کانون های شورشی: آخرین حقه رجوی برای نگهداری اعضاء

شاید که اسم کانون های شورشی مورد علاقه رجوی ملعون را شنیده اید.
بعد از سرنگونی دولت فاشیستی صدام حسین، مسعود رجوی ناچار شد که به نیروهایش فرمان دهد تا سلاح هایشان را تحویل نیروهای آمریکایی داده و خلع سلاح گردند. موضوعی بحث برانگیز که خیلی به خاطر آن تنش های زیاد داشتند و باعث ریزش نیرویی گشت که بدترین عارضه تشکیلاتی رجوی محسوب می شود.

کمپ فرقه رجوی در آلبانی
کمپ فرقه رجوی در آلبانی

بلافاصله رجوی دست به کار شد تا بلکه بتواند این فضاحت را جمع و جور نماید. ابتدا مدعی شدند که ما خلع سلاح نشده ایم و با نیروهای آمریکایی قراردادی بستیم، اسمش است: گِردآوری تسلیحات و تجهیزات نظامی سازمان مجاهدین خلق! مسعود رجوی زمین و زمان را به هم بافت تا ثابت کند که این عمل ربطی به شکست استراتژی خودش ندارد (استراتژی سرنگونی از خاک عراق).
طبق این قرارداد موهوم و خیالی رجوی، هر زمان که رجوی به آمریکائی ها دستور داده و لب تر نماید آمریکائیها سلاح ها و تجهیزات را بهتر از روز اول تحویل سازمان مطبوعش خواهند داد! اما بعد از مدتی دید که نخیر، این موضوع در داخل تشکیلات وی جایی باز نکرد و کسی گول این خالی بندی وی را نخورد. از آنجائی که در توطئه و حقه و تدبیر به سلف تاریخی خود کشیده است یعنی ابوسفیان ملعون، او به سرعت یک راه حل دیگر پیدا کرد و با به نمایش در آوردن چند عکس و فیلم مجعول و نامعلوم مدعی شد که در داخل ایران نیروهایی تشکیل داده است که اسم آنها کانون های شورشی می باشد.
اول، موضوع کمی عجیب بود زیرا از این مدل خالی بندی ها را قبلا نداشت.
سر هم بندی وی از قضایا این بود که گویا مردم ایران فهمیده اند که سلاح های فرزندانشان توسط آمریکائیها گرفته شده است، لذا بسیار ناراحت شده و گفته اند که ای اشرفی سلاح تو قلب ماست!
الله اکبر از این همه دجالیت و فریب و نیرنگ های رنگارنگ. افراد ساده و زود باور و البته خوش باور در داخل اردوگاه کار اجباری اشرف نیز این یکی را بهتر باور کردند تا اینکه روزی آمریکائی ها سلاح های سازمان را برخواهد گرداند. از آن روز به بعد که رجوی فهمید حقه اش نسبت به قبلی بهتر جا افتاده است شروع کرد به خالی بندی های بعدی.
آنها ترفندشان را این گونه محقق می کردند؛ تعدادی را می فرستادند در مکان هایی که مشابه کوچه و شهر های ایران بود (در داخل کمپ اشرف) و اقدام به عکس گرفتن از پشت سر و یا صورت های بسته شده و با لباس های شهری که گویا این افراد داخل شهر های ایران هستند و در حال شعار دادن و شعار نویسی و یا بعضا جلسه گذاشته اند که همگی ساختگی و مونتاژ بودند. هم اکنون نیز که بعضا تلویزیون فرقه از این صحنه ها به نمایش در می آورد نیز از همین حالت است و استثناء ندارد.
هدف از این حقه بازی ها و خیمه شب بازی های رجوی چه بود؟ این بود که وارفتگی نیروها را به خاطر نداشتن سلاح و بلاتکلیفی را رفع و رجوع نماید اما مگر می شود چنین کاری را انجام داد؟
بیلان این کانون های شورشی را از بعد از به وجود آمدنشان نگاه کنید، نزدیک به ششصد جدا شده بیلان کانون های شورشی در طی زمانی است که این کانون های مسخره و من در آوردی رجوی ساخته شده اند.
سوال بعدی، چرا رجوی با این بیلان افتضاحی که دارد به خیمه شب بازی و شعبده کانون های شورشی ادامه می دهد؟
پاسخ: راه دیگری به نظرش نمی رسد، این آخرین ترفندی بود که توانست با آن مغز پوسیده اش برای نگه داشتن نیروها اتخاذ نماید. قطعا اگر بتواند فیل جدیدی هوا خواهد کرد ولی ظاهرا لشکریان پوشک پوش بیشتر از این دیگر نیازشان نیست و دل به هر چیز کشکی خوش می کنند. دلخوشی کاذب و دروغین که فقط و فقط جهت اتلاف وقت و بزک کردن چهره خود است. برخی هستند که از مریم رجوی و سران بزهکار او سوال می کنند: «بالاخره شما چکار می کنید و هدفتان چیست؟ پاسخ فرقه رجوی: «کاسه لیسی کاخ سفید و دستمال به دستی عربستانی ها و شیوخ منطقه. کلا خودمان را زنده نگه داشته ایم.»
یادداشت از: سعید محمدپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا