نشست پرچم

نشست پرچم
سایت پرونده سیاه
در اواخر سال 79 تا اوایل80 نشست گسترده وسراسری در قرارگاه موسوم به باقر زاده بر گزار شد، کلیه اعضا سازمان الزاماً می بایستی در نشست شرکت کنند.
زمان نشست تقریباً مصادف بود با زمینه چینی جنگ امریکا علیه صدام واز جنبه وضعیت سیاسی ایران به بر رسی اوضاع سیاسی ایران، انتخابات مجلس هفتم ودوردوم ریاست جمهوری خاتمی را در بر می گرفت.
آن چه که از همه مهمتر بود، بن بست وضعیت تشکیلاتی، فشار زیاد داخل تشکیلات، فرار دسته جمعی 2 یا 3 وگاهاً 4 نفره در چند فقره از قرارگاه های مختلف، قرارگاه بصره موسوم به حبیب 2نفر، قرار گاه العماره موسوم به موزرمی 2 نفر، قرار گاه کوت موسوم به فائزه 3 نفر، قرار گاه جلولا موسوم به انزلی یک فرار3 نفره ویک فرار 2 نفره وچند فرار تکی، چند فرار انفرادی افسران رده بالا از پایگاه های بغداد.
اظهار یاس ونامیدی از وضعیت انقلاب ایدئولوژیک (طلاق) وعواقب ناشی از آن که همانا فشار های جنسی وغریزی روی زن ومرد بطور ملموس رو به بحران می رفت.
موضوع مهم دیگر این بود که در سال گذشته یعنی 78 بطور تحلیلی به این نتیجه رسیده بودند که گسترش عملیات های مرزی که بنام عملیات تیم های داخله جنگ های پارتیزانی وواحد های 6یا 7نفره که مخصوص زدن پایگاه های مرزی بود هم رژیم را به نقطه تعیین وتکلیف می رسانیم وهم تشکیلات را از بحران درونی وبن بست نجات می دهیم.
اما ناگاه به محض اینکه طراحی جنگ امریکا علیه عراق در چشم انداز قرار گرفت دولت عراق از کلیه عملیات ها وفعالیت های تروریستی سازمان جلوگیری بعمل آورد، در نتیجه این خود فشار ویاس ونامیدی مضاعفی بود که می رفت تا تشکیلات را از داخل متلاشی کند.
در این شرایط حسب المعمول سران سازمان می بایستی دست راست پیش می گرفتند تا پس نیافتند، لذا نشست عمومی را با شرکت کلیه اعضا وپرسنل اعلام کردند، ونشست بیش از سه ماه طول کشید.
موضوع بحث پرچم بود، با این محتوا که از این پس تهدید اصلی جنبش بورژوازی است، پس باید پرچم سرخ حسینی( پرچم هیهات من الذله) را به عنوان پرچم مبارزه با بورژوازی را در دست بگیریم.
اول: در این نشست که با حضور ومسئولیت مسعود ومریم رجوی وکلیه سران سازمان برگزار شد طرح گسترده ودراز مدتی را در دستور داشتند، بنابراین قبل از رسیدن به بحث اصلی ابتدا به تصفیه افراد بقول خودشان افراد نا خالص پرداختند، ودر بازجویی های جداگانه ای که توسط مهوش سپهری(نسرین) و ابریشم چی و تعدادی دیگر از سران سازمان برگزار شد اول دنبال سر نخ فرار ها بودند تا شاید از این بحران رو به افزایش فرار جلوگیری کنند.
دوم: اینکه در یک طرح سراسری وهماهنگ برای اولین بار در نشست ها موضوع روابط نامشروع اخلاقی بین زنان ومردان وحتی در چندین نشست به صراحت موضوع هم جنس بازی ورابطه مردان وجوانان با پسر جوان های موسوم به ملیشیا مطرح شد که این کار در حضور مهوش سپهری ( نسرین) صورت گرفته بود.
وحتی تعدادی به این عمل اعتراف کردند وبرخی هم مدت ها دراتاق های کوچک وکانکس ها بطور انفرادی در بازداشت بسر بردند.
سوم: این عمل قبل از محور های اول ودوم صورت گرفت، بحثی بنام غیر مجاهد نداریم را مطرح نمودند وکلیه افرادی را که بنام رزمنده در سازمان فعالیت می کردندرا بصورت جدا گانه صدا می زدند وبه آنها یک التیماتوم می دادند که جای غیر مجاهد داخل رژیم است، وشما یا بایستی مجاهد بشوید، یا از اینجا بروید، که در این بحث هم تعدادی را وادار کردند که در همان گفتگو وتهدید اولیه تسلیم شوند وسوگند مجاهدی بخورند وعده ای که قبول نکرده بودند را بتدریج ایزوله می کردند، در این زمان یک جو پلیسی ورعب ووحشت تمام قرار گاه موسوم به باقر زاده را فرا گرفته بود، هر ساعت چند نفر نا پدید می شدند ودیگر بر نمی گشتند، هر کس مواظب خودش بود که به تیر بلای رجوی گرفتار نشود. ضمن این که افراد را بطور جدی به فرستادن به استخبارات عراق وزندان ابوغریب تهدید می کردند.
تا اینکه روزی دیدیم کلیه افراد غیر مجاهد را جمع کردند ونشستی با حضور مسعود ومریم وکلیه اعضای ستاد فرماندهی وشورای رهبری در سالن نشست واتاق مهوش سپهری برگزار شد، که 9 ساعت بطول انجامید، ودر این نشست مجدداً 8 نفر غیر مجاهد تسلیم و مجاهد شدند! و13 نفر دیگر با ایدئولوژی های مارکسیستی ویک مسیحی ویک نفر اهل حق باقی ماندند، که آنها را در هیئت یک یگان مستقل جمع آوری وفردای همان روز از قرار گاه باقر زاده به قرار گاه اشرف که هیچ کس آتجا نبود، منتقل کردند تا از موضوع ومحتوای نشست ها بی اطلاع باقی بمانند.
اما آن چه که حاصل نشستها بود وتا آنجا که من اطلاع دارم :
1- بحث فرار پیگیری شد وفراریان را عناصر نفوذی رژیم ویا افرادی که تحت فشارهای جنسی فرار می کنند، اعلام کردند.
2- نتیجه گیری شد که در این شرایط تضاد ومشکل اصلی بورژوازی است، که چه در خارج کشور وچه در داخل سازمان ما را به سمت زندگی وزن وزرق وبرق های زندگی وعافیت طلبانه می کشاند، که در این محور بحث می خواستند چند نکته را مورد تأیید قرار دهند.
3- اگر تا کنون در داخل تشکیلات نا بسامانی وبحرانی بوده مربوط به افرادی بود که آنها را تصفیه کردیم، آنها عناصر نفوذی ، حلقه ضعیف، دارای ضعف اخلاقی وجنسی و… بودند ونیروهای موجود مجاهد خالص هستند.
4- سازماندهی های جدید شورای رهبری در رأس قرارگاه ها ویگان هاقرار گرفتند، محصول این نشست ها می باشند.
موضوع اصلی بحث: بحث غسل هفتگی که جهت معالجه فشارهای جنسی و آن همه مشکلات اخلاقی وروابط نا متعارف بین زنان ومردان و مردان بزرگ با پسران نوجوان کلیه افراد بایستی روزانه هر فاکت ولحظه نا خالصی وآلوده ی جنسی دارند را بنویسند وبطور هفتگی در نشست هایی تحت عنوان غسل هفتگی در جمع بخوانند تا فیلتر تصفیه دیگری باشد که از آلودگی های جنسی تا حدودی جلوگیری کنند.
مسئولیت این نشست ها با فرماندهان کارکشته (مرد) بود، که چون خودشان بقول معروف هفت خط روزگار هستند، مشکلات جنسی زیر دستان خود را خوب می دانند.
در پایان پرچم سرخ مبارزه با بوژوازی بدست فرماندهان قرارگاهها داده شد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا