ستون پنجم
سایت پرونده سیاه
جرقه و استارت این ستون پنجمی وجاسوسی برای صدام ودر ادامه رودر رو قرار گرفتن با خلق را سازمان درشرایطی زدکه نیاز شدید به سلاح وامکانات مادی ومالی داشت.
با نگرش به اظهارات رجوی رهبر مجاهدین ومسئول شورای پوشالی برای عادی سازی امضای طرح صلح با صدام او گفت ما به عراق گفتیم ابتدای جنگ در جبهه بودیم وبا شما می جنگیدیم ، اما رجوی در درون تشکیلات می گوید واما مجاهدین (نام مستعار خودش) در همان حال که در جبهه بودند هدف خاص داشتند وبا چشم انداز این که رژیم سهمی به آنها نخواهد داد خود در حال خود کفایی بودند (تعریف حقیقی این خود کفایی از زبان رجوی این بود که از لحاظ جمع آوری سلاح غنی شدیم واز لحاظ برقراری سر پل های اطلاعاتی با صدام آینده خود را بیمه کردیم)
این اولین احساس نیاز مجاهدین به یک کشور خارجی برای ادامه استراتژی مسلحانه بود ،وقتی مجاهدین مزه امکانات مالی وجنگ افزار باد آورده را چشید آنرا به عنوان یک استراتژی معقول پذیرفت.
با توجه به قبول مزدوری ورفع ورجوع آن با بهانه های غیر واقعی دیگر مرز ها شکست ومانعی برای مجاهدین وجود نداشت در نتیجه رهبری مجاهدین وارد پروژه ا ی به شرح زیر شد:
*_ چندین واحد زبده ازمجاهدین نزد استخبارات عراق تحت آموزش قرار گرفته وبه دستور ستاد عملیات مجاهدین به داخل ایران اعزام وبرای نیروی هوایی و توپخانه عراق دیدبانی وارائه اطلاعات می کردند. در این ارتباط چندین اکیپ از آنها شناسای وافشا شده بودند از جمله :
الف- در کرمانشاه جاسوسان مجاهد اطلاعات پناهگاهی واقع در یک پارک بنام پارک شیرین را به عراق گزارش کرده بودند وبطور زنده حین بمباران تصحیحات داده بودند این کار منجر به کشته شدن تعداد زیادی انسان بی دفاع شد که عاملین از اعضای مجاهدین توسط مردم شناسائی ودستگیر می شوند.
ب- در استان ایلام هم اطلاعات یک فرستنده رادیویی مخفی در زیر زمین واقع در منطقه ای بنام تنگه قلندر توسط جاسوسان رجوی به نیرو هوایی صدام گزارش وآنهم بطور زنده ارائه اطلاعات می شود که توسط حاضرین دستگیر می شوند.
ج- چند واحد از مجاهدین با دوربین فیلم برداری در حال گرفتن فیلم از مناطق جنگی ایران برای صدام بودند آنها نیز دستگیر و افشاء شدند خود هم اعتراف کردند.
د- مجاهدین از طریق عشایر مرزی رابطه برقرار کردند وبا تحویل دستگاه گیرنده وفرستنده روی بدن احشام آنها مرتب اخبار واطلاعات وتحرکات جبهه وپشت خط ایران را به اطلاعات ارتش صدام ارائه می کردند در این رابطه چند اکیپ از آنها در مرز دهلران ودشت عباس وجنوب شناسائی وافشاء شدند.
ش- چندین اکیپ از نیرو های مجاهدین در جاده مرزی دهلران ،صالح آباد ایلام و مرز کردستان زیر نظر اطلاعات ارتش عراق اقدام به اسیر کردن نظامیان وحتی غیر نظامیان ایرانی کرده وبیشتر موارد اقدام به بریدن سر یا گوش آدم ها می کردند و در ازای آن پول در یافت می کردند.
ر- مجاهدین بطور ثابت در کنار هر مرکز فرماندهی صدام در جبهه های مختلف یک پایگاه ثابت داشتند ویک اکیپ از افسران اطلاعات خود را در آنجا گمارده بود تا از اسرای ایرانی بازجویی واعتراف گیری نمایند در این خصوص تعداد زیادی از کادر های مسئله دار مجاهدین که بعد ها انتقاد این جاسوسی را به سازمان کرده بودند توسط رهبری مجاهدین محاکمه شدند.