یکی از مسائلی که به ویژه در سال های اخیر در تحلیل اقدامات فرقه رجوی مورد توجه بوده است ارتباط این فرقه با احزاب و شخصیت های سیاسی آمریکایی است. چه آنکه پس از سقوط صدام حسین و افزایش حضور آمریکا در این کشور، سران فرقه در چرخشی آشکار سعی بر جلب حمایت های مادی و دیپلماتیک مقامات و شخصیتهای آمریکایی نمودند. به خصوص پس از خروج فرقه رجوی از فهرست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا این فرقه آزادی عمل بیشتری برای تاثیرگذاری در روند سیاست خارجی این کشور نسبت به جمهوری اسلامی ایران کسب نمود.
در اینجا قصد داریم به مساله روابط دو حزب اصلی ایالات متحده (دمکراتها و جمهوری خواهان) و نگرش آنان نسبت به فرقه رجوی بپردازیم.
واقعیت آن است که با توجه به حمایتهای آشکار چهره های مطرح جمهوری خواه همچون جان مک کین و ارتباط نزدیک چهره های موثر دولت ترامپ همچون رودی جولیانی (وکیل شخصی ترامپ) و جان بولتون (مشاور وقت امنیت ملی آمریکا) با اعضای فرقه رجوی، به نظر می رسد جمهوری خواهان دارای روابط گسترده تری با اعضای فرقه باشند. اما گرچه این گزاره می تواند تا حدودی مورد تایید باشد لیکن نقش و حمایتهای دولت ها و مقامات دمکرات از فرقه رجوی را هم نمی توان نادیده انگاشت.
به واقع گرچه فرقه رجوی در دولت بیل کلینتونِ دمکرات و به خاطر اقدامات مسلحانه علیه اتباع و منافع آمریکا به لیست گروه های تروریستی وزارت خارجه آمریکا افزوده شد اما سال ها بعد و در دولت اوبامای دمکرات که از قضا تصدی وزارت خارجه آن با هیلاری کلینتون (همسر بیل کلینتون) بود از لیست مذکور خارج گردید.
گذشته از آن، گرچه طی سالهای اخیر موضوع پرداخت های کلان از سوی فرقه به جمهوری خواهان رادیکال همچون بولتون و جولیانی در سطح رسانه ای آمریکا مطرح گردیده و فراتر از حدس و گمان و یک واقعیت تایید شده است اما چهره های دمکرات نیز از این قافله عقب نمانده و در لیست جیره بگیران رجوی به وفور می توان از آنها یافت.
مروری بر مواضع و اقدامات حمایت گرانه از فرقه رجوی، نشان می دهد که حمایتهای صریح و بی شائبه و خلاف قواعد حاکم بر حقوق بین الملل از فرقه رجوی محدود به جان مک کینِ معدوم، جولیانی و بولتون نبوده و فراتر از اینان، چهره هایی از هر دو حزب مهم سیاسی آمریکا ضمن حمایت از فرقه آن را به عنوان یک جنبش دمکراسی خواه! دانسته اند. از جمله چهره های دمکرات حامی جدی فرقه رجوی می توان به الیوت رانجل، برد شرمن، باب منندز (از نمایندگان ارشد کنگره آمریکا) و بیل ریچاردسون (فرماندار اسبق نیومکزیکو و سفیر سابق امریکا در سازمان ملل) اشاره داشت.
طی سالهای اخیر یکی از منتقدان اصلی قانونی دانستن اقدامات فرقه و حمایت های مقامات آمریکایی خانم باربارا اسلاوین* است که به نظر نگارنده واقعی ترین تصویر را از وضعیت و چرایی حمایتها از فرقه در آمریکا ارائه می دهد. وی ضمن تایید حمایت های چهره های هردو حزب از مجاهدین ، دلیل توجه بالای پارلمانترهای آمریکایی را عمدتا ناشی از پول هایی می داند که فرقه رجوی به لابیستها و چهره های موثر دولت ترامپ پرداخت می کند. از نظر وی این قدرت مجاهدین برای تاثیرگذاری در عرصه سیاسی آمریکا یک واقعیت مضحک و ناشی از پرداخت های کلان است. ناگفته نماند که برخی چهره های دیگر همچون ریموند تانتر حمایت هر دوحزب آمریکا از مجاهدین حلق را ناشی از تلاشهای OIAC (سازمان جوامع ایرانی آمریکایی) می داند. با این وجود بنظر نگارنده اصل مساله یعنی پرداختهای کلان و تاثیر گذاری آن را تغییر نمی دهد.
به واقع جز این هم نیست. برخی مواضع مقامات آمریکایی فی المثل این ادعای رودی جولیانی که در سخنرانی خود فرقه رجوی را یک «حکومت در تبعید» می خواند که برای جایگزینی حکومت فعلی ایران آماده بوده و از حمایتهای فراوانی (فراتر از کنگره آمریکا) برخوردار است! به حدی مضحک است که نمی توان ناشی از شناخت و ضعف در تحلیل دانست بلکه این وهمیات بیشتر ناشی از پرداخت های کلان گاها چندصدهزار دلاری است که می تواند قوه تحلیل برخی را مطلقا معیوب سازد.
حمایتهای مقامات هردو حزب آمریکا در تجمعات خیابانی و تبلیغاتی فرقه در اجلاس سالانه ملل متحد در سال اخیر نیز تداوم یافت. چنانکه صرف نظر از بولتون و جولیانی که سرمست از پرداخت های کلان فرقه، یار غار رجوی گشته اند دمکراتهایی همچون باب منندز و ریچاردسون نیز با شرکت در این برنامه ها، بر ضرورت حمایت ایالات متحده از فرقه رجوی بعنوان آلترناتیو حاکمیت ایران تاکید کردند.
جالب آنجاست که دیدگاه چهره های آمریکایی مخالف فرقه در سطح رسانه ای بازتاب چندانی نمی یابد. افرادی همچون باربارا اسلاوین که دستکم در موضوع مورد بحث شناخت عمیق و واقع گرایانه ای از جایگاه و ماهیت این فرقه دارد. اسلاوین با انتقاد صریح از حمایتهای مذکور تاکید میکند که سازمان مجاهدین خلق برخلاف آنچه برخی حامیان آن ادعا می کنند به هیچ وجه مشروعیت لازم را برای جایگزینی حکومت ایران ندارد. مقاماتی که از فرقه رجوی حمایت می کنند آگاهی کافی از تاریخچه اقدامات این گروه ندارند. حمایت ها به خاطر این است که فرقه رجوی مخالف حکومت ایران است در حالی که تاریخ این گروه را ملاحظه نمی کنند. به نظر وی فرقه رجوی در ایران حامی ندارد و به دلیل حمایت از رژیم صدام در جنگ ایران و عراق مورد تنفر عمیق مردم ایران هستند.
در جدیدترین تحول، پس از ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی و به دلیل نگرانی و وخامت اوضاع، پمپئو وزیر خارجه آمریکا به دیپلماتهای آمریکایی نسبت به ارتباط با شش گروه اپوزیسیونی ایران هشدار داد که یکی از این گروه ها مجاهدین خلق بوده است. به گزارش سیانان، در متن این دستور گفته شده که بسیاری از مخالفان تبعیدی جمهوری اسلامی میکوشند با مسئولان ایالات متحده تماس مداوم داشته باشند تا جلب حمایت کنند و نفوذ بیشتری بیابند، اما بیشترشان در گذشته یا حال، از روشهای خشونت آمیز برای اهداف سیاسی خود استفاده کردهاند!
لذا به نظر می رسد ادعای عدم شناخت کافی مقامات آمریکایی از تاریخچه فرقه رجوی یا اعتقاد به تحول جدی در روش مبارزاتی و مشی سیاسی این فرقه چندان با واقعیت همخوانی ندارد. واقعیت غیرقابل انکار حمایتهای مالی شدید برخی دول به ویژه منطقه ای از فرقه و تزریق این پول ها برای لابی و کسب حمایتهای سیاسی در سطح کشورهایی چون آمریکاست.
جالب آنکه حین بحثها در مورد قانونی ساختن فعالیتهای فرقه رجوی در آمریکا خانم الیزابت رابین مقاله نویس مجله نیویورک هشدار داد که این سازمان ممکن است از وضعیت جدید خود برای کشاندن واشنگتن به جنگ با ایران بهره ببرد و خروج از لیست سازمانهای تروریستی آن را قادر خواهد کرد تا علنا با دولت آمریکا در نقاب جنبش دمکراسی خواه ایران لابی کند. رابین این وضعیت را با تاثیر تبعیدی های عراقی در متقاعد ساختن آمریکا به حمله به عراق مقایسه کرده بود.
یادداشت از: دکتر نواب محمدی