مجاهدین ؟! خلق ایران بدون اینکه اذعان کنند که این تفاهم تبدیل به قرار داد نشده وبه تصویب مجلس ایران وکنگره ی چین نرسیده تاعملا اجرا شود ، در تابعیت از مطبوعات ورسانه های صهیونیستی- امپریالیستی که چاشنی اول را آنها زده وبه نوکران خود خط مشی نشان دادند ، دوجینی مطالب دروغ وتحریک آمیز دراین مورد نوشته است.
طی روزجاری ، سهراب امینی نامی هم برای عقب نماندن از قافله ی طولانی ای که ایجاد شده ، قلم بدست گرفته تا در نکوهش این تفاهم نامه ی امضاء نشده ، میزان سواد سیاسی اش را در رسانه های رجوی به آزمایش بگذارد.
طبق نوشته ی منتسب به او آمده است :
” اخیرٱ انتشارخبر یک قرار داد زیر میزی دراز مدت بین نظام ولائی پا بگور درایران و جمهوری خلق چین مورد توجه مفسران وتحلیل گران امورسیاسی واقتصادی قرار گرفته و عدم اطلاعات کافی از کم وکیف موضوع برگمانه زنی های عمدتا نگران کننده دامن میزند “.
متن این تفاهم نامه ی کم وبیش دیرسال کاملا منتشر شده وشما اگر واقعا آنرا نخوانده اید، میتوانید با جستجو دراینترنت پیدا کنید واگر حسن نیتی درکارتان باشد ازاین نوشته ی بی پایه واساس وضد مردمی تان کمی خجالت بکشید.
گرچه بعید است که چیزی بنام خجالت در گماشته های رجوی ازبین نرفته باشد.
کسی که از سر حسن نیت برای اطلاع مردم مطلب مینویسد ومیخواهد موضوعی را به نقد بکشد، باید که متن قابل نقد را درنوشته اش آورده ونقاط ضعف آنرا به نقد بکشد.
پس زمانی که این مخاطب ما مینویسد اطلاع کافی از موضوع ندارد، اساسا نباید بنویسد !
همچنین :
” اگرچه براساس اطلاعات تا کنون بدست آمده این باصطلاح قرارداد راهبردی چیزی بیش از یک پشنهاد ذلیلانه از سوی نظام ولائی به زردان پوستان تنگ چشم آسیائی برآورد نمیشود اما سوابق جنایت بار وخائنانۀ نظام ولائی علیه مصالح ایران و ایرانی نافی هر گونه آسودگی خاطر است “.
اولا قرارداد نیست وتفاهم نامه است وبرای تبدیل به قرارداد باید ازپیچ وخم های موجود در حکومت های هردو کشور بگذرد.
ثانیا درمتن تفاهم نامه ، گفته نشده که ایران است که این پیشنهاد را داده که از قضا متقابلا سودمند است.
ثالثا چرا زرد پوستان ژاپن چشم بادمی و زرد پوستان چین تنگ چشم میباشند؟
رابعا ایران چرا نباید ونمیتواند یک تفاهم متقابل سودمند وآنهم دراین برهه ی حساس که تحت محاصره ی کامل آمریکاست وتبدیل شدن این تفاهم به قرارداد لازم الاجرا ، قسمت مهمی ازاین تحریم ها را بلا اثر میکند ، با این غول اقتصادی جهان که در قرار دادهایش هیچ امر ونهی سیاسی را ملحوظ نمیکند ، ایجاد کند؟
همچنین :
” عدم مشروعیت سلطه فاسد این بد کاره های بازار سیاست از فردای سی خرداد شصت با به خاک وخون کشاندن تظاهرات مدنی سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز ودر تاریخ جنائی قرن نوزدهم به ثبت رسید “.
تظاهرات 30 خرداد 1360ابدا مسالمت آمیز نبود وبا قصد کشیدن مردم به مراکز صدا وسیما واعلام تغییر حکومت بود وزمانی که مردم تهران هاج و واج مانده وحتی سمپات های خود مجاهدین صرفا نظاره گر این کار احمقانه ، شما در برابر دخالت نیروهای حکومت تعارف را کنار گذاشته وسلاح گرم، تیغ موکت بری وهرچیزی را که دراختیار داشتید ، بکار انداخته واین تظاهرات مردم فریبانه را تبدیل به زدو خورد مسلحانه کردید که البته نمیشد با حضور اینهمه مردم ناظر ، تیراندازی تمام عیاری کرد.
دیگر اینکه این واقعه ی اسفناک درقرن بیستم ونه قرن نوزدهم اتفاق افتاد و شما بعنوان آغازگر درگیری، نتوانستید رژیم را از مشروعیت بیاندازید.
همینطور :
” در زمینه حفظ تمامیت ارضی همین بس که میدانیم برای جلب حمایت کرملین به یازده درصد ازسهم پنجاه درصدی ایران در دریای خزر رضایت داده و …“.
من سر درنمیآورم که ایران با داشتن حدود یک نهم سواحل خزر میتوانست صاحب 50 درصد از خزر باشد.
آیا شوروی درجنگی باایران مغلوب شده واین امتیاز ویژه را به ایران داده بودند ؟
بدبختی اینجاست که دیگرانی هم وجود دارند که درعین داشتن حسن نیت ، چنین تصور نابجایی دارند ودرمقابل، اسنادی ارائه نمیدهند که ما هم بقیه ی سهم خود را بگیریم!
مخصوصا اینکه یک تفاهم کلی درمورد خزر اتفاق افتاده ونهائی شدن آن به امضاء تک تک کشورهای ساحلی و دوبدوی آنها احتیاج دارد.
ایران با این تفاهم پایش به ولگا ودریای سیاه باز شده وبدون آن ممکن نبود.
روسیه هم که مثل ایران سهم کمتری دریافت نموده ، ازاین بابت که جای پایی برای آمریکا باقی نمانده و کشورهای ساحلی همکاری سودمندی باهم دارند ، اظهار رضایت نموده است.
دوباره :
” هزینه های کمر شکن صدور ارتجاع وتروریسم در پهنۀ گیتی دخالت های نظامی اعم از مستقیم ونیابتی درکشورهای عراق، سوریه، فلسطین، لبنان ویمن میهن در بند را به انزوا و ورشکستکی روز افزون سوق و احترام متقابل طرف معامله خارجی نسبت بدست اندر کاران طرف ایرانی را منتفی بنابراین یک وادادگی اجتناب نا پذیر وخفت بارنا مطلوب دیگراز سوی نظام ولائی درنظرگاه عموم قرارمیگیرد “.
اولا تروریزم دراقدامات ایران راهی ندارد.
ثانیا سایر اقدامات ایران که بر شمردید درخدمت امنیت داخلی ایران ودر راستای مبارزه با تروریزم است که برای تمام انسان های غیر نانجیب سودمند است.
ثالثا وقتی قدرت های بزرگی مانند چین وروسیه که خواهان برقراری ارتباط متقابلا سودمند با ایران هستند، نشان ازانزوای ایران نمیدهند.
البته با وجود اینکه من شخصا طرفدار ارتباط شرافتمندانه وبرد برد با آمریکا هستم ، با وضوح تمام میبینم که سران آمریکا چنین چیزی را نمیخواهند وبه چیزی جز تسلیم کامل ما رضایت نمیدهند وبنابراین کاری جهت جلب رضایت شما ازدستم ساخته نیست!
راستی با تسلیم کامل ایران درمقابل آمریکا چه چیزی بدست شما میرسد.
اگر با این وضع فکری وتشکیلاتی قصد حکومت داشته باشید ، باید که دراطاعت کامل او بوده و تنها به منافع یک درصدی های متنعم جهان فکر کنید وآیا شما چنین حکومت ننگینی را برای خود میخواهید؟!
وبعد :
” باوجود این مفسرین وناظران امورسیاست واقتصاد … براین باورند که با توجه به تحریم های موجود شانه بردن کارتل های چینی زیربارچنین ریسک بزرگی صد در صد غیر محتمل است . علاوه براین میزان مبادلات دو جانبه چین و امریکا و مناسبات چین با کشورهای خاور میانه را نیز عوامل باز دارندۀ جدی دراین رابطه میدانند “.
چین وروسیه ازطرف آمریکا همواره تحت فشارند ومیدانند که هدف نهائی آمریکا بلعیدن آنهاست وبنابراین برای جلوگیری از بلعیده شدن، ناچارند که از قسمتی از منافع زودگذر خود برای نجات کشورشان بگذرند و با متحدان بیشتر با آمریکایی مبارزه کنند که قصد نابودی شان را دارد.
ایران یکی ازگزینه های معتبر اینگونه اتحاد عمل های متقابلا سودمند برای این کشورهاست.
وحید