خاطره ای از فرمانده وقت مقرپشتیبانی قرارگاهی درکمپ اشرف

سفره فرقه رجوی موسوم به سازمان مجاهدین که سابق برایام ازمنابع نفتی وصندوق مالی بلاعوض صدام معدوم رنگین شده است وهم اینک ازمنابع مالی دشمنان ایران وایرانی خاصه ال سعود تامین میشود بطورمدام و مستمربرای آنانی پهن است که می باید مورد بهره برداری تبلیغاتی قراربگیرند وگرنه ازحلقوم آنان با سبعیت تمام بیرون کشیده میشود که مصداق بارز و برجسته آن برخورد بهره جویانه واستثمارگرایانه رجویها بود که ازجداشدگان داشتند وکاری کردند که جداشدگان برغم دو یا سه دهه عضویت درفرقه وبیگاری دادن با دست خالی دربیرون ازفرقه به امان خدا رها شوند.
رجویها درسایت نخ نمای خود ازبرای تبلیغ وبهره وری سیاسی وهمچنین دل بردن ازدولت آلبانی عنوان کردند که بطورگسترده توانستند شماری ازشهروندان آلبانیایی خاصه مانزنشینان تیرانا را تحت پوشش کمکهای اولیه پزشکی خاصه چشم پزشکی قراربدهند که البته تحت پوشش قراردادن آلبانیاییها مابعد وقوع زلزله ابعاد بیشتری به خود گرفته است که بدان خواهم پرداخت.
عجالتا اجازه میخواهم خاطره ای ازحضورخود بعنوان فرمانده وقت مقرپشتیبانی قرارگاهی دراشرف درپذیرایی نهارازعشایرعراقی درپاییز1382 برای مخاطبانم نقل کنم .
حضورتان عرض کنم که روزقبل ازپروژه پذیرایی شماری ازعشایرعراقی به استعداد 3000 نفردرسالن بزرگ اجتماعات به دفترومحل کار مسئول اول وقت سازمان رفتیم تا توجیهات اولیه انجام بگیرد.
مژگان پارسایی درتوجیه اجتماع مسئولین اداری قرارگاههای مختلف با شور و حرارت منحصر به فرد گفت: ” فردا پروژه مهمی درپیش داریم که پذیرایی ازعشایرعراقی است که مدتهاست سران آنان با ما همکاری میکنند ودرنظرداریم که حسابی ازآنان وخانواده هایشان درموقعیت خطرناکی که درعراق بعدازسقوط صاحب خانه صدام داریم، پذیرایی کنیم تا هوای ما را داشته باشند وتاکید میکنم که ازپذیرایی وخدمت رسانی چیزی کم نگذارید.”
مطابق طرح وتوصیه مسئول اول وقت با تمام قوا بسیج شدیم وسوای ازآنچه درانبارها وسردخانه ها ازمواد غذایی وسایرمواردمصرفی گوناگون داشتیم با بخط کردن خودروهای باربری و یخچالدارجهت خرید مایحتاج بیشتربه شهرهای خالص و بعقوبه و حتی بغداد حرکت کردیم .
دراین پروژه بزرگ تمام آشپزخانه های مرکز برای پذیرایی ازعشایرعراقی بسیج شدند وهمت کردند تا به نحو احسن انجام وظیفه کنند.
دراین پذیرایی ازانواع چلوها ازجمله چلوخورشت قیمه ، قورمه ، فسنجان ، بادمجان گوشت ، مرغ و کباب وهمچنین چلوی مورد علاقه عشایرعراقی بنام قوزی علی التمن باللحم ( گوشت برروی برنج ) پذیرای گرم عراقیها شدیم .
میزها وصندلی ها درسالن دوبلکس بزرگ اشرف که سابقا برای سخنرانی عمومی مسعود رجوی ازآن استفاده میشد ، توسط صدها رزمنده متناقض رجوی چیدمان شد تا آماده پذیرایی گرم وگسترده ازعراقیانی باشند که می بایست مورد بهره برداری وسوءاستفاده تبلیغی قرار بگیرند.
ازورودی دروازه اشرف تا سالن پذیرایی تمام خیابانها مملوبود ازعکسبرداروفیلمبردارتا ازحرکت پیاده عراقیها بتوانند بمنظور بهره وری تبلیغی عکس وفیلم تهیه کنند که چنین هم کردند و در ورودی سالن هم قبل ازاینکه روی میز سرو غذا بنشینند ازآنان طومار تهیه شد و ازیکایک آنان امضاء جمع اوری شد که متعاقبا تحت عنوان حمایت عشایرعراقی ازمجاهدین درمقاطع مختلف در رسانه های خود منتشر کردند.
عجب مهمانانی داشتیم وعجب پذیرایی که شخصا درعمرخود نه دیده بودم ونه شنیده بودم .
یعنی مهمانان به مجرد اینکه به نزدیکی سالن پذیرایی رسیدند چونان سرخپوستان گرسنه بطرز وحشتناکی به روی میزها وخوردن غذاهای متنوع وخوشمزه هجوم بردند وخوردند و بردند.
خبرآمد که غذا به اتمام رسید وخیلی ها سرشان کلاه رفته وگویا باهم دعوا ونزاع داشتند که چرا سهم دیگران را خورده اند ویا با گذاشتن غذا توکیف وجیب دشداشه های خود قصد انتقال به خانه هایشان را دارند.
ازفرماندهی دستوررسید که بلافاصله هرآنچه مواد غذایی حتی کنسروجات درمقرهایتان دارید جمع کرده وسریعا به سالن پذیرایی منتقل کنید که چنین شد وبرغم اینکه گرسنگان عراقی ازخوردن کنسروماهی ولوبیا و…رضایت نداشتند ولیکن بهتربود که با شکم گرسنه به خانه هایشان برگردند.
حقیقت ساعاتی مابعد پذیرایی شخصا خیلی بخاطر دوندگی که داشتم گرسنه بودم ولذا به مقرخودم برگشتم تا لقمه نانی خورده باشم .
با ورود خسته وگرسنه به سالن غذاخوری مقر دیدم چیزی حدود 50 نفرازساکنان آن مقر دور میزهای غذاخوری نشستند ومات ومبهوت به من نگاه میکنند والبته بهم ریخته هم بودند .
من هم که بشدت خسته ودرعین حال گرسنه بودم ضمن سوال ازبغل دستی ام پاسخ گرفتم: ” شما که بهترمیدانید قضیه چیست . گویا برای پذیرایی عراقیها غذا کم آورده بودند که ناهارمان که عدس پلوبود را نیزبرای آنان بردند وما هم ماندیم گرسنه وشکم خالی . به مسئول صنفی مقرهم که مراجعه کردیم با ناراحتی گفت که حتی غذای کنسروی هم نداریم که به شما بدهیم “
پس ملاحظه می فرمایید که پهن کردن سفره مفتی بهره جویانه مجاهدین برای آلبانیاییها ، مسبوق به سابقه است .
سفره ای که سابقا ازمنابع مالی صدام خاصه پول نفت مردمان عراق رنگین شده بود وهم اکنون هم ازمنابع مالی دشمنان ایران وایرانی خاصه آل سعود برای رجویهای وطن فروش تامین میشود.
درارتباط با تحت حمایت وپوشش قراردادن شماری ازمردمان فقیر منطقه دورس و مانز تیرانای آلبانی که ابتدا به ساکن تامین عینک وچکاب چشم پزشکی بود ، مابعد وقوع زلزله ابعاد بیشتری به خود گرفته است وبعضی ازاقلام مایحتاج زندگی شان را نیزشامل شده است با این شرط که هوای اشرف نشینان سالمند مانز را داشته باشند وپای تمام اعلامیه های رجویها را امضاء کنند ویا تحت هرشرایطی که ضروری باشد به داد اعضای نگون بخت خانه سالمندان برسند.
پوراحمد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا