آقاجمال خواب دیدی خیر باشه!
بهزاد علیشاهی
در اولین دوره نشست های به اصطلاح انقلاب که مسعود و مریم راه انداختند؛ بحث از این شد که همه برادرهای مجاهد (مردها) زن هایشان راطلاق بدهند و بپذیرند که مادام العمر وتا ابدالدهر فکر زن و زندگی نباشند؛ ولی برای خواهر ها تکلیف این نبود ، برای زنان مجاهد تکلیف این بود که بپذیرند که حتی زن آقا جمال هم بشوند و این آقا جمال طبق توصیفات مسعود رجوی مردی بود کوتاه قد؛ کریه المنظر و زشت رو وابله که بینی قرمزش همیشه زخم چرکی داشت و از قضا اندکی هم قوه و توان مردانگی در او مانده بود وبسیار هم بد صدا بود.
به این ترتیب فلسفه این انقلاب این بود که به مردانی نیاز هست که به زن فکرنکنند ونیز به زنانی که حاضر باشند زن هرکس منجمله آقا جمال هم بشوند؛ یا خلاصه تر مردانی اخته و زنانی……. که البته بحث من اصلا در باره انقلاب نیست اما من تا چند وقت پیش فکر میکردم این آقا جمال یک موجود خیالی است و برای بحث انقلاب و به اصطلاح نجات سازمان در آن شرایط توسط مسعود رجوی خلق شده اما جدیدا متوجه شدم که نه این آقا بطور واقعی وجود دارد و از انقلاب و مواضع سازمان سرسختانه دفاع میکند ایشان درست به همان شکل و شمایلی هستند که مسعود رجوی توصیف کرده بود و هم اکنون در سایت های مافیایی و زنجیره ای مجاهدین و روزنامه مجاهد با اسم مستعار آ ج مطلب مینویسند که همان آقا جمال دوران انقلاب باشند. اما این آقا جمال این دومین مطلبی است که درباره به سوراخ موش رفتن و دنبال کار فرهنگی رفتن جدا شده ها مینویسد. بار اول نوشت که با زمزمه حمله آمریکا به ایران چون این جدا شده دیدند بعدش نوبت به آنها میرسد، ( لابد قرار است آمریکا طبق درخواست مجاهدین با موشک کروز خانه تک تک جداشده ها را بزند ، چون خود مجاهدین خلع سلاح شده اند و هیچ سلاحی علی الخصوص کروز ندارند ) سپس ایشان استدلال کرد که به همین دلیل یعنی ترس ازحمله آمریکا جدا شده ها یک به یک دارند به سوراخ موش میروند.
این بارهم به بهانه تغییر نام سایت آنتی ترور، آقا جمال نوشته است که آقای مسعود جابانی و بقیه جداشده ها به سوراخ موش رفته و کار فرهنگی شروع کرده اند و بابت این خام خیالی خودش بسیار هم شادمانی کرده. البته این نوشته ها و تحلیل ایشان در رابطه با جدا شده ها هفت دلیل میتواند داشته باشد که به شرح زیر است :
1- آرزوی شخصی: ایشان دلشان میخواهد پنبه دانه بخورند و برای این لازم است سایه افشاگری جدا شده ها را بالای سر سازمانش نبیند.
2- روحیه دادن به هواداران: به هواداران روحیه بدهد که بله تمام شد سازمان از این خطر جست و جدا شده ها دست از افشای اعمال آنها برداشته اند و الی آخر.
3- تحلیل های بی پایه رجوی گونه: در ادامه تحلیل هایی مثل امسال سرنگون میکنیم و صدام پیروز میشود و از لیست بیرون میاییم تحلیل کرده که جدا شده ها هم رفتند دنبال زندگی خودشان و دست از سر ما برداشته اند.
4- در خواست از جدا شده ها: با زبان بی زبانی دارد میگوید که این هم یک راه است چرا نمیروید دنبال زندگی خودتان و خودتان را درگیر کرده اید اینهمه شما را تهدید کردیم برایتان خطرناک است.
5- گزارش به سلسله مراتب آقاجمالی: به فرمانده گزارش دادن که با مقاله ها و کارهایی که کرده ام و کرده ایم بالاخره این پیروزی را توانستیم کسب کنیم که جدا شده ها را پس زده و از سر خود باز کنیم.
6- ترانه خواندن تو کوچه تاریک: به خودش دلداری بدهد که نه خبری نیست خیالت راحت باشد کسی کار باهات ندارد جدا شده ها که رفتند دنبال کارشان ازلیست هم که بیرون میایم آمریکا هم که به ایران حمله میکنه ما هم سال دیگه میریم ایران.
7- حماقت و کودکی : کودکانه با خود اینطور بگوید که جدا شده ها ؟ اونا که رفتند دنبال کارشان تمام شد آخیش!
برای اینکه به آقا جمال توضیحات کافی را بدهم که بداند این دلایل هفت گانه بالا هیچکدام درست نیست خدمت این شخص انقلابی با همان توصیفات مجبورم که به زبان ساده چند کلمه بگویم.
آقای عزیز! جدا شده ها هیج جا نرفتند وهمینجا هستند. اگر آقای مسعود جابانی اسم سایتش را عوض میکند این برای این است که بیشتر و بهتر و با امکانات بیشتروتوان بالاتر یقه شما را در این گوشه جهان بگیرد و دست شما را رو کند. تو باید بعدا حسرت این را بخوری و با خودت بگویی که ایکاش آقای جابانی اسم سایتش را عوض نکرده بود ، واینکه میگویید که جدا شده ها دارند یکی یکی میروند دنبال کار فرهنگی این برای شما و سازمان شما اصلا خبر خوبی نیست ازاول هم قرارنبود که جدا شده با همان سلاح خودتان با شما وسازمانتان درگیر شوند، مثلا آنها هم شما را تهدید کنند ؛ آنها هم مثل شما فحاشی و تهمت و دروغ و دغل و ریاکاری را پیشه بگیرند ؛ نه! اگر با این چیزها میشد به جایی رسید که شما رسیده بودید. از قضا تنها سلاح جدا شده ها که باعث وحشت شما هم شده همین کار فرهنگی است.
راستی اگر به قول شما این جدا شده ها یکی یکی دارند میروند دنبال کار فرهنگی پس :
دیگردردتان چیست که اینهمه تلاش میکنید که سایت ویا وبلاگی را ببندید ؟
دیگر دردتان چیست که اینهمه تهدید میکنید ؟
دیگر دردتان چیست که صوفی سعیدی جیغ میکشد که نمیگذاریم اینها پایشان را در آمریکا بگذارند ؟ دیگر دردتان چیست ؟ ها که اینهمه از شورایی و رزمنده را به میدان میاورید که فحاشی کنند ؟
دیگر دردتان چیست که یک سازمان اطلاعاتی علیه جداشده ها راه انداخته اید ؟
دیگر دردتان چیست که اینهمه سایت و وبلاگ علیه آنها بسیج کرده اید ؟
اینها که یا دنبال سوراخ موش هستند یا دنبال کار فرهنگی پس چه چیزی است که شما را اینطوری میسوزاند ؟
نه آقا جمال کسی که با سازمان بوده و از نزدیک مناسبات و تحلیل و عملکرد سازمان را دیده و شناخته به این سادگی ها دست بردار نیست. ما همچنان در خدمت شما هستیم!