مسعود.د – خبرگاه
سازمانها وانجمن های پوششی خیریه ای سازمان مجاهدین دیگراین روزها رسوای خاص وعام شده است. در این مورد تمامی کشورهای اروپایی از سوئد ، سوئیس ، انگلیس ، آمریکا وآلمان تماما بوسیله سازمانهای مسئول در این کشورها فریبکاری و کلاهبرداریهای مالی مجاهدین خلق از مردم خوش قلب وانسان دوست در سراسر جهان را بارها در رسانه هایشان رسوا کرده اند. ولی آنچه که هنوز شاید در ابهام مانده باشد مساله پولشوئی میباشد که از جمله جرائم یاد شده برای مریم رجوی میباشد که نه میلیون دلار تنها در پاریس به هنگام دستگیری اش در سال دوهزار وسه در نزد او پیدا کردند که نگه داری این چنین مبلغی در نزد خود نشانی از وضعیت پولشوئی مجاهدین میباشد. ولی این سازمانهای خیریه وابسته به مجاهدین چگونه میخواهند با سند سازی به فریب کاری بپردازند که مدعی میشوند که « این سازمانهای خیریه هیچ ارتباطی با مجاهدین ندارند » ویا باز با پرروئی میگویند که «منبع مالی سازمان مجاهدین میلیونها ایرانی در خارج کشور ودهها میلیون ایرانی در داخل کشور میباشد-محدثین سخنگوی خارجی مجاهدین در کنفرانسهای مطبوعاتی متفاوت در رابطه با بسته شدن وافشا شدن در رسانه های کشورهای مختلف همیشه این را بیان کرده است ودر سایت همبستگی ملی منعکس میباشد.».
سبک پولشوئی در سازمانهای خیریه وابسته به مجاهدین : در این سازمانهای خیریه در درجه اول بنیانگذارانش عموما افراد هوادار ویا عضو مجاهدین که دارای پناهندگی درا ین کشورها میباشند. در این رابطه اگر مثلا قضیه هم بیخ پیدا کرد بخشی ازاعضا را به کشور دیگر ویا به عراق انتقال میدهند. البته این اعضا در کشور دیگری با نام دیگری یا دارای پاسپورت پناهندگی است ویا برای او تقاضای پناهندگی دوباره با نام دیگری میشود!
اکثر پولهای خیریه ای که این سازمانهای خیریه وابسته به مجاهدین جمع آوری میکنند در رابطه با «قربانیان »رژیم ایران است در این آلبومها تصاویری از افراد اعدام شده توسط رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی منعکس میشود وهمراه با تصاویری از کودکان وخانواده هایی که به این اعدامیان وقربانیان سیاسی وغیر سیاسی رژیم باصطلاح وابسته میباشند واین سازمانها ی خیریه مدعی میباشند که این ها به این خانواده ها از نظر مالی کمک میکنند. این ها نیز حتی تصاویری از کودکان را به صورت قلابی درست میکنند وبه افراد «کمک مالی وِیژه »خود که مبلغ ماهانه میپردازند نشان میدهند ومیگویند که این افراد وکودکان را مثلا فرد مزبور حمایت مالی میکنند وبا فریب آنها کمک به این کودکان در عالم خیال را به این افراد انسان دوست میفروشند.
پولهای بدست آمده در ظاهر در قلکهای مهر وموم شده شهرداری میباشد ولی با سبک وتکنیک خاصی این قلکها به محض رسیدن «تیم مالی » به محل «پایگاه ویا دفتر مجاهدین » بوسیله «سرتیم » باز میشود وبه نفر «مسئول » داده میشود ومقداری پول خرد در آن برای ادامه کار وهمچنین فریب ماموران کنترل در قلکها باقی گذاشته میشود. این پولها جمع آوری شده قبلا به پاریس به نزد مریم رجوی ولی امروز به صورت پراکنده نگهداری میشود ویا با سرمایه گذاری پولی در مغازه داری وغیره مورد مصرف وبعد به حساب های بانکی هواداران «مورد اعتماد» که دارای کار وزندگی عادی هستند به عنوان معاملات شخصی واریز میشود ودر آنجا نگهداری میشود. این افراد البته این پول را مدت کوتاهی در نزد خود نگهداری میکنند وبعد دوباره به حساب افراد دیگری که شماره حسابهای آنها به این افراد داده میشود انتقال داده میشود تا با این پولها نقل وانتقال آن از آنجا بویزه بعضا کشور سوئیس ویا به لوکزامبورگ ویا به یکی از کشورهای منطقه عربی رد را گم کنند. البته در بعضی موارد که موفق به گم کردن رد نمیشوند این پولها بصورت نقدی در نزد افراد مورد اعتماد بصورت پراکنده نگهداری میشود که این افراد البته از نظری دور از اهداف پلیس این کشورها میباشند. پول شویی در سیستم مجاهدین در کشور های عربی بویژه در اردن بخشی از کار انتقال از عراق به خارج وبرعکس است. از طریق شرکتهای بین المللی که شعبه هایی از آن نیز به صورت افراد عادی وناشناخته شده میباشند بخشا کمکهای سیا و شرکتهای مزدور خر آمریکایی به این شرکتها منتقل میشود وبرای همین نیز اگر به گفته های رئیس شرکت مزدور خر آمریکایی توجه داشته باشید او در مصاحبه ای مدعی «دوستی سی ساله با ما مجاهدین خلق » میشود ومیگوید که «بطور مستقیم به مجاهدین چیزی پرداخت نمیکند» چون این کمکها وپول های «فروش مواد مخدر توسط سیا» از طریق این شرکتها که در کشورهای حوزه خلیج فعالیت دارند در ارتباط با عراق ونقل وانتقال وکمک قرار میگیرد. در این رابطه هم سندسازیها گونه ای است که این شرکتها عموما به عنوان شرکتهای دختر برای شرکتهای آمریکایی کار میکنند وبدین شکل در پرداخت به مجاهدین راههای معمول را نمیروند چون از نظر قانونی مجاهدین خلق یک «گروه تروریستی »در آمریکا به حساب میاید وهرگونه معامله وکمک با آنها طبق قانون ضدتروریست آمریکا ممنوع میباشد.
در واقع شبکه مالی وپولشویی مجاهدین مانند یک اژدهای هشت سر میباشد که در سراسر جهان تحت عنوانهای مختلف در کار میباشد بویژه به عنوان شرکتهای متفاوت صنعتی ویا خدماتی! این شبکه ها همدیگر را نمیشناسند واز وجود یکدیگر بطور واقع خبر ندارند وبطور مستقل در حوزه مالی که برای آنها مشخص شده است عمل میکنند. این حوزه های مالی عموما با روشهای پیچیده اقتصادی همراه است که بتواند نقل وانتقال را گونه ای پیچیده کند که شبکه های جستجوگر پلیس بین المللی وضد تروریست نتوانند به این راحتی رد پای آنها را بیابند.
در مورد سازمانهای خیریه باید گفت که در آنجا هم سندسازی کاملی میشود که افرادی را از هواداران مورد «اعتماد»خود به عنوان کمک دریافت کننده که به «خانواده اش » که درایران «از خانواده های زندانی سیاسی » میباشند امضا گیری میشود وسند سازی میشود بدون آنکه به آنها پولی منتقل شده باشد وبدین شکل برای مراجع قانونی به خیال خویش سند سازی ومدرک سازی میکنند. البته دراین بین تمامی روشهای آنها در این زمینه برای پلیس های متفاوت بین المللی شناخته شده است وبرای همین نیز روش سندسازی علی رغم اینکه به همان سبک گذشته ادامه دارد ولی با پیچیدگیهای متفاوتی آنها را روبرو کرده است ولی در عین حال چون دوائر دولتی کنترل کننده مانندسیستم مخفی وسرویس های مخفی به عمق کار وپولشویئ مجاهدین خلق واقف نمیباشند ودولتهای اروپایی با مماشات جویی با آنها رفتار میکنند چون بقول مامور سیا «آنها تروریست هستند ولی تروریست ما هستند» علی رغم اینکه به بعضی با شیوهای فریبکاری وسند سازی وپولشویی آنها واقف میباشند در این رابطه بهمان دللائل سیاسی که بیان شد از پی گیری واقعی پرونده های آنها جلوگیری میکنند وبهمین دلیل علی رغم گزارشات مختلف سرویس های مخفی متقاوت کشورهای اروپایی سازمانها وانجمن های وابسته به مجاهدین همچنان به کار غارت وکلاهبرداری مردم انسان دوست بنام «کمک به قربانیان رژیم » ایران همچنان مشغول میباشند.