دفاع از استعمار امپریالیستی شرم آور است
جميله کاتبفر/ سايت ديدگاه
مقاله ای را در ماه گذشته ، آذر ماه تحت عنوان پیشروی جنبش مقاومت ملی و زمزمه خروج قوای استعماری درعراق به تعدادی از سایتهای ایرانی ارسال داشتم که از جمله درسایت دیدگاه درج گردید. جای خوشوقتی است که عده ای از بینندگان این سایت به این مطلب برخورد نمودند و نظرات و پیشنهادات خویش را بیان داشتند. از این بابت از همه این دوستان سپاسگزارم همینطور از مسئولین این سایت که نظرات مخالف و موافق را انعکاس داده اند.
متاسفانه عده ای چشم و گوش بر حقایق برخاسته از واقعیتهای موجود عراق بسته اند و نمی توانند ویا نمی خواهند حضور ارتش دویست هزارنفری آمریکا را بعنوان ارتش اشغالگر امپریالیستی که برای هدف و استراتژی مشخصی که همانا کنترل نفت و حفظ هژمونی دلار بر یورو و ازاین طریق هژمونی برسایر رقبای امپریالیستی است، تحلیل کنند. اینان بجای استفاده از واژه ها و مقولات صحیح از لغات و اصطلاحاتی سود می جویند که در لغتنامه و فرهنگ امپریالیست آمریکا بوفور یافت میشود. جبهه ائتلاف به جای جبهه امپریالیستی و استعماری، عملیات تروریستی به جای عملیات ملی مقاومت و ضد نیروی اشغالگر ، دموکراسی و فضای باز به جای ترور و قتل و شکنجه و زندان و تروریسم دولتی، دموکراسی خاورمیانه بزرگ و تمدن بجای غارت ثروت طبیعی مردم، غارت موزه ملی وتاریخی ی و سلطه تبهکارانه انحصارات مالی بر مال و جان مردم…..و.
وقتی منافع و ریگی درکفش باشد مقولات تولید شده امپریالیستی در ادبیات سازمانها واحزاب حامی استعمار تئوریزه شده وبه تدریج به خورد اعضا و هواداران داده میشود تا به صورت نهادینه شده و جا افتاده از هیولای امپریالیسم دفاع گردد. امری که هم اکنون بین سازمانهای عراقی مدافع اشغال و همینطور بین برخی از جریانات ایرانی نیز رایج است و از عمو سام به دفاع برخاسته اند.
اخیرا خانم مریم رجوی رئیس جمهور منتخب سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت پیامی در رابطه با انتخابات استعماری عراق صادر نمود که آشکارا و بدون پرده پوشی از سیاست امپریالیستی و استعماری که در قالب دموکراسی خاورمیانه بزرگ دمیده میشود دفاع نمود. وی در این پیام به شرکت گسترده مردم عراق درانتخابات پارلمان این کشور را به مردم و نیروهای دموکراتیک و میهن پرست عراق تبریک گفت و گسترش دموکراسی از تهران تا دمشق را ضرورت حتمی صلح و ثبات درخاورمیانه توصیف نمود.
پس عجیب نیست که عده ای از دوستان که از رهبری مجاهدین بی چون وچرا پیروی میکنند به دفاع از سیاست امپریالسیم بر خیزند و نسبت به نوشته من که اشغال عراق را محکوم و خواهان خروج بی قید وشرط قوای استعماری از خاک عراق است ابرو درهم برند و به مذاقشان خوش نیاید. این سازمان و هوادارانش چنان سقوط کرده اند که دیگر راهی جز دفاع ازاستراتژی امپریالیست آمریکا ، جزدفاع از اسرائیل، جزدفاع از سلطه عریان انحصارات مالی در خلیج فارس و دریک کلام جز اجرای اوامر جرج واکربوش این نماینده ژاندارم بین المللی پیش روی خود نمی بینند. این جای تاسف است و این مواضع هیچ ارتباطی با گذشته این سازمان که علیه امپریالیسم و صهیونیسم اسرائیل می رزمید ندارد. این را تنها من و سایرین نمی گویند، بلکه گفته خود رهبران این سازمان است که بارها گفته اند اونی که بودیم دیگه نیستیم( به سخنان مهدی ابریشمچی دردفاع از انقلاب ایدئولوژیک رجوع کنید).
سازمان مجاهدین از جبهه ائتلاف سخن میگوید و نه جبهه استعمارامپریالیستی و مضحکانه عراق را دراشغال جمهوری اسلامی تحلیل میکند. دشمن عمده مردم عراق را جمهوری اسلامی می بیند و نه امپریالیست آمریکا. بواقع جرج واکر بوش از این همه چاپلوسی به حیرت می آید که این سازمان چه ناشی گرانه به دفاع از عموسام برخاسته است.
اشغال عراق توسط آمریکا بر همه جهانیان روشن است. بر همه هنرمندان مترقی و مستقل روشن است. به سخنرانی هارلد پرینتر برنده جایزه ادبیات صلح نوبل گوش دهید. به مصاحبه های مایکل مور نگاه کنید، بیانیه های آهنگ ساز پر آوازه یونانی، میکس تئودوراکیس را بخوانید و به اعتراض ملیونها مردم صلحدوست جهان نگاه کنید…….. همه اشغال عراق توسط آمریکا را محکوم کرده و میکنند و خواهان خروج آمریکا از عراق هستند… آیا پرت وبلا گویی و خرافه گویی نیست که بخاطر دشمنی با حکومت آخوندی و نه جمهوری سرمایه داری اسلامی به قلب حقیقت دست زد و جمهوری اسلامی را خطرناکتر از امپریالیست آمریکا که تمام منطقه را به اشغال کامل خود درآورده است جلوه داد و از این طریق به آرایش نیروی اشغالگر آمریکایی، انگلیسی، اسرا ئیلی ، استرالیایی، ایتالیایی…پرداخت.آیا می توان دشمن عمده مردم افغانستان را در شرایط کنونی رژیم طالبان تحلیل کرد و به بهانه دشمنی با طالبان اشغال افغانستان توسط امپریالیست آمریکا و متحدین اش رافرعی جلوه داد و از کنارش به سادگی گذشت ؟ آیا می توان دشمن اصلی مردم عراق در شرایط کنونی را جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد و از کنار اشغال عراق توسط آمریکا به راحتی گذشت و آن را تضادی فرعی جلوه داد؟ ارتش فاشیستی آمریکا شهر فلوجه را با خاک یکسان کرد و دست به چنان قتل عامی زد که یاد آور تجاوز آمریکا به ویتنتام است ، یاد آورکشتاربیرحمانه میلیونها انسان بیگناه توسط ارتش نازیستی هیتلر است. آمریکا در این کشتار از بکاربردن سلاح شیمیایی و بمب سفید فسفری دریغ نورزید و اینها همه به بهانه مبارزه با تروریسم و دستگیری زرقاوی صورت گرفت. نهایت بیشرمی است که این همه فجایع ضد بشری رانادیده گرفت، به توجیه آن دست زد و از دموکراسی از تهران تا دمشق سخن گفت وتضاد عمده مردم عراق را نه تضادی بین مردم و نیروی اشغالگر امپریالیستی بلکه جمهوری اسلامی و تروریسم اسلامی تحلیل کرد؟!. چنین تحلیل گرانی دوستان امریکا، حامیان استعمار کهن،.مدافعین دموکراسی و انقلاب نارنجی، انقلاب صورتی راه راه ، نوع لبنانی و عراقی هستند. چنین جریاناتی فاقد هرگونه جوهر ترقی خواهی اند، بین مردم آزاده و ضد امپریالیست و ضد ارتجاع جهان جایی نخواهند داشت.