وقتی قافیه به تنگ آید مژگان پارسایی به جفنگ آید. این حکایت فردی است که بعد از سالیان مزدوری و جنایت و شرکت در رقص رهایی رجوی ، اکنون به حرف آمده و برای نیروهای آمریکایی دست تکان داده و مدعی می شود که ما با پایداریمان و با حمایت های شما یعنی عمو سام حتماٌ پیروزی خود را محقق می کنیم!!!.
مریم رجوی برای اینکه کار کشیدن اجباری از نفراتش را در اشرف سه به رخ نیروهای غربی بکشد و اینکه ما اشرف سه را به شهر بزرگی تبدیل کردیم سعی نمود همه مواجب بگیران خود در غرب را به آلبانی آورده و برای آنان روده درازی کند! البته حرف جدیدی نداشت و تکرار همان اراجیف قبلی بوده است.
یکی از سخنرانان، مژگان پارسایی مسئول گذشته اول سازمان بود. وی ابتدا به ایجاد نمایشگاه 120 سال مبارزه مردم ایران برای آزادی اشاره نمود و اینکه ادامه دهنده راه نفراتی می باشند که از 120 سال گذشته دلشان برای آزادی مردم ایران می تپید. بهتر بود مژگان پارسایی از دوره حضرت آدم حرف می زد و اینکه مریم رجوی میراث دار آنان می باشد چون ما بعد از تاسیس سازمان تاکنون سر هیچ موردی سراغ نداریم که رجوی عنوان کند که ما شکست خوردیم و هر چه بود پیروزی و حرکت رو به جلو. البته مژگان پارسایی برای مریم رجوی قدری شکسته نفسی نمودند.
از وقتی سازمان دست به عملیات مسلحانه زد آیا کارش درست بود ؟ رجوی فکر می کرد که شش ماهه حکومت ایران سرنگون خواهد شد! آیا اینگونه شد ؟ آیا رجوی به استراتژی اشتباه خود اعتراف نمود ؟ وقتی رجوی از ایران فرار نمود آنرا پیروزی بزرگ برای خود عنوان داشت. وقتی رجوی از فرانسه به عراق گریخت باز هم رجوی آن را یک پیروزی بزرگ نمود. آیا به واقع این گونه بود ؟ وقتی رجوی قصد فرار از فرانسه را داشت مگر عنوان نکرده برای پیشبرد مبارزه باید به کنار مرزهای ایران رفت آیا به پیروزی رسید ؟ وقتی دستور عملیات دروغ جاویدان داد و قصد داشت سه روزه به تهران برسد در نهایت مجبور شد عقب نشینی کند آیا باز هم به پیروزی رسیدید ؟ مگر قرار نبود که با شروع بمباران قرارگاههای سازمان ارتش پوشالی به سمت مرزهای ایران حرکت کند چرا این کار انجام نشد و این کار آیا نشانه شکست نبود ؟ وقتی رجوی دستور داد که در مقابل نیروهای آمریکایی دست به سلاح نبرند و خلع سلاح شوند باز هم این کار نشانه شکست نبود که اکنون بعنوان یکی از افتخارات رجوی از آن نام می برید ؟ رجوی شیاد و فریبکار در کدام یک از انتخاب های خط و خطوط و استراتژی دچار شکست نشده است؟ مگر رجوی ها اعتقادی به شکست دارند ؟ در مناسبات سازمان که کاکل آن شکست در عملیات دروغ جاویدان بود مگر رجوی به جای اعلام شکست عنوان نکرد که به پیروزی رسیده است!!!. مگر ترک اشرف در عراق مرز سرخ سازمان نبود که با خفت و خواری آنجا را ترک نمودید ؟ وقتی رجوی از فرانسه به عراق گریخت آنرا پیروزی نامیدید. وقتی با خفت و خواری از عراق به آلبانی دیپورت شدید باز هم اعلام پیروزی کردید به همین خاطر می گویم که مگر رجوی چیزی به نام شکست می شناسد یا خیر.
آری این داستان زنان و مردان شرافتمندی است که از سراسر جهان با فریبکاری رجوی در یک جا به هم پیوند خوردند و اکنون هم انسانیت و آزادی خود را از دست داده و حرفهای جدیدی در میان حرفهایش نیست و هر چه که هست یاس و نومیدی و فریبکاری برای پیروزی. البته اکنون برای همه روشن شده که رجوی از ابتدا دست در دست غرب داشته و مجری سیاست های جنگ طلبانه آنان بوده است. چون مژگان پارسایی به وضوح پاچه خواری سازمان برای غرب را نشان می دهد آنجا که اعلام می کند: انسانیت و آزادی چیزی که در سخنان زیبای امروز شما ( لابی های غربی حاضر در مراسم مریم رجوی ) هم موج می زند.
بهتر است برای فهم بیشتر مژگان پارسایی گذری به دوران قبل و بعد از سرنگونی صدام اشاره کنیم یعنی سال 1382.
وقتی نیروهای سازمان منتظر فرمان حرکت به سمت مرزهای ایران بودند دستور رسید که نباید حتی به طرف نیروهای آمریکایی شلیکی انجام گیرد و همه سر این داستان دچار تناقض شدند این چه بامبولی است که رجوی به راه انداخته است. زمانی که قرار شد ما سلاحهای خود را به نیروهای آمریکایی تحویل بدهیم به واقع سخت بود ولی این خوشحالی حتی در میان مسئولین بالای سازمان به چشم می خورد که حداقل راحت شدیم از بس کارمان شده بود مانور و تنظیف سلاح.
وقتی در اشرف ژنران اودیرنو دستور خلع سلاح داد مگر شما مسئولین شلوار خود را خراب نکرده بودید که آینده سازمان چه می شود ؟ این مورد را از روی برخورد صدیقه حسینی که آن موقع راننده شخصی وی بودم عنوان می کنم. وقتی وی از نشست ستاد بازگشت و می خواستیم همراه وی به قرارگاه علوی برگردیم اصلاٌ حالی برایش باقی نمانده بود و حتی حاضر نشد حرف بزند تا اینکه همان شب خبر اول خبرگزاری ها بود و برای ما مشخص شد که دیگر کار از کار گذشته است اگر دروغ می گویم بهتر است از خود صدیقه حسینی سئوال کنید. در ضمن مگر ژنرال دوست داشتنی شما تهدید نکرده بود که ظرف 48 ساعت باید فرمان خلع سلاح را امضا نموده در غیر این صورت قرارگاه اشرف مورد بمباران قرار خواهد گرفت.
حالا چگونه است که بعد از گذشت 16 سال اکنون مژگان پارسایی به صحنه آمده و عنوان می کند که ژنرال آمریکایی از دیدن زنان ما تعجب کرده و …. کدام حرف شما را باید باورکرد ؟
اگر تمام افتخارات شما به این است که در مقابل نیروهای آمریکایی حتی یک گلوله شلیک نکردید نشان از ترسو بودن رجوی دارد که با وجود وارد شدن نیروهای آمریکایی به عراق و سرنگونی صدام ، رجوی خودش را خراب کرده بود. در یک کلام رجوی اصلاٌ مرد جنگ نبود که بخواهد در سرفصل های مهم کاری انجام دهد.
خانم پارسایی مزدور ، شما هم مانند دیگر زنان حلقه بگوش رجوی اراجیف مریم رجوی را نشخوار می کنید. بهتر از هر کسی می دانید که از رجوی آبی گرم نخواهد شد. اینکه اکنون مریم رجوی نزد چند سناتور آمریکایی دستمال به دست می گیرد نشان از قدرت نیست بلکه نشان از فلاکت او دارد.
بهتر است به نکته دیگری هم اشاره کنیم. مژگان پارسایی در میان حرفهای بی سروته اش عنوان می کند که ارتش کاغذی رجوی تعداد زیادی تانک و توپخانه و مهمات داشته است ولی عنوان نمی کند که با وجود این همه تجهیزات نظامی سازمان چه پیروزی مهمی به دست آورده است ؟ آیا خرج کردن از داشته قبلی که اکنون موضوعیتی ندارد نشان از پیروزی است ؟ آیا دادن آمار تجهیزات نظامی در این مقطع نشانه پیروزی و قدرت است ؟ اکنون سالیان از روز خلع سلاح در اشرف گذشته است حتی شما مژگان پارسایی و بقیه نفرات متوجه نشدند که رجوی چه کلاهی بر سرتان گذاشته است و هنوز هم فکر می کنید که روزی غرب به شما سلاح خواهد داد ؟
به مژگان پارسایی مزدور و جنایت کار می گویم همانگونه که خودش بیان کرده بهتر است دلتان را به احمق های غربی خوش کنید. آنان فقط برای اخاذی کردن نزد شما می آیند وقتی کسی در جنایت و کشتار در دیگر کشورها دست داشته باشد آیا دلش برای آزادی مردم ایران می تپد ؟ بهتر است خودتان را گول نزنید و بدانید که شما هم دست کمی از پاچه ورمالیدگی و دریدگی مریم رجوی ندارید.اکنون به عینه نشان دادید که برای دشمنی با مردم ایران در کنار جنایت کاران غربی قرار دارید و این مراسم به خوبی ماهیت ضد انقلابی و ضد ایرانی شما را نشان داد.
هادی شبانی