کریم حقی ؛انجمن نجات و یک عنصر اطلاعاتی

کریم حقی ؛انجمن نجات و یک عنصر اطلاعاتی
بهزاد علیشاهی، اول فوریه
در سایت های مجاهدین گاها برای تنوع و برای اینکه بگویند که فقط اشرف نشین ها نیستند که از سازمان دفاع میکنند بلکه بقیه مردم عادی هم اینکار را میکنند گاهأ مطالبی از زبان یک هموطن یک پدر پیر و یک مسافر اروپا مینویسند که البته دم خروس همه تا به حالابیرون زده , اما این دفعه با یک ابتکاریک عنصراطلاعات جمهوری اسلامی به نام سلیمان!! ازمجاهدین دفاع کرده و به کریم حقی حمله کرده باور نمیکنید با هم بخوانیم اسم مقاله چه کریم چه افشین است و مطالب داخل پرانتز از اینجانب است.
Mon, 2006-01-30 10:11- دوشنبه، 10 بهمن، 1384
نامه رسيده : چه کریم! چه افشین!
(نویسنده ابتدا برای نشان دادن تسلط خودش بر علم تاریخ از تاریخ مثال میاورد ) در تاریخ داریم که : در زمان اشغال ایران توسط اعراب.آزاد مردی دلیر بنام بابك از سرزمین ازآدگان قیام نمود و قلعه بابک را بعنوان هسته مقاومت و بمنظور آزادی ایران بنا نهاد. وجود قلعه بابک موجب امید در بین ایرانیان گشت و آزادگان را از سراسر ایران جهت پیوستن به قیام مردمی بدانجا کشاند.( حالا این داستان چه ربطی به سازمان مجاهدین دارد بماند چون بابک با خلفای عباسی و اعراب برای نجات ایران جنگید ولی این مجاهدین با خلفای بغداد هم پیمان شد که به ایران حمله کنند و رهبرشان با صدام دست داد و روبوسی کرد و پیمان بست و حالا هم دنبال حمله به ایران با آمریکایی ها هستند ولی اگر منظور مثال قلعه است که چهار بار تاکیدکرده که ما هم همیشه گفته ایم قلعه اشرف ,خودشان میگویند شهر؛ درضمن! آقا سلیمان حسن صباح هم یک قلعه داشت.)
طبیعی است که چنین امری موجب ناخرسندی عمیق خلفای عباسی شد و آنان را واداشت تا به هر شکل ممکن اقدام به در هم شکستن این مقاومت مردمی کنند. ابتدا با تبلیغات و کافر خواندن آنان سپس حمله نظامی. چون هیچیک از اقدامات فوق موثر واقع نشد به تئوری توطئه روی آوردند. آنچه در این توطئه هدف قرار گرفت بابک و قلعه بابک بود.( این بار سوم بود )
چرا ؟ چون وجود قلعه و بابک موجب ایجاد انگیزه و امید در بین ایرانیان و پیوستن روز آفزون انان به این مبارزه علیه اشغال و استبداد بود. برای انجام این منظور چه کسی بهتر از یک ایرانی؟! ( دارد مشخصات مسعود رجوی را میدهد که درجنگ ایران و عراق در خدمت صدام قرار گرفت بخوانید ) کسی را که بتوان با وعده وعید وادار نمود تا به هموطنان خود خیانت کند. البته که بهتر است فرد مورد نظر را از بین کسانی انتخاب کنند که اندکی نیز سابقه مبارزاتی داشته باشد. در اینصورت ساکنین قلعه گوش به سخنان او خواهند داد و افکار عمومی هم به راحتی متوجه توطئه قتل عام فرزندان خود و نابودی هسته مقاومت مردمی نخواهد شد. (یعنی همان نقش مسعود رجوی در جنگ ایران و عراق)
آنکه داغ این ننگ را بر پیشانی خود نهاد افشین بود. آری افشین که خود را آزاده و مبارز
میدانست در خفا به دشمنان پیوست
بابک به اسطورها پیوسط و افشین به لکه ننگی در تاریخ ایران بدل شد. ننگش باد. ( بشمار! اما بریم سر اصل مطلب و دامه افاضات حکیمانه سلیمان )
مدتی است که فردی با نام کریم حقی به همراه دوستانش تحت عنوان انجمن نجات (آقای اطلاعاتی که مدعی هستی که هفده سال هم در وزارت اطلاعاتی بودی و دانشگاه هم رفتی جهت افزودن معلومات شما عرض کنم که کریم حقی مدتی نیست که فعالیت میکند بلکه پانزده سال است و سازمان شما تا الان برای از دور خارج کردنش هرکار توانسته کرده تو دیر رسیدی و بعد اضافه کنم که انجمنی که کریم دارد اسمش پیوند است نه نجات این ها دوتا هستند نجات یک انجمن غیر دولتی مستقل در ایران است و چون بعدا در ادامه نوشته هایت خواهی گفت که انجمن نجات به خارج منتقل شده عرض کردم که از اینجا به بعد را تصحیح کنی انجمن نجات در ایران فعالیت دارد, در مورد NGO ها هم چون وقت نیست خودت مطالعه کن که اطلاعاتت در باره انجمن نجات هم زیاد بشود کتاب سازمان در رابطه با انجمن نجات هم میتوانی بخوانی خوب است لااقل ننوشته انجمن نجات در خارج کشور است).فعالیتهای هدایت شده ای را اینجا و انجا علیه مجاهدین انجام میدهندکه هدف انان نیز کاملا هویدا است: تعطیلی دژ اشرف.(البته نه تعطیلی دژ اشرف که نجات نفرات گیر افتاده آنجا بهتر بود تو که آنهمه مثال تاریخی آوردی و گفتی قلعه اینجا هم میگفتی قلعه) اما انچه موجب گردید تا به این مقوله بپردازم مصاحبه کریم حقی با رادیو فردا بود.( اینکه مربوط به دوماه پیش است چطور بعد از دوماه موجب شد تا به این مقوله بپردازی الان در آرشیو سایت رادیو فردا هم این مطلب را پیدا نمیکنی ) دراین مصاحبه کریم حقی در جواب سوال گوینده رادیو که به او یاداور شد ( از او سئوال شد ) مجاهدین میگویند شما عامل اطلاعاتی حکومت هستید گفت: مجاهدین به همه مخالفین خود چنین اتهامی میزنند: ( این را که حق داری کریم اشتباه کرده سازمان به غیر مخالفین خودش هم این اتهام را میزند هرکس که ازسازمان دفاع نکند البته عامل اطلاعاتی است اما شما که هفده سال با وزارت اطلاعات بوده اید قطعا با این مقاله ایرانی آزاده هستید. من یادم است خواهر نسرین شما ,که جانشین فرمانده کل یعنی مسعود بود درتوجیه ما قبل از عملیات خمپاره زنی در شهرهای ایران میگفت هرکس که مانع شما شد, یا حین کار سروصدا کرد او را بکشید حتی اگر زن و بچه بودند چون این آدم حتمأ عامل وزارت اطلاعات است ونیاز نیست کارت اورا ببینید, کارش نشان میدهد که او عنصر اطلاعات است , حالا اگر یک زن بیچاره هم ازترس با دیدن چند نفر مسلح جیغ میزد بلافاصله به عضویت افتخاری وزارت اطلاعات درمیامد و اورا باید به سزای اعمالش میرساندیم , خب ادامه این روش در کار تبلیعاتی میشود همین که شاهدش هستیم ) نه بعنوان یک مجاهد بلکه بعنوان یک افسر اطلاعاتی که به مدت هفده سال تمام پس از اتمام دوره دانشگاهی در نظام جمهوری اسلامی کار وتجربه کسب کرده ( بارک الله تجربباتت به درد سازمان مجاهدین هم میخوره البته میتونی به تحصیلاتت در سازمان ادامه بدی ) و تا حدود زیادی هم به شیوهای دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی آشنایی دارم. ( فکرکنم یارو وزیر سابق اطلاعات است ) بدون هیچ شک و شبهه ای باوردارم که اعضای این انجمن مستقیم یا غیر مستقیم( اینو دیگه خراب کردی باید میگفتی مستقیم چون طبق استدلال سازمانی که به تو سفارش این مقاله را داده همه آدمهای دنیا غیر مستقیم با وزارت اطلاعات همکارند ) اما کاملا آگاهانه با وزارت اطلاعات ایران در ارتباط بوده و در راستای ماموریتی که دستگاهای اطلاعاتی ایران به عهده آنها گذاشته اند اقدام مینمایند. ( بهتر نیست به جای اینها از هفده سال همکاری خودت با وزارت اطلاعات کمی بگویی شاید اینجوری رو حرفات بیشتر حساب کردیم )
چون فعالیت اطلاعاتی گروه انجمن نجات علیه مجاهدین ضرری به منافع کشورهای غربی کشورهای که در آنجا علیه سازمان فعال هستند وارد نمیکند بنابر این اراده ای جهت محاکمه نمودن آنان در حال حاضر وجود ندارد.( این هم اشتباه کردی چون اگر اینها وزارت اطلاعاتی هستند که کشورهای غربی با ایران بد هستند و خودت بعدأ درپایایین تر خواهی گفت که آنها از همه چیز هم خبر دارند پس باید با اینها هم بد میشد اسباب اراده برای محاکمه فراهم میامد اما اگر هم اینها وزارت اطلاعاتی نیستند که چون شما با غربی ها مناسبات بهتری دارید می توانستید اراده محاکمه آنها را هم بوجود بیاوریدامروزه در سایت های شما از سایت وزارت خارجه آمریکا هم بیشتر سیاست های آمریکا تبلیع میشود, آنها یک گفتاررسمی دارند که اولش میگویند این گفتار مواضع دولت آمریکا را منعکس میکند اما شما در همه گفتارهایتان این مواضع را بیان و منعکس میکنید) از این رو مرجعی جز وجدانهای بیدارجهت انجام تحقیقات و اثبات اتهام خیانت کریم حقی و دوستانش وجود ندارد. از این گذشته به منظور اثبات چنین ادعایی لزوما نیازی به ارائه مدرک خاصي نیست چرا ؟( پس مرجع و دادگاه معلوم شد که وجدانهای بیدار هستند مثل وجدان سلیمان مدرک هم معلوم شد که نیاز نیست حکم هم که از قبل معلوم بود که اعدام است به این میگن نتیجه گیری سکولار از بحثی روشنگرانه , حالا چرا میگوید بدون مدرک اعدام خودتان بخوانید) چون موضوع چنان اشکار است که هر انسان آزاده و وطن دوستی ( اگر مخالفت کنبد نه آزاده هستید ونه وطن دوست ) اعم از دوستدار مجاهد یا غیر دوستدار( یا وزارت اطلاعاتی که سلیمان خان باشند ) با نگاهی گذرا به بیلان کاری این گروه در خارج از کشور به وابستگی اطلاعاتی انجمن نجات پی خواهد برد. جهت تشخیص ذهن خوانندگان محترم اشاراتی میکنم : ( از اینجا سلیمان بجای بیلان کاری این گروه بیلان مجاهدین را اشتباهی میدهد شاید اینها مال یک مقاله دیگر باشد که کپی کرده و اینجا چسبانده )
همه میدانیم : سازمان مجاهدین خلق
بزرگترین و منظمترین اپوزسیون ایرانی است که یک نفس از زمان برپایی رژیم خمینی تا کنون با تمامیت رژیم در نبرد است.( پس بقیه اپوزسیون نقشی در مبارزه نداشتند پس درقدرت هم نقشی ندارند به این میگویند آخور بستن برای خر نخریده )
و باز میدانیم:
سیاست رژیم تا کنون در مقابل دشمنان خارجی باج دهی و در مقابل دشمنان داخلی مشت اهنین بوده است. طبیعی است که رژیم در نبردی نابرابر علیه مجاهدین از تمام توان خود بهره گیرد. هدف طرفین نزاع نابودی طرف مقابل است.( عجب دوستانت که مبارزه مسلحانه را نفی کردند و خانم رجوی گفت رفراندم شاید به تو هنوز چیزی نگفتند ها؟)
رزیم با امکانات وسیع مالی نظامی و در سه جبهه نطامی, تبلیغاتی و اطلاعاتی در جنگ با فرزندان ایران زمین است.( تو که نوشتی چند جبهه دیگر هم اضافه میکردی مالی تدارکاتی فرهنگی و….. ) در مرحله اول اقدام به زندان شکنجه و اعدام مجاهدین در ابعاد وسیعی نمودند. نتیجه نداد.
اقدام به حمله نظامی نمودند باز هم بی نتیجه ماند. ( البته سازمان با افتخار اعلام کرده که حمله را او انجام داده مثل آفتاب و چلچراغ و فروغ و گفته که نتیجه هم داده و رژیم بزودی سرنگون میشه تو حالا نکته جدیدی داری عیب نداره داریم میخوانیم ) از قدیمیترین شیوهای اطلاعاتی که هنوز هم معمول است اعزام نیروهای نفوذی جهت کسب خبرو خرابکاری و ترور بهره بردند! رو سیاه شدند. معامله با غرب دستگیری مریم در فرانسه بمباردمان مجاهدین توسط نیروهای ائتلاف عقیم ماند.( پس رژیم به نیروهای ائتلاف میگوید کجا را بمباران کنند خب خیالم راحت شد اگر آمریکا به ایران حمله کند به نیروهای ائتلاف میگوید بیابانها را بزند و جان مردم ایران در امان است ) دیرتر : اشغال عراق توسط امریکا حساسیت افکار غربیان نسبت به تیمهای ترور اعزامی رژیم دادگاه میکونوس عملا فعالیت اشکار نظامی رژیم علیه مجاهدین را با مشکل جدی روبرو نمود. این امر سبب شد که رژیم ضعف در توان نظامی سیاسی خود را با قوت بخشیدن جنگ تبلیغاتی و اطلاعاتی علیه مجاهدین جبران نماید.
در این جبهه نیز هدف مشخصا دژ( بگو قلعه ) اشرف است. دلیل آن هم روشن است تا زمانیکه این دژ پایدار است ولو با سه نفر ساکن ( شکسته نفسی میفرمایید آقا سلیمان من تو مصاحبه ام گفتم اگرهواپیمای صلیب به اشرف برود همه سوار میشوند بجز سیصد چهارصدنفر شما میفرمایید سه نفر لابد شما بهتر میدانید ) تا وقتی مجاهد هست مقاومت هست و از همه مهمتر امید به سرنگونی رژیم هم هست ( اونکه بله ازهمون روز اول بود برادر گفته بود ششماهه سرنگون میشه )
2 مجاهدین اعضاء ناراضی خود را شکنجه زندان و اعدام میکنند: تا از پیوستن اعضاء جدید به سازمان ممانعت به عمل اورند. خانوادها را در اظطراب و همراه خود کنند. ( سلیمان جان اعضای جدید را میخواهی چه کار؟ اول اینها را که داری تعیین تکلیف کن بعد برو سراغ اعضای جدید اما این شکنجه کردن اعضا را کریم حقی که نگفته آثارش هست مگر اینکه ناخن پای من که با کوبیدن چکش در سال هفتاد و سه در زندان سیاه شده و یا گلوله روی بدن دوستم اسمشان کریم باشد )
3 دیکتاتور بودن مجاهدین و نبود ازادی انتقاد از کادر رهبری: تا موجبات تشکیک افکارو ریزش اعضاء فراهم گردد. بذر نفاق را بکارند( نه خیر فکر کنم این یارو اطلاعاتی سابق میخواهد به مابگوید منافق! آقا اگر آزادی بود تو که مجبور نبودی کشکی بگی اطلاعاتی هستی یه کلمه هم به رهبرت انتقاد میکردی )
4 سکت یا فرقه خواندن مجاهدین: تا وانمود کنند مجاهدین صرفا شامل اعضاء شهر اشرف و عده ای تبعیدی ان هم بدونه پشتوانه مردمی در خارج از کشور هستند. نظم وانظباط انان را زیر سوالببرند.(اگر این نبود که اینقدر از فروریختن اشرف نمیترسیدید خودت گفتی قلعه من که نگفتم, حالا فرقه نیستید چی هستید ؟ سازمان خب پس کنفرانس و بحث و مناظره و انتخابات و بقیه چیزاتون کو ؟ رهبر خاص الخاص و انقلاب درونی و سیده النساء العالمین و امام زمان حاضر که والله بن لادن هم جرأت نداشت بیشتر از امیر المونین به خودش بگه )
5 وابستگی مجاهدین به دستگاهای اطلاعاتی بیگانه. تا نزد افکار عمومی انان را خائن وطن فروش معرفی نمایند. (این هم که هم ژنرال وفیق سامرایی فرمانده سابق ارتش صدام گفته نه کریم حقی عکس ارتباط با صدام هم تو کتاب و نشریات خودتان هست نه کریم عکاس بوده نه کتابهای شما را چاپ کرده با استخبارات عراق و موساد و ازما بهتران که رابطه داشتن هم که برای شما افتخار بود حالا چه شده نمیدانم ؟)
6 اتهام تروریست بودن: تا مانع تاثیر گذاری انان بر افکار جهانی گردند. از اعتبار افشاگری انان بکاهند. فعا لیت انان را محدود کنند. حمایت خود از تروریست را توجیه کنند. در مقابل فشارهای جهانی مبنی بر تروریست بودن حکومتشان قدرت سفسطه گری و دجال بازی داشته باشند.( پس با این حساب لیست تروریستی آمریکا و اروپا را کریم حقی تنظیم کرده بی انصاف جدیدا این کریم به آمریکا سفارش داده این لیست را دائمی بکنند )
7 اتهام قتل عام اکراد و مخالفین حکومت بعثی: تا بتوانند با تهیج افکار عمومی ملت ستم دیده عراق خصوصا اکراد که به قدرت سیاسی موثری در عراق تبدیل شده اند کشور همسایه را برای مجاهدین ناامن کنند. بین اقوام تحت ستم ایرانی ایجاد تنفر کنند. از اتحاد ممکنه جلوگیری کنند. ورود و خروج مجاهدین به داخل ایران را از طریق مرز کردستان با مشکل مواجه کنند. قتل عام کردهای ایرانی توسط نیروی سپاه پاسداران را سرپوش گذارند.اسباب فوق زمانی کارگر است که این تبلیغات از زبان کسانی بیان شود که خود را عضو جدا شده مجاهدین بنامند. ( یا خود را اتحادیه میهنی کردستان یا خبرنگار کرد بنامند بهتر بود که اینها را هم اضافه میکردی چون اینها هم راجع به کرد کشی شما چیزهایی گفته اند )……………………….بنابراین خود را محتاج استخدام مزدور میبینند. برای این امر دو کار میکنند:
1 خارج نمودن نفوذیهای خود از شهر اشرف. چرا چون پس از خلع سلاح مجاهدین و حضور گسترده سپاه بدردر عراق و ارتباط گسترده با رژیم عراق دیگر نیازی به حضور انچنانی عوامل نفوذی خود در دژ اشرف نمیبینند.( پس جمهوری اسلامی پانصد نفوذی خود را تا حالا از اشرف خارج کرده و در صدد است تا بقیه نفوذی هایش را هم خارج کند تا بماند همان سه نفری که سلیمان خان گفته )
2 عضوگیری از اعضاء جدا شده و در واقع کسانی که از مبارزه بریده و آسایش خود را دنبال میکنند و در عین حال وجدانشان ناراحت واز نظر روانی جهت رهایی خود از این پریشانی به دنبال صغرا کبرا توجیه هستند( عجب موجوداتی هستند این جدا شده ها هم دنبال آسایش هستند هم وجدانشان ناراحت است هم با وزارت اطلاعات همکاری میکنند وهم با مجاهدین پایین تر همین سلیمان این هم مینویسد اما خداییش وجدان ما را که راست میگوید ناراحت است وجدان ما ار این ناراخت است که ما رها شدیم و بقیه دوستانمان هنوز در بند هستند )
گروه اول و سایر مزدوران رژیم ابتدا گروه دوم را شناسایی میکنند ( گروه اول نفوذیها هستند و گروه دوم آنها که دنبال آسایش هستند و گروه سوم همان سه نفر که سلیمان گفت در اشرف خواهند ماند ) سپس با انها مهربانی میکنند. نهایتا بصورت حساب شده ای به آنان وعده زندگی بهتر و بی خطر بودن سفرشان به ایران را میدهند. درمرحله دوم با در نظر گرفتن شخصیت فکری روحی و خانوادگی قربانیان آنان را با مسائل مختلف اخلاقی, مالی و اعتیاد الوده ضمن تهیه فیلم و عکس شروع به ارعاب آنان مینمایند(.پس باید با این حساب همه این کسانی که شما ادعا کردید که معتاد بوده اند وبرای کاریابی به شما پیوسته اند باید به کریم خودشان را معرفی میکردند و یا به انجمن نجات میامدند نه سازمان ) این ارعاب و تهدید رادر کنار تهدید به مرگ آنان به دلیل همکاری با مجاهدین تشدید و به خانوادها و عزیزان قربانی گسترش میدهند. (نگفتم که سلیمان میگوید بعضی از این جداشدگان که با وزارت اطلاعات کار میکنند به دلیل همکاری با مجاهدین هم به مرگ تهدید میشوند! چه پیچیده شد!؟ آقا سلیمان یه کم ساده تر بنویس. همه مثل شما عنصر اطلاعاتی نیستند که این چیزها را بفهمند ) در این مرحله است که پاسدار به ظاهر مهربان به جمع میپیوندد و پیشنهاد همکاری را علنی میکند. انسان باید خیلی شرف و آزادگی داشته باشد که تن به چنین ننگی ندهد. افسوس که روح افشین همچنان سرگردان است و هر از چندگاهی با نامهای جدید ظاهر میشود. ( این افشین همان است که اول داستانش را گفت که با صدام پیوند بست )
دنباله ماجرا:
از ترکیب گروه اول ودوم معجونی درست میکنند و نام انجمن نجات به آن مینهند. ( نمیدانست! اشکال نگیرید من براش توضیح دادم که اسم این انجمن پیوند است ) شاید البته بعدها نام دیگری به مقتضی زمان به آن نهند. ( بله این را که درست میگه ) تصور بنده این است که چنین نیز خواهد شد.( قطعأ چنین میشه وقتی بفهمه اسم انجمن پیونداست میگه نگفتم ) و اما حالا مسئله باقی مانده محل فعالیت آنان است. فعالیت کریم حقی و دوستان در ایران سودی ندارد چون در داخل سالها سعی نموده اند که چنین القاء کنند:
که: سازمان مجاهدین از بین رفته و خطری از طرف آنان حکومت اسلامی را تهدید نمیکند از اینرو بهتر است که در اذهان عمومی بطور مستقیم صحبتی از مجاهدین به میان نیاید. و بهتر است که آنان را در خارج ساکن کنند که سود و منفعتش بیشتر است. ( البته ساکن کردن آنان در ایران یک مشکل دیگر هم دارد آنهم اینکه کریم حقی اصلا در ایران نبوده واز زمانی که محافظ مسعود رجوی بود تا امروز به ایران پا نگذاشته چون عکس او هم در حال حفاظت از مسعود رجوی هست ممکن است در ایران برایش مشکل ایجاد شود مگر اینکه این برادر اطلاعاتی, سلیمان را میگویم اگر دوستی آشنایی چیزی در ایران دارد پادرمیانی کند که کریم هم برود ایران با انجمن نجات کارکند تا مشکل اشتباه سلیمان هم به خیر و خوشی حل شود )
به این منظور:
الف: بی اعتبار کردن افشاگریهای مجاهدین مخصوصا در حوزه مسائل حقوق بشر( راست میگه کریم کاری کرده که دیدبان حقوق بشر هم سازمان را محکوم کنه )
ب:ضد حمله تبلغاتی علیه فعالیت مجاهدین در غرب و ایجاد مانع از توجه رسانه های غربی به مجاهدین( قبلا گفتی غربی ها با این جدا شدگان هستند یادت رفت ؟)
پ: پرونده سازی در مجامع بین ا لمللی علیه مجاهدین و مانع تراشی در فعالیتی که علیه رژیم در مجامع بین ااملل دارند.
ت: سعی در تغیير دادن نظر مساعد پارلمانترهای اروپایی و احزاب سیاسی که از دولتهای خود توضیح میخواهند چرا مقاومت مردمی ایران را با برچسب تروریستی محدود کرده اید و به سیاست استمالت ادامه میدهید. ( پس همه اینها نتیجه داد ه )
با این وصف تدارک سفر و سکونت آنان را به خارج از کشور آن هم در کشورهایی که وزنه سیاسی سنگینی در سیاست اروپا دارند و مجاهدین در آنجا فعال می باشند را میبینند.لازم است جهت موفقیت نقشه خود همه چیز را طبیعی جلوه دهند لذا انان را با مدارک جعلی به منظور اخذ پناهندگی راهی اروپا میکنند. بدون استثناء همگی خود را دارای سابقه مبارزاتی و سرکرده مجاهدین میدانند تا اعتبار کسب کنند و در تبلیغات سمی خود علیه انان بهره گیرند. همچنین اکثرا ادعا دارند که از زندانهای مخوف اخوندها فرار کرده اند. ( آقا سلیمان بهتر بود میگفتی که خودت زندانبان بودی و هیچکدام از اینها را تو زندان ندیدی که همه باورشان بشه )
به خیال انکه کسی متوجه حمایت و پشتیبانی رژیم از انان نگردد. عجب خیال باطلی!!!
در بین داستگاهای اطلاعاتی دنیا قانون نانوشته ای وجود دارد که مطابق آن فعالیت دستگاهای اطلاعاتی دیگر کشورها را کنترل میکنند بدونه اینکه وانمود کنند اطلاعاتی کسب کرده اند و این سکوت تا زمانی که سیاستشان اقتضاء کند ادامه دارد. کاملا احمقانه است که تفاله های رژیم فکر کنند کسی از فعالیت انان خبر ندارد. (وای آقای اطلاعاتی تو که هفده سال با وزارت اطلاعا ت همکاری داشته ای این را از کجا یاد گرفتی که میگویی آنها بلد نیستند و نمیدانند. تو که گفتی آنجا دانشگاه رفتی نکنه تو دوره شاه هم در ساواک آموزش دیده باشی ؟) از این روست که به حال این بیچارگان خود فروخته باید گریست.( خودتو ناراحت نکن گریه را بگذار آخر مطلب را ادامه بده )
امید وار هستم افرادی که چنین خود را به دام دستگاهای امنیتی ایران انداخته اند پیش از انکه دیر شود خود را نجات دهند و خود را از داغ این ننگ بزرگ آزاد سازند.( به ما که گفتی منافق چه طوره یه انجمن نجات برا ما منافقها درست کنی سلیمان جان )
در خاتمه یاداوری چند نکته ضروری است: (اگر ضروری است که گوش میدهیم )
1 فقط به ذکر اسم کریم حقی اکتفا نمودم چرا که از نظر بنده انسانهای خائن لیاقت داشتن نامی جزء خائن را ندارند. ( با اجازه شما من هم به جای اسم جدا شده ها از همین اسم استفاده کردم )
2 بنده همانطور که در ابتدا گفتم مجاهد نیستم( بابا فهمیدیم اطلاعاتی هستبی! صد بار گفتی باور کردیم دیگه! ) به این موضوع پرداختم چون به عنوان یک ایرانی( اطلاعاتی) با شنیدن اظهارات اعضاء انجمن نجات(پیوند ) علیه مجاهدین احساس کردم به شعورم توهین میشود.( خواهش میکنم بلا نسبت!شعور شما نیاز به توهین ندارد )
3 چنانچه کسی اندکی نسبت به مطالب بالا شک وتردیدی دارد فقط از خود سوال کند که چرا این گروه به مجرد اینکه مجاهدین در جایی رژیم را افشا میکنند بلافاصله در آنجا فعال میشوند.( برادر سلیمان حرف دلت را بزن و بگو کسی که اندکی نسبت به مطالب بالا شک دارد حتما وابسته به وزارت اطلاعات است ومدرک لازم نیست و حکمش اعدام است )
4 پیامی بود برای تمامی کسا نیکه برای ازادی ایران مبارزه میکنند بخصوص مجاهدین. عوعو سگان ذره ای از منزلت شما نزد ملت ایران کم نمیکند.( تا الان که داشتی به ما جدا شده ها پیام میدادی چه شد آخر کار به مجاهدین پیام میدی دیدی ما را ول کردی سلیمان تو انجمن نجات ما شده بودی که ؟ )
پیروز باشید.( کی ما یا مجاهدین ؟)
سليمان ( مامور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی )
مسئوليت مقالات و گزارشات بر عهده نويسنده ميباشد. ( و به سازمان هیچ ربطی ندارد )

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا