جاده صافکن امپریالیسم
ایران دیدبان
با وجود تصویب قطعنامه ضدایرانی امریکا و سه کشور اروپایی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهوضوح میتوان دریافت که آرزوها و تلاشهای چندماهه دستگاه جاسوسی مجاهدین بر باد رفت و آنان را برای مدتی نامعلوم دست به گریبان تضادهای داخلی و بحران عدم مقبولیت ساخت.
محمد محدثین در اولین واکنش نسبت به قطعنامه آژانس، مأیوسانه از بیحاصلی 15 رشته از نمایشات گزارشهای مجعول دربارۀ ایران سخن گفت و بار دیگر بر خواست جنگطلبانه این گروه برای ارجاع موضوع برنامه هستهای ایران به شورای امنیت اصرار ورزید.
پیرامون موضوع فعالیتهای هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی هستهای و ارتباط آن با گروه تروریستی مجاهدین، روشن ساختن برخی از جوانب امر، به نتایج درازمدت کوششهایی که مجاهدین در این مسیر انجام میدهند و خالی از فایده بودن آن، کمک خواهد نمود:
1- همین اندازه که کشورهای ارائه دهنده این قطعنامه با پنج روز تلاش نتوانستند آنچه دلخواهشان بود را بهتصویب برسانند، نشانگر آن است که ماهیت این قطعنامه سیاسی و خالی از دلائل فنی است. بر این اساس میتوان ادعا نمود که حتی کشورهای ضدایرانی نیز بر جعلی بودن دروغهای مجاهدین وقوف دارند وگرنه برای در بردن خود از بیاعتباری، لااقل به یکی از دهها نمایش مجاهدین اشاره میکردند.
2- گزارش موضوع هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، نه تنها به اقدام نظامی علیه ایران نمیانجامد، بلکه حتی ظرفیت اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران را نیز نخواهد داشت. از این بابت، گزارش این موضوع به شورای امنیت هیچ آبی برای مجاهدین گرم نخواهد کرد.
3- مانند سایر سیاستهای بلندمدت مجاهدین، از جمله پنهان شدن در زیر شعار صلح برای برافروختن بیشتر جنگ و کمک به پیروزی عراق، تلاش مجاهدین برای برداشتن تحریم از صدام که به سرنگونی وی انجامید، این سیاست نیز در انتها تبدیل به ضربهای مهلک بر پیکراین گروه خواهد شد و الزاماً نتیجهای معکوس در بر خواهد داشت، کما اینکه تا کنون نیز شواهدی دال بر این فرآیند خود را نشان داده است. آنجا که امریکا مجاهدین را در یک فریب، طعمه حفظ جاسوسهای خود و اروپا، آنها را پیشکش ایران نمود.
اما آنچه دارای اهمیت بهسزایی در شناخت ماهیت جهتگیریهای باند خائن رجوی با سیاستهای استعماری است، وقوف آنان بر ماهیت پدیدهای در حال شکلگیری و همسو شدن با آن میباشد.
کشورهای عضو گروه غیرمتعهدها در بیانیه خود در رابطه با قطعنامه پیشنهادی اروپا که با رأیگیری بهتصویب رسید، صراحتاً به طرح استعماری امپریالیسم برای سلطه هر چه بیشتر بر کشورهای جهان اشاره کرده و اعلام میکنند:
به نظر نم عناصر گنجانده شده در پیش نویس قطعنامه ، اصول کاملی را برای حرکت به جلو در راستای جستجوی راه حلی سازنده پیرامون برنامه های هسته ای ایران در بر نمی گیرد. به خاطر ماهیت جدی مسائل گنجانده شده در پیش نویس قطعنامه، نم پیشنهاد کرده بود که اجازه داده شود این پیش نویس از طریق دیپلماسی در نشست ماه نوامبر شورای حکام و برای گفتگو در راستای رسیدن به یک تصمیم جمعی بررسی شود لیکن نگرانی های اصلی نم و سایر کشورهای هم فکر در شورای حکام به حساب نیامده است. پیش نویس خیلی دیر و در ساعات آخر عصر روز جمعه ارائه شد و برای نمایندگان مشکل بود تا دستور العمل هائی را از کشورهای محترم خود برای تصمیم گیری عصر امروز ، کسب کنند.قطعنامه سه کشور اروپایی سؤالاتی را درخصوص حق مسلم تمام اعضای ان پی تی برای توسعه انرژی اتمی برای مقاصد صلح آمیز مطرح می کند.
بهبیان صریح، جنبش غیرمتعهدها، از یک طرح مشکوک که با سؤالات عمده روبهرو است پرده برداشته و روشن میسازد که این طرح نه برای ایران و حکومت فعلی آن، بلکه برای محروم نگاه داشتن کلیه کشورها و حاکمیتها در تمامی دورانها از حقوق مسلم آنها است.
با درک چنین مقولهای است که به درک نوینی از پذیرش ننگینترین مناسبات وقیحانه و زشت امپریالیستی از سوی مجاهدین میرسیم که لاجرم به عمق بحران تشدید شونده و پایانناپذیر این فرقه راه میبرد.
باند خیانتکار رجوی ادامۀ بقای خود را جز از منظر هرچه بیشتر شدن سلطه امپریالیستی و تکمیل شدن حلقه امتیازات کشورهای استعمارگر و بهخصوص امریکا نمیبیند و تنها امکان موجود برای دستیابی به فضایی مناسب زیست خود را در جاده صافکنی امپریالیسم تشخیص داده است.
اما تجربه تاریخی نشان داده است که همانگونه که عزم و اراده مردم در جریان ملی شدن صنعت نفت، استعمارگران را ناکام و حزب خائن توده را روسیاه کرد و برای همیشه منفور ساخت، اینبار نیز آخرین میخها را بر تابوت حیات سراسر خیانت باند خائن رجوی خواهد کوبید.