مسعود جابانی
27.11.2006
آقای بریان بیتلی از نمایندگان مجلس عوام انگلستان از حزب محافظه کار می باشد و تلاش می کند تا مجاهدین را از لیست خارج کرده و آنان را بعنوان یک آلترناتیو مردمی در پارلمان انگلیس معرفی نماید.
در سایت همبستگی ملی وابسته به مجاهدین خلق نوامبر 2007 مطلبی نوشته شده بود که در آن حمایت شما را از مجاهدین خلق در مقابله با دیکتاتوری رژیم جمهوری اسلامی به نمایش می گذاشت.
با توجه به اینکه سخنان شما به نقل قول از مجاهدین بوده و آنان برداشتهای خویش را نیز به آن اضافه نموده بودند، نمی توانم بطور واضح موضوعات نوشته شده آن را به شما نسبت دهم ولی آنچه که برایم در این موضعگیری به عنوان یک فعال سیاسی و حقوق بشری و عضو سابق این فرقه مهم است، چگونگی شناخت شما از آنان می باشد.
لازم به توضیح است که قبل از شروع مطالبم به عرضتان برسانم که انتخاب مجاهدین به عنوان آلترناتیو و یا سازمان تاثیرگذاری که بتواند در یک دگرگونی سیاسی جانشین رژیم جمهوری اسلامی گردد، ریسک بزرگی است که در صد تحقق آن به میزان یک در صد هم نمی تواند باشد.
بدون در نظرگرفتن ماهیت، بافت و ساختار فرقه ای مجاهدین، باید به میزان پایگاه توده ای آنان در ایران هم توجه بفرمائید.
چگونه می شود فرقه ای را که بیش از 90 در صد اعضاء آن از سال 1360 تاکنون به دلیل ساختار فرقه ای و استراتژی خشونت و ترور و تحقیر و سرکوب تشکیلاتی از آن جدا شده اند، یک سازمان منسجم و پایدارمعرفی نمود.
چگونه می شود سازمانی را با کمتر از 2000 نفر یک نیروی تأثیر گذار بر روند تحولات ایران آلترناتیو نامید مگر اینکه پنتاگون و انتلیجن سرویس را هم به آن اضافه کنیم.
انتخاب و تلاش شما برای بیرون آوردن مجاهدین از لیست تروریستی برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی، چیزی جزء حمایت شما از حمله نظامی آمریکا به ایران نمی تواند باشد.
همانطور که می دانید استراتژی مجاهدین استراتژی خشونت و ترور و جنگ است و بدلیل عدم پایکاه داخلی یک نیروی شکاف زی است و فادر نیست بدون حمایت خارجی و بطور مستقل کاری بکند کما اینکه وقتی تیم های ترور سازمان در ایران متلاشی شد و قدرت نظامی خود را از دست دادند به عراق رفتند و از شکاف جنگ ایران و عراق استفاده بردند و در خدمت صدام درآمدند و بعد توانستند حملات پراکنده ای علیه رژیم ایران انجام دهند. اکنون نیز آویزان پنتاگون شده اند تا با حمله امریکا به ایران بتوانند باردیگر خود رامطرح نمایند.
برای مردمی که از نزدیک با مصائب جنگ خانمانسوز عراق و افغانستان روبرو هستند کاملا آشکار است که خروج مجاهدین از لیست تروریستی به منزله به خدمت گرفتن آنان توسط امریکا برای یک حمله نظامی و خانمانسوز به ایران خواهد بود.
آقای برایان بیتلی!
ممکن است که دیدگاه حقوق بشری شما به منافع کشورتان محدود شده باشد ولی مطمئن باشید که در صورت خروج مجاهدین از لیست، امنیت شهروندان شما نیز به خطر خواهد افتاد اگر مجاهدین در ایران شنونده و پایگاه اجتماعی دارند و قادرند در ایران تحولی بوجود آورند چه نیازی به خروج از لیست تروریستی اروپا و امریکا دارند، می توانند بروند و کارشان را بکنند؟
آیا شما از خطراتیکه مجاهدین برای شهروندان شما ایجاد خواهند نمود مطلعید؟
آیا حمایت شما از مجاهدین که در ایران به دلیل جاسوسی و همکاری نظامی- اطلاعاتی با صدام هیچگونه پایگاه مردمی ندارند، می تواند به مردم ایران در مبارزه با دیکتاتوری رژیم حاکم کمکی بکند؟
آیا خودسوزی های انتحاری مجاهدین برای تحت فشار قراردادن دولت فرانسه در ژوئن 2003 جهت آزادی خانم رجوی نمی تواند بار دیگر در کشور شما تکرار شود و امنیت شهروندان شما را به خطر بیندازد؟
آیا حمایت شما از مجاهدین چیزی جزء تائید مبارزه مسلحانه و ترور در داخل ایران و کشتن مردم بیگناه در سوپر مارکت ها و بازار میوه و تره بار معنای دیگری خواهد داشت؟
اپوزیسیون ایران چه در داخل و چه در خارج ایران حاضر به همکاری با فرقه ای که در زمان جنگ با دشمن همکاری و همفکری نموده و ان را جزء افتخارات مبارزاتی اش می داند نخواهد بود.
اقای بریان بیتلی!
تغییر و تحول در ایران توسط مردم ایران و در داخل کشور صورت می گیرد و مبارزه برای دمکراسی و عدالت اجتماعی سالهاست که ادامه داشته و خواهد داشت.
مردم ایران با سیاست پرهیز از خشونت ، گام به گام پایه های دمکراسی را در ایران خواهند ساخت و نسخه های پیچیده شده از خارج جهت ویرانی ایران را، نخواهند پذیرفت.
بهترین و قابل اعتماد ترین کسانی که می توانند ماهیت فرقه مجاهدین را که در الفاظ پیچیده و کلمات فریبنده خود را مخفی کرده اند روشن سازند اعضای قدیمی و جدا شده انها می باشند. من و دوستان من آماده ایم در ملاقات حضوری با جنابعالی توضیحات بیشتری را خدمت شما ارائه دهیم.
با آرزوی پیروزی عدالت و دمکراسی
مسعود جابانی