دوران اسارت جداشدگان در فرقه مجاهدین چنان تجربه و خاطره تلخی است که حتی بیان آن خاطره نیز تلاقی تراژدی و داستان را دراذهان آنها به چالش می کشاند.
همانگونه که دیچز می گوید: ” درتراژدی نویسنده از قبل موضوع را می داند؛ حال آن كه درداستان خود افراد هستند كه طی حوادث و درخلال وقایع، وضعیت را اندك اندك شكل می دهند و روشن می كنند. درتراژدی، جبر سرنوشت، ترس و ترحم مطرح است، حال آن كه درداستان می تواند چنین نباشد” .
واقعیتی که رهبر فرقه مجاهدین ازقبل با برنامه نویسی و با توسل به ابزارهای فرقه ای، خود را برگزیده خدا معرفی می نمود تا به واسطه آن، مالک حریم خصوصی اعضاء شده و حتی زنان گرفتار را با ترفند کثیف انقلاب مریم درحریم ولجن زار شخصی خود تصاحب کند و برای عملی کردن این عقاید پست از ابزارهای نشست های عملیات جاری، غسل، دیگ و….. که تمامی آنها فقط یک هدف را دنبال می کرد ” خرد کردن شخصیت اعضاء ” استفاده می کرد.
و با پرونده سازی های کذب در قالب مشکلات جنسی و غرایز انسانی تمامی اعضاء را از بریدگی و جدایی برحذر می داشت.
بعنوان مثال: رجوی، مهدی افتخاری ( فرمانده فتح اله) را صرفا بدلیل مخالفت صریح وی با انقلاب کذایی زن سومش مریم، با انگ جنسی و خروج ازانقلاب مریم به مراحل بردگی کشاند تا اینکه نامبرده درشرایط سخت و طاقت فرسا در حالیکه تبدیل به دستمال به درد نخور شده بود، جان خود را ازدست داد ودریک نقطه نا معلوم دفن گردید. بله این روش مسعود ومریم رجوی است که اعضای خود را فقط وفقط برای امیال شیطانی ورسیدن به قدرت مورد سوء استفاده قرار دهد.
تشکیلات، انقلاب مریم، و مراحل 10گانه بند الف تا…… رنگ ولعاب این تراژدی است. شکر خدا شرایطی پیش آمد تا تعداد کثیری ازاعضای گرفتار خود را ازچنگال خون چکان رجوی نجات داده و با افشاگری های پی درپی سرکردگان فرقه مجاهدین را درشرایطی قرار دهند که مریم قجر نسبت به اقدامات آنها واکنش هیستریک نشان داده طوریکه فقط برای اخراج احسان بیدی ازآلبانی که پته تشکیلات فاسد رجوی را روی آب انداخت، هزینه های گزاف متحمل و با پرداخت رشوه تلاش کرد تا او را از خاک آلبانی اخراج کنند که تا به امروز نقشه شوم وی عملی نشده است.
مریم قجر باید بداند، تک تک جدا شدگان درکنارخانواده ها تا نجات آخرین عضو گرفتار خواهند ایستاد و جواب هرمشتی را با مشت خواهند داد. حال سایت افشاگر رجوی هرچه می خواهد بلغور کند.