رویای باطل حاکمیت بر ایران

هر از گاهی مریم رجوی برای ادای احترام به دل بورژوازی (اسرائیل و آمریکا) دست به خودنمایی می زند. طوری که هزینه هنگفت این مراسم ها از طریق اسرائیل و آمریکا تامین و خدمات از این عجوزه پیر می باشد.
او هم برای اجرای نمایش نامه اش دست به دامن مهاجران اروپا شده که در مضیقه مالی به سر می برند و افرادی که به پشت تریبون جهت اجرای سخنرانی می روند شرکت کنندگانی هستند که همگی بازنشسته های دوره پیشین در سیستم دولتی بوده اند که با هزینه های سرسام آور حاضر شده اند به این مراسم ها بیایند و سناریو از پیش نوشته شده توسط مجاهدین را بخوانند و چند کلمه ای به نفع آنها صحبت کنند. این روال سالیان سال است ادامه دارد.
مریم رجوی فقط در فکر این است که بر ضد ملت ایران اتفاقاتی رخ دهد که بتواند برای بقای خود روی این موضوع موج سواری کند و مهم نیست سیل ، زلزله یا تحریم؟! فقط مردم ایران در فشار قرار بگیرند که او بهانه ای برای پیش برد کارهایش داشته باشد و حرفی برای گفتن و عرض اندامی کرده باشد. این عجوزه پیر شیطان صفت تنها قادر است از توبره دیگران بخورد نه آخور خودش، چون در عمل چیزی از خودش ندارد. نه جایگاه ، ماهیت ، وجدان ، انسانیت و …
تنها جاه طلبی و به قدرت رسیدن و خود نمایی نصیبش شده. او حتی حاضر نیست برای افرادی که به اسارت گرفته و همانند برده برای او کار می کنند یک تک ریال خرج نماید فقط مانند یک رباط از آنها کار می کشد تا مادامی که از کار بیفتند و در آخر حتی از خون آنها هم استفاده می کند. با کوچکترین موقعیت سیاسی که پیش بیاید آنها را فدا کرده همانند روز 19 فروردین سال 1390 در قرارگاه اشرف در عراق، برای پیش بردن اهدافش افراد ناراضی در اشرف را سپر بلا نمود و با نیروهای عراقی درگیر شدند وباعث شد این افراد کشته شوند بعد هم بامبول در آورد و گفت افراد من با دسیسه ایران به شهادت رسیده اند.
چند دهه میشود که این عجوزه به همراه همسر جلادش همیشه کارشان را به این گونه پیش برده اند و در ظاهر زنی با تفکر و انسان دوست، خوش پوش و مد روز خود را در انظار عموم به نمایش گذاشته است. غافل از اینکه پشت دیوارهایی که افراد را در آن به اسارت گرفته اند، چه شخصیت وحشی و دور از انسانیت با افکار بسته ای است و تنها فکر شب و روز او این شده که در ایران چه می گذرد؟ آنقدر کوچک و ضعیف است که پایگاه بردگی خود را با یک ملت ابر قدرت خاورمیانه مقایسه و مقابله میدهد. این کودن بایستی کمی فکر کند که او با این همه وحشی بودن خود و همسر متواری شده اش تاکنون نتوانسته اند افرادی که با فریب و نیرنگ اسیر چنگالشان شده اند را کاملا کنترل کنند و با کوچکترین روزنه پا به فرار میگذارند. طوری که با تمام کنترلها باز هم نتوانسته اند جلوی ریزش نیرو رو بگیرند.
اگر این شیطان صفت توانست ،عدالت ، انسانیت ،آزادی و برابری و رفاه و درمان را در اسارتگاه کوچک و ناچیز چند صد نفری خود اجرا کند.پس می تواند فک گشاد خود را بگشاید و خود را با یک کشور (ایران) مقایسه کند. به جای هزینه های هنگفت و کار تراشیدن برای این اسیران که همگی تشنه لحظه ای دیدن خانواده ها و فرزندانشان هستند کمی به فکر حال آنها باشد و مطمئن باشد در ایران و میان ملت ایران اگر در بدترین شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی هم قرار گیرند باز مردم ایران آنها را به اندازه پشیزی قبول ندارند و نخواهند داشت. و در افکار مردم، آنها اصلا وجود ندارند. پس بهتر است وقتشان را با اینکه روزی بر مردم ایران ریاست کنند تلف نکنند.زیرا که بیشتر از یک خواب رویایی نیست که در واقعیت هیچ گاه عملی نمیشود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا