چرا کسانی که روی دیوار مجاهدین یادگاری می نویسند از سیاست خارجی آمریکا رانده می شوند

بعد از کناره‌ گیری و یا اخراج جان بولتون از دیپلماسی آمریکا اینبار برایان هوک، به سرنوشت بولتون مبتلا شد. این اقدام خیلی از تحلیلگران را به این نتیجه رسانده که ترامپ متوجه شده از تیم بولتون رودست خورده است. بنابراین اراده کرده تا تیمش را تغییر دهد. این تحلیل دور از واقعیت نیست. زیرا بارها ترامپ ادعا کرده که خواهان براندازی در ایران نیست، در حالی که شدیداً مشتاق به براندازی است ولی چون بولتون و هوک بر روی درخت سازمان مجاهدین برای براندازی، یادگاری نوشته بودند ، عصبانی شده باشد .

بولتون که هیچ چیز پنهانی درباره روابط و سطح صمیمیت خود با سازمان مجاهدین نداشت اما چون پروتکل مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا درباره ممنوعیت دیدار اعضای دولت آمریکا و ارتباط با اعضای مجاهدین خلق، را رعایت نکرده بود از گردونه بازی خارج شد. متعاقب آن نشریه دیلی بیست نیز فاش کرده بود برایان هوک فرستاده ویژه ترامپ در امور ایران با رابرت جی جوزف مقام سابق وزارت خارجه آمریکا و نماینده فعلی گروه تروریستی مجاهدین خلق در روز ۳۱ ژانویه ۲۰۲۰ دیدار کرده‌ است. نه هوک و نه وزارت خارجه آمریکا در مورد این دیدار هیچ توضیحی ندادند .
ترامپ مدتهاست که دریافته گروه تروریستی سازمان مجاهدین نمی تواند برگ برنده براندازی در ایران باشد؛ زیرا مخالفان سرسختِ قائل به براندازی؛ طرفداران جنگ نظامی علیه ایران حمایت سازمان مجاهدین از خود را مایه بی اعتباری در میان طرفدارانشان می دانند. ترامپ انتظار داشت کارگروه اقدام علیه ایران بصورت جدی رهبری شود و با شناخت کامل از اپوزیسیون های خارج نشین عملیات براندازی را مدیریت کنند. اما خیلی زود متوجه شد که دم خروس روابط صمیمانه بولتون با مجاهدین خلق، هیچ نسبتی با اهداف او ندارد. اما در سیاست ظاهری که خود را صلح طلب و خواهان مذاکره با ایران معرفی کرده با رفتارهای علنی امثال جان بولتون که به قدری عیان با سازمان مجاهدین دمخور بود که نمی شد این رابطه را پنهان نگاه داشت. حضور او منطق و توجیهی در کاخ سفید نداشت و هیچ نسبتی هم با ادعای مذاکره با ایران هم نمی توانست داشته باشد. برایان هوک نیز عمده توجه مجاهدین خلق را به خود جلب کرده بود؛ هر چه باشد هوک، مرید و شاگرد بولتون بود و واقعیت این است که برایان هوک بعد از برکناری بولتون تنها مانده بود .

ابتدا جان بولتون و بعد سرباز تنها مانده اش در دولت ترامپ یعنی برایان هوک؛ هر دو کنار گذاشته شدند زیرا هر دو آنها حامی سازمان مجاهدین و گل سرسبد گزارش ها و گردهمایی های سازمان تروریستی مجاهدین خلق بودند. و این با سیاست ظاهری دولت امریکا همخوانی نداشت. خروج این دو مهره ضربه هولناکی بر پیکر فرسوده سازمان مجاهدین و فرجام شومی بر آمال رجوی بود بدتر از آن انتصاب الیوت آبرامز به جانشینی هوک بود که از بد حادثه به مجاهدین توجه نداشته و در اردوی دیگری سینه می زند .

او با کوله‌باری از چهار دهه تجربه دیپلماسی نسبت به هوک، تصمیم دارد بجای فرقه رجوی روی دیوار دیگری یادگاری بنویسد؛ بله درسته او دیوار سلطنت طلبان را انتخاب کرده است که رسوا تر از رجوی هاست .
با این انتخاب به نظر می رسد فاتحه گروه تروریستی سازمان مجاهدین که خود را تابع مثلث «دونالد ترامپ، محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو»، می دانستند مشخص باشد . بعبارتی رجوی ها یا مجبورند پرونده ننگین خود را ببندند و یا اگر از رو نروند بار دیگر به فکر انقلاب دیگری درون تشکیلاتی باشند و به اجبار بسوی ربع پهلوی غش کنند که اکنون مورد توجه جناب آبرامز هستند.
برابر اخبار رسمی که در سایت های وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) درج می شود آنها به رضا پهلوی توجه داشته و او را تأمین مالی می کنند. از طرفی او روابطی نزدیک و طولانی با لابی صهیونیستی در آمریکا دارد از جمله با «شلدون آدلسون» کازینودار میلیاردر جمهوری خواه که معتقد است آمریکا باید ایران را بمباران اتمی کند .
بنابرین مشخص می شود سیاست امریکا در انتصاب آبرامز حساب باز کردن بر روی رضا پهلوی بوده است که رسماً از سازمان سیا پول می گیرد، با معتقدان به ضرورت بمباران اتمی ایران دوستی دارد و با اسرائیل قرار است در ایران دموکراسی سازی کند. حالا باید منتظر ماند و شاهد تغییرات در رفتار سازمان مجاهدین بود و دید که آیا شعار نه شاه و نه شیخ آنها تا کی دوام می آورد هرچند که با شناختی که از رفتارهای چند وجهی مسعود و مریم در دست است این پیش بینی زیاد هم مشکل نخواهد بود