سی‎وسه نکته از سه دقیقه صحبت مهدی برایی

سی‎وسه نکته از سه دقیقه صحبت مهدی برایی
بهزاد علیشاهی
در برنامه ارتباط مستقیم تلویزیون مجاهدین که بنده با سابقه کارطولانی در این تشکیلات و در این ستاد یعنی ستاد تبلیغات خوب با نحوه اجرا و چم خم های آن آشنا هستم و میدانم با چه ترفند هایی این برنامه روی آنتن میرود آقای مهدی برایی یا همان احمد واقف روی خط آمد و صحبت هایی کردند که قبل از بررسی صحبت ایشان به رسم مجری برنامه که اول او را مفصلا معرفی کرد منهم او را معرفی کنم ,ایشان در تشکیلات سازمان و بین بچه ها به افسر بند جیم مشهور است , چرا که مسئولیت نشست های زشت و شرم آوری که بعد از نشست های طعمه برگزار شد با ایشان بود.
در این نشست ها هر کس میباید به زشت ترین صورت مسائل زناشویی و درگیریهای جنسی خودش را در جمع بازگو میکرد و نتیجه گیری میشد که همه افراد در همه لحظات غرق این افکار هستند و از این بابت با کلمات تحقیر کننده از طرف آقای برایی تک تک نفرات در جمع خوار و تحقیر میشدند و البته هدف اصلی این بود که بگویند مشکلات در بین نفرات این مسائل است نه مسائل خطی و سیاسی و این نفرات تحقیر شده علی القاعده دیگر نمیتوانستند برای سازمان شاخ باشند ومدعی بشوند چون آن مدارک برملا میشد.
ازمسئولیتهای دیگر ایشان دردستگیری های سال 1373 بازجویی و شکنجه نفرات بود که شخصأ شاهد حضور او و سئوال و جواب ایشان بوده ام و بازهم در زمان ماموریت های اعزام به داخل برای عملیات خمپاره زنی این شخص مسئول توجیه تیم ها به لحاظ امنیت تیم بود.
من چون قرار بود در تهران عملیات کنم توسط او توجیه شدم گرچه عملیات ما در اهواز انجام شد اما توجیهات او به قرار زیر بود.
اول – هرکس که مانع شما شد عنصر اطلاعاتی تلقی کنید و او را بزنید کسی که مانع شما میشود نیاز به کارت شناسایی ندارد او اطلاعاتی است حتی زن خانه دار و بچه.
دوم _ مراقب هم تیمی خود باشید اگر خواست تردید کند زدن او واجب تر از زدن دشمن است.
سوم – فضای ایران شما را جذب نکند در ایران به نسبه با تغییراتی مواجه میشوید اما باید نسبت به آن بی تفاوت باشید به تلویزیون نگاه نکنید سینما نروید و زیاد و بیخودی در خیابانها تردد نکنید.
چهارم _ خانه کسی که آدرس او را به شما داده ایم و میروید زیاد امن نیست ممکن است بخواهند حضور شما را به وزارت اطلاعات گزارش دهند شما باید مراقب باشید و اگر چنین احساسی کردید صاحبخانه را کشته و خانه را ترک کنید اما وقتی برگشتید به جز یک گزارش؛ در این باره اصلا حرفی نزنید چون دختر این خانواده در سازمان است.
البته بازگویی مسئولیت های احمد واقف درسازمان خیلی زمان میبرد که نه من حوصله اش را دارم و نه ارزشش را دارد. فقط اشاره کنم که این اواخر مسئول رابطه با کمپ آمریکایی ها درکنار اشرف که جدا شده ها در آن بودند هم بود و کارش این بود که:
اولا با تبلیغات مانع فرار مجاهدین و رفتن آنها به کمپ آمریکایی ها بشود مثلا میگفت آنجا برق و آب ندارند ,کار اجباری هست ,تجاوز میکنندو…….
دوما با آمریکاییها درمذاکره بود که این کمپ را از نزدیک اشرف ببرند چون این نزدیکی هم اخبار را به بچه های اشرف میرساند و هم فرار را راحت تر میکرد.
اما از معرفی ایشان که بگذریم به صحبتهایش در سیمای مجاهدین میرسیم او راجع به عراق گفت که نه تنها عراقی ها خواهان ماندن مجاهدین در عراق هستند بلکه آینده خودشان را در گرو ماندن مجاهدین در عراق میبینند که البته معلوم نیست منظور از عراقی ها چه کسانی هستند اگر آن سی ملیونی که مدعی هستند که من شاهد بودم درجلسه ای که در اشرف برگزار شد و ما فقط سه هزار صندلی گذاشتیم جمعیت سیصد هزار نفر گفته شد. در حالی که همان صندلی علاوه بر اینکه بچه های خود سازمان هم تعدادی روی آنهانشستند تعدادی هم خالی ماندو آنها هم که پر شده بودند خیلی ها بچه های زیر ده سال بودندکه پدرو مادرشان صرفا برای خوردن ناهار آنها را آورده بودند و آنقدر بچه زیاد بود که افراد پذیرایی به شوخی میگفتند جشن روز جهانی کودک است.حالا برایی مدعی است که اینها بخاطر آینده خودشان از مجاهدین میخواهند در عراق بمانند قافل از اینکه مجاهدین برای آینده عراق خطرناک ترند ( به کتاب سازمان مجاهدین یکی از عوامل حیات تروریست در عراق مراجعه شود )
حکایتی تعریف کنم که حکایت مجاهدین و مردم عراق است یکی به بچه کوچکی میگفت نترس من اینجا هستم بچهه نگاهی به شکل و شمایل یارو انداخت و گفت من اصلا از اینکه تو اینجایی میترسم و یا مدل دیگرش اینکه یکی داشت بچه ای را میخواباند ولالایی میگفت و گفت بخواب بچهه گفت من میخواهم بخوابم اما این صدای تو نمیگذاره.
به هر حال مردم عراق هم تصمیم خودشان را میگیرند زمان مشخص خواهد کرد که مردم عراق چقدر دلشان میخواهد مجاهدین در عراق بمانند.
اما باز هم آقای برایی در این ارتباط مستقیم گفتند که ما از آمریکایی ها خواسته ایم که کمپ جدا شده ها رااز نزدیک اشرف ببرند اما توضیح ندادند از چه چیز این کمپ میترسند و چرا ؟
بعد هم به فرار سه نفر جدید اشاره کردو گفت با وزارت اطلاعات ارتباط داشته اند و عجبا که در اشرف وزارت اطلاعات چه کار میکند ؟
بعد هم با شوخی و خنده گفتند که فردا میگویند اینها افراد رده بالای مجاهدین بوده اند, لااقل من شخصأ آقای پرویز فرهمند را میشناسم که ایشان موقع عملیات چلچراغ فرمانده گروهان بودند که در آن زمان مسئول اول فعلی سازمان هیچکاره بود.
بعد هم آقای برایی گفتند نمیدانم چرا افرادجدا شده اولین کاری که میکنند این است که پرونده خودشان را از مبارزه با رژیم پاک میکنند عرض کنم که آقای برایی اشتباه به عرضتان رساندند افراد جداشده به هر عملیات و هر فعالیتشان به دقت اشاره کرده اند اما این شورای رهبری و مسئولین و درصدر شان خود مریم رجویی است که دارند خودشانرا از کارهایی که کرده اند پاک میکنند مثلا چرا مریم رجویی از نشاندادن عکسش با لباس نظامی بدش میاید و یا آقای جعفر زاده چرا به شرکتش در جنگ اشاره نمی کند و یا بقیه شریف و بهنام و فرید و الی آخر
بازهم مهدی برایی گفت که آمریکایی ها از متانت مجاهدین متعجب شده اند ممکن است سندی نشان دهی که تعجب آمریکایی ها را نشان دهد. در این رابطه نمیتوانی سند سازی کنی چون طرف سمبه اش پر زور است. تازه کدام متانت یادم می آید وقتی با وحشیگری دنبال خواهری که از سازمان فرار کرده بود و به کمپ آمریکایی ها رفته بود کردید آمریکایی ها دو سه نفراز شما منجمله علی قادری را دستگیر و به جرم وحشیگری در همان کمپ بین جداشده ها داخل قفس انداختند که تا صبح جیغ میزند.حتما از این متانت ها که باعث تعجب بشود باز هم داشته اید نه ؟
آقای برایی باز هم حرف زد و گفت این جدا شده ها و من را مشخصا نام برد که هفت بار آمریکایی ها با من مصاحبه کرده اند چرا آنجا از سازمان چیزی نگفتم ولی بعد از جدا شدن دارم حرف میزنم این نشان میدهد که وزارت اطلاعات دارد حرف زبان من میگذارد. اولا بقول خودت وزارت اطلاعات درهمان تشکیلاتت حضور دارد , در ثانی هفت بار نبود و دوبار بود و باید خدمتتان عرض کنم هر دوبارهم من شرح کاملی از جنایت و وضعیت فرقه مجاهدین را بازگو کردم و به آنها گفتم سرمایه گذاری احتمالی روی این سازمان اشتباه محض است که بار دوم شخصی به اسم مارک از وزارت خارجه بامن مصاحبه کرد که بعد از شرح کافی مناسبات برای او , او به من گفت تا بحال هرکس آمده همین ها را گفته , این سازمان یکباره از هم خواهد پاشید اما ما نمیخواهیم آن را بپاشانیم میخواهیم خودش بپاشد ؛ و اما وقتی که من عرض میکنم اگر هواپیمای صلیب سرخ یا یک ارگان حقوق بشری در اشرف به زمین بنشیند همه سوار خواهند شد به جز همان چند ده نفری که باید محاکمه شوند , شما خودتان را بی خیالی نزنید این روز نزدیک است.
اما در نکته دیگری ایشان یعنی آقای برایی گفتند که ما جدا شده ها و من زندگی خود را مدیون رهبری یعنی مسعود رجوی هستیم اگر یک اشتباه کرده بود الان زنده نبودیم باید عرض کنم اگر همه تصمیمات ایشان درست بوده پس فرار او برای چیه ؟ اگر تصمیم درست به فرار و مخفی شدن منتهی بشود پس باید خیلی ها الان مخفی باشند ؟ راستی آنهمه که کشته شدند باید مدیون کی باشند.
اماآقای برایی طبق سناریو از اشرف هم تعریف کرد که با همخوانی آقایان سید المحدثین و رفیعی همراه بود که من نمیدانم این اشرف که این همه خوب است و از آن همه تعریف میکنند چرا از آن فرار هم می کنند چراخواهرمریمتان به اشرف نمیآید یا برادر شریفتان چرا از اشرف رفت یا همین محدثین یا خواهر نسرین و….
البته من چون دیدم که در نشریات مجاهدین روی این برنامه زیاد تاکید میکنند و میگویند دست جدا شده ها را رو کرده این جواب را دادم وگرنه ارزش جواب را نداشت خواستنم بگویم این برنامه که برای ما جدا شده ها خوشحال کننده هم بود چون که ماهیت خودتان را خوب روکردید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا