25 نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان نام گذاری شده است. خشونت علیه زنان یکی از فراگیرترین موارد نقض حقوق بشر در دنیای امروز است. خشونت علیه زنان شامل هرگونه عمل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت زنان است که با هدف آسیب رساندن به آنان صورت میگیرد. این رفتارهای خشونت آمیز به اشکال مختلف جسمی، روانی، تحمیل محدودیت های مالی، ممانعت از پیشرفت های شغلی و ارتقای توانایی های فردی و بی اعتنایی به آنها وجود دارند.
سازمان بهداشت جهانی نیز در قطعنامه ای، خشونت علیه زنان، را چنین تعریف کرده است: “هر نوع رفتار خشن و وابسته به جنسیت که موجب آسیب جسمی، روانی یا رنج زنان میشود. چنین رفتاری میتواند با استفاده از تهدید، اجبار یا سلب مطلق اختیار و آزادی در جمع یا خفا رخ دهد.”
با این وجود، در برخی جوامع انسانی همچون فرقههای مخرب، همواره خشونت علیه زنان به صورت سیستمایک رخ میدهد، بدون آن که نظارتی از سوی نهادهای حقوق بشری وجود داشته باشد. تشکیلات مجاهدین خلق به عنوان کیش شخصیتی مسعود و مریم رجوی بیش از چهار دهه شمار زیادی از زنان ایرانی را تحت سیطره خشونت فرقهای داشته است، هرچند که در ظاهر در این تشکیلات به زنان ارج نهاده میشود، شورای رهبری و فرماندهان رده بالای آن را زنان تشکیل میدهند و در شعارهای رهبری آن «دفاع از حقوق زنان»، «برابری زن و مرد» و «آزادی زنان از بند جنسیت» به کرات تکرار میشود.
واقعیت درون فرقههایی چون کیش شخصیتی مجاهدین خلق تنها زمانی برملا میشود که افرادی از درون گروه به دنیای آزاد راه یابند و مشاهدات و تجربیات خود را بیان کنند. سالهای اولیه قرن بیستویکم مصادف بود با خروج شمار زیادی از اعضای مجاهدین خلق، از جمله چند زن که روزهای تاریکی را در تشکیلات تجربه کرده بودند. افشاگریهای افرادی چون مرجان ملک، حورا شالچی، بتول سلطانی، مریم سنجابی، زهرا میرباقری، حمیرا محمدی، زهرا معینی، فرشته هدایتی و بسیاری دیگر درباره موارد بیشمار نقض حقوق زنان در مجاهدین خلق به غایت تکان دهنده بود.
اگر قطعنامه سازمان بهداشت جهانی را مبنا قرار دهیم، از میان شهادت های زنان جدا شده، می توان بروز اشکال مختلف خشونت علیه زنان را در تشکیلات مجاهدین خلق به اثبات رساند و اگر پایه ایترین شکل خشونت را خشونت جسمی در نظر بگیریم مصادیق فراوانی از این نوع خشونت در تشکیلات مجاهدین خلق وجود دارد که در مواردی منجر به مرگ اعضا شده است. زنانی چون آلان محمدی، مینو فتحعلی، معصومه غیبی پور، مهری موسوی، هما بشردوست و مرجان اکبریان افرادی هستند که در نتیجه رفتار خشونت آمیز فرماندهان خود در درون تشکیلات به کام مرگ فرو رفتند. هرچند که تشکیلات نام آن ها را به فهرست “شهدای مجاهد خلق” افزود.
در موارد بسیار در تشکیلات رجوی زنان از سنین کودکی قربانی خشونت فرقهای و راهبرد تروریستی تشکیلات بودهاند. چه بسیار دخترانی که به واسطه عضویت والدینشان در تشکیلات مجاهدین خلق از کودکی قربانی کار اجباری، خشونت فرقه ای و فشار روانی تشکیلاتی بوده اند و یا در سنین نوجوانی در عملیات های تروریستی تشکیلات در مرزهای ایران کشته شدند. آذر غراب، عادله خبازیان، مریم قیطانی، آسیه رخشانی تنها چند نام از فهرست بلند بالای دخترانی است که کودکی و نوجوانیشان در مجاهدین خلق تباه شد.
درباره مصادیق اعمال محدودیت های مالی در مجاهدین خلق همین بس که در تشکیلات مجاهدین خلق افراد دربرابر بیش از سی سال فعالیت تشکیلاتی وجهی دریافت نمیکنند و چیزی به نام دارایی شخصی در تملک ندارند و اگر زمانی تصمیم به خروج از تشکیلات داشته باشند اجازه ندارند با خود چیزی خارج کنند چرا که همه اموال سازمان است.
سلب مطلق اختیار و آزادی عمل از زنان ، در تشکیلات مجاهدین خلق جایی از حد میگذرد که زنان حتی بر بدن خود تملکی ندارند. زهرا میرباقری عضو سابق شورای رهبری پس از فرار از تشکیلات فهرستی از اسامی صد زن را منتشر کرد که پزشک تشکیلات، نفیسه بادامچی تحت عمل جراحی قرار داده و رحم آن ها را خارج کرده است. این عمل از سوی رهبر تشکیلات مسعود رجوی « قله آرمانی» نام گرفت. زنانی که به این مرحله تشکیلاتی رسیدند آخرین ارتباط خود با جهان زنانه یعنی حس مادری را از دست دادند و تمام وجود خود را در اختیار مسعود رجوی قرار دادند.
مالکیت مسعود رجوی بر بدن زنان عضو مجاهدین خلق به قله آرمانی بسنده نشد. او خواستار «یگانگی» با همه زنان تحت سیطره خود بود. بتول سلطانی برای اولین بار از این موضوع پرده برداشت. او با افشای مراسمی به نام «رقص رهایی» در میان زنان مجاهدین خلق فاش کرد که مسعود رجوی با همکاری مریم رجوی بسیاری از زنان عضو شورای رهبری از جمله خود او را به عقد خود در آورد و با آن ها همبستر شد.
این موارد تنها نمونههای اندکی از موارد گوناگون نقض حقوق زنان در تشکیلات رجوی است. در شواهدی از اعضای جدا شده به صورت فیلم، مصاحبه، کتاب و غیره، مصادیق بسیار بیشتری از خشونت بارز علیه زنان در دسترس است. گویاترین گواه برای درک آن که زنان در تشکیلات مجاهدین خلق اگر نه بیش از مردان، به اندازه آنها تحت فشارهای روانی و جسمی هستند این است که شمار زنانی که موفق به ترک تشکیلات میشوند همواره کمتر از مردان است. سازمان بهداشت جهانی و دیگر نهاد های حقوق بشری می تواند و باید به بیش از چهار دهه خشونت سیستماتیک علیه زنان در تشکیلات مجاهدین خلق پایان دهد.
مزدا پارسی