از تیتر مطلب هم استنباط میشود که صحبت از رحمان کریمی است که سن وسالی نزدیک به پدر رجوی دارد.
او درنوشته ی اخیرش تلاش نافرجامی کرده تا ثابت کند که تحریم ها بخاطر مقابله با جمهوری اسلامی است و اپوزیسیون غیر برانداز با طرح اینکه این تحریم ها بیشتر ازحکومت مردم ایران را شکنجه میدهد ، مردم را دچار گمراهی میکنند!
من شخصا برای اینکه خیال خواننده ی این یادداشت کوتاه را راحت کنم ، اعلام میکنم که اعتقاد راسخ دارم که درمیان اهداف شوم متعدد آمریکای سلطه گر ، در زمانی که تعادل قوا برعلیه اش بهم خورده وحمله ی نظامی به ایران تقریبا ناممکن است ، هدف اصلی این نظام جابر ، ازپا درآوردن مردم ایران با توسل به تحریم های وحشتناک اقتصادیست تا بلکه برخاسته وازحکومت ایران که علیرغم هر نارسائی های داخلی که دارد ، حاضر به تسلیم دربرابر امریکا نیست ، تسلیم شود.
از زبان رحمان کریمی بشنویم :
” گرفتاری مردم ایران و نیروی پیشتاز آن مقاومت ایران برای تحقق امر سرنگونی یکی دوتا نیست. دوچهرگی و دو دوزهبازی عدهای در خارج کشور که از پشت تریبونهای رادیو تلویزیونهای اینترنتی و غیر اینترنتی آت و آشغالهای خود را مدام بر سر ملت ایران خالی می کنند یکی از عوامل سردرگمی عاصیان میهن است. اینان با توان هر میزان از حرافی و عوامفریبی، نقش دیرین سیاسی خود را که به جیب رژیم ریخته می شد همچنان با سوژه ای دیگر ایفا می کنند “.
مردم ایران و باند رجوی ( نیروی پیشتاز مقاومت؟؟!! ) دوعنصر متناقض هستند وبنابراین مشکلات شان همجنس نیست و هفتاد من سریش هم نمیتواند آنها را بهم بچسباند وتو که مجازا چسبانده ای ، خیلی پر رو تشریف داری پیرمرد!
اگر این اپوزیسیون برانداز چنان نیرویی دارند که قادرند مردم را گمراه کنند ، شما هم به نوبه ی خود که این قدرت را ندارید ، ازآنها بپرسید که چه چیزی را دیده ویا پیش بینی کرده اند که اینگونه عمل میکنند.
ضمنا، مردم سردرگم نیستند ودرنوبه ی خود مبارزات مدنی خود را میکنند واگر تصمیمی به سرنگونی نمیگیرند، میدانند که آلترناتیوی موجود نیست وسربه شورش گذاشتن شان نتایجی بدست خواهد آورد که بنفع شان نیست وزندگی شان را بمراتب خرابتر خواهد کرد.
دوباره :
“ امروزه متوسل به مسئله تحریم شده اند که فشار تحریم روی مردم است. عجبا که این سخن غلط و ریاکارانه، هم از زبان مدعیان ملی یا ملی مذهبی می شنویم هم از ایادی و مزدوران شناخته شده رژیم. به راستی مرزبندی این دو گروه در کجاست؟ آدم ناگزیر می شود که بگوید بند ناف هردو برآمده از رَحِم رژیم است. بی دلیل نیست که یک دشمن مشترک دارند و آنهم مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت است“.
آیا فشار اصلی و بمنظوری که قبلا گفتم ، روی مردم نیست؟!
اگر آنها چنین مسئله ای را مطرح میکنند ، تحلیل واقع بینانه تری ازاوضاع دارند ومن علیرغم اینکه هیچ انس والفتی با هیچکدام آنها ندارم ، مجبور به دفاع ازحقیقت هستم.
آقا رحمان!
آیا فکر کرده ای که یک متوهم یا دروغگو هستی؟
چرا که تمامی گروه های زهوار دررفته ومتفرق اپوزیسیون، با وجود قبول این ضعف خود ، باند رجوی یا شورای ملی مقاومت را جدی نمیگیرند وتو متوهمانه یا ازسر فریب کاری ویا ازاین بابت که نشان دهی که علی آباد هم دهی است و فرقه ی رجوی جریان مهم، این ادعا ها را مطرح میکنی.
سپس :
“آنانکه تحریم را فشار بر مردم تبلیغ می کنند از نظر این پیرمرد مشکوکند. با آنکه سر خودشان بی کلاه مانده نه انقلاب را دوست دارند و نه انقلابیون را. به بهانه راه های مدنی مردم را معطل می گذارند. تازه برای یکی مثل من این سؤال مطرح است که این چه تحریمی ست که کشتی های حامل نفت ایران به ساحل ونزئولا هم می رسد “.
فوقا جواب این قسمت از حرف شما که سراسر دروغ است، بطور مختصر و مستدلی داده شده و احتیاج به شرح اضافی نداشته واساسا در صلاحیت این یادداشت کوتاه و حوصله ی خواننده نیست.
درمورد فروش نفت وبنزین به ونزوئلا باید گفت که طرف معامله عرضه ی این را داشت که همراه نیروهای ایران، ازاین کشتی ها محافظت کند وآمادگی داشت که دربرابر هر تهدید امریکا که بخواهد مانع راه این کشتی ها شود، اقدام نظامی بکند وبرای آمریکایی که دندان هایش بتدریج درحال ریختن است، صرف نداشت که درگیر شود.
آقای رحمان کریمی ، نظر اصلی اش را بعد از کبری چیدن ها ، اینگونه مطرح میکند :
” پس بی دلیل نیست که من شیفته دو قهرمان ملی و شجاع میهنم مسعود و مریم هستم، شیفته مجاهدین خلق و ارتش بی سلاح آزادی ستان و جان برکفان کانونهای شورشی و شورای ملی مقاومت ایران هستم “.
ملت ایران چنان بدبخت نیست که دو فرد خائت بنام مسعود متوهم، خودشیفته وهوسران ومریم دلاله ی محبت وصدراعظم سادیستی ومازوخیستی حرمسرای مسعود رجوی ودشمن هر کانون گرم خانواده ،را به عنوان قهرمان ملی انتخاب کرده باشد!
درمورد ارتش خوابیده در غار اصحاب کهف که اینک غار مانز آلبانی نامیده میشود، وضعیت بهتر از مسعود ومریم نیست.
حمید