نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک – قسمت سوم

سهم افراد مجرد در انقلاب ایدئولوژیک

نگاهی به پرونده انقلاب ایدئولوژیک – قسمت دوم

متاهلین تعیین تکلیف شدند که باید مرد، زنش را و زن، مردش را طلاق بدهد. یک فضایی بین افراد بوجود آمد. در بحث ها و محافل دوستانه اغلب این صحبت رد و بدل می شد که ظاهرا این انقلاب فقط مختص متاهلین بود و شامل مجردها نمی شود.

گزارشات این محافل به دست رجوی رسیده بود، به ناگه مسعود رجوی که متوجه شده بود گاف بزرگی داده شروع به رفع و رجوع کرد. زیرا او می دانست که یک بخش بزرگی از افراد سازمانش مجرد هستند و این افراد اکنون خودشان را از این انقلاب مستثنی می دانند.

این تناقض به سرعت بالا تا پایین فرقه رجوی را فرا گرفت. برای جمع کردن و پاسخ دادن به این تناقض نشست های دیگری شروع شد که پاسخ به این تناقض بود. در این دور از نشست ها سوژه ها دیگر افرادی نبودند که تا دیروز متاهل بودند، بلکه سوژه این سری مجردها بودند.

سوالی که در نشست ها مطرح شد این بود که «افراد مجرد در این انقلاب چه سهمی دارند؟»

اتفاقا این سوال از طرف مجردها بود که چرا وقتی متاهل نیستند باید بیایند و ساعت ها در نشست هایی که به آنها ربطی ندارد بنشینند و وقت تلف کنند. اگر به این است که بفهمیم انقلاب یعنی طلاق دادن زن ها و مردها متوجه شدیم. از این به بعد شما را به خیر و ما را به سلامت.

رجوی در پاسخ به این سوال چنان فیلی هوا کرده بود که همه را متحیر کرد. وی در پاسخ به این سوال که مجردها که زنی ندارند که طلاق بدهند گفت: اتفاقا مجردها وضعشان خراب تر از متاهلین است، زیرا افراد مجرد در ذهنشان به جای یک زن ده ها زن دارند، افراد مجرد در اذهانشان حرمسرا دارند.

همه با شنیدن این حرف ها فیوز پراندند، در صحبت های خصوصی گفته می شد که رجوی ازبس خودش حرمسرا دایر کرده فکر می کند که بقیه هم مثل خودش هستند. گفته می شد طرف خودش سه تا زن گرفته و حالا به ما می گوید حرمسرا دارید.

ولی از بد روزگار و به خاطر مسائلی که هر کسی در نزد خودش داشت و مجبور به ماندن در تشکیلات بود باید که شرایط آنجا را قبول می کرد تا که فرجی حاصل می شد. بدین ترتیب بود که پای افراد مجرد را هم به وسط کشیدند و گفتند که افراد مجرد باید گزارش نویسی کرده و حرم سراهای خودشان را تحویل بدهند. باید که اگر کسی نامزد دارد با او قطع ارتباط کرده و دور او خط بکشد.

بدین ترتیب همه افراد چه کسانی که تا دیروز متاهل بودند و چه مجردها دریک کفه قرار گرفتند.
به این ترتیب بود که رجوی و سایر نفرات تشکیلاتش شروع کردند به تدوین و تئوریزه کردن انقلاب مورد نظر رجوی.

یک ضعف جدی که در انقلاب ایدئولوژیک رجوی وجود داشت این بود که چون کسی این مدل کار را تا آن موقع نکرده بود بنابراین تجربه ای هم وجود نداشت. کتابی وجود نداشت که از روی آن دستورالعمل درآورده و به بقیه ابلاغ کنند. تنها کسانی که این مدل زندگی را تجربه کرده بودند برخی کشیش های کلیساها بودند که باید از ازدواج کردن خودداری می کردند تا به خدا نزدیک شوند. لذا رجوی برای اینکه مارک نخورد که کارش مثل کشیش‌های کلیساها شده است می گفت کاری که او در حال انجام آن است بسیار فراتر از کاری است که کشیش ها انجام می دهند. از امام حسین (ع) مثال می آورد که در شب عاشورا امام حسین زن و بچه داشت و به ناگهان از همه گذشت و بدون خداحافظی به میدان نبرد رفت!

یا از حضرت ابراهیم (س) مثال می زد که به خاطر خدا حاضر شد که سر پسرش را با چاقو ببرد. خلاصه زمین و زمان را به هم می بافت تا ثابت کند که این کاری که او شروع کرده در زُمره کار انبیاء و امامان است. یعنی از لحن حرف زدنش اینگونه تداعی می شد که گویی یا جای حضرت محمد (ص) نشسته است و یا حضرت علی و یا امام حسن و امام حسین(ع).

در صورتی که تناقض این جا بود که به جز حضرت مسیح هیچ پیامبر و هیچ امامی نبود که ازدواج نکرده باشد. از حضرت محمد(ص)گرفته تا امام یازدهم شیعیان همگی ازدواج کرده و صاحب زن و فرزند بودند. ولی رجوی رو دارتر از این حرف ها بود. از لنین، استالین، مائو و چگوارا و هر کسی که در تاریخ نمونه انقلابی بود مثال می آورد که ثابت کند که این انقلابی که او آورده درست و حق است و جمع بندی راه آنها می باشد، و خودش را ادامه دهنده راه انبیاء و امامان می دانست.

رجوی کتاب و یا مرجعی نداشت که برای کنترل انقلابی که بیرونی کرده بود از آن استفاده نماید و یا برای دیگران بعد از انقلابشان و طلاق همسران خودشان تعاریفی ارائه دهد لذا وی مسئولیت تدوین این انقلاب کذائیش را به مریم عضدانلو که بعدا به مریم رجوی معروف شد سپرد. آنها تلاش کردند با ایجاد کمیته ها و با مشورت کردن و گرفتن تجارب مسئولینی که با نیروها کار می کردند قوانین و ضوابطی تدوین نمایند. از این به بعد افراد در تشکیلات رجوی با موضوعی به نام بندهای انقلاب مواجه بودند که در ادامه مطلب شما را با یک یک بندهای انقلاب آشنا خواهیم نمود.

ادامه دارد
پژوهش بخشعلی علیزاده

منبع

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا