندرکاران حی وحاضر آمریکا، اعتقادی مثل شما ندارند و ارزش چندانی به نقش باند رجوی نمیگذارند!
نظر شما برخلاف نظر رسمی است و لابد که حاصل بده وبستان های مادی و اطاعت از لابی صهیونیزم است!
سیروس غضنفری
عضو جدا شده از سازمان اسرای رجوی