هادی محسنی که برای رسانه های رجوی مطلب مینویسد ، درنوشته ای با عنوان ” مماشات- معامله، ورشکست – زنده باد عدالت ” که بطور سفیهانه ای اعلام نظر کرده که محاکمه ی آقای اسدی همه چیز را به نفع این باند وطن فروش به پایان رسانده وهمین فردا وپس فرداست که با حضور مریم در میدان آزادی تهران ، عدالت وآنهم ازنوعی که درمناسبات رجوی برقرار است ، برپا خواهد شد! نوشته است :
” تمامی حرکات، اسناد، مدارک، نکات ضبط شده در تلفنهای دستی با موارد و مباحثات و قرار و مدارها و… بجا مانده در ماشینهای تروریستها نشان می دهد که وزارت اطلاعات با افکار “برجامی – مماشاتی سالهای قبل اولا به عملیاتی شدن طرح مطمئن بودند و ثانیا نابودی آلترناتیو و نیروی جایگزینشان شورای ملی مقاومت ایران، با محملهای “خودشان، خودشان” دوران خمینی یقین کرده بودند “.
ما به نوبه ی خود ، ازاظهارات صریح نمایندگان دولت صهیونیستی که ادعا داشت که ازمدت ها قبل میدانسته که چنین حادثه ای اتفاق خواهد افتاد ودراین مورد هماهنگی های لازم با بعضی از سرویس های اطلاعاتی اروپا انجام گرفته بود، بطور منطقی نتیجه گرفتیم که طرحی قبلا تهیه شده دردست بوده و این فتنه گری مربوط به اقدامات مشترک اسرائیل و باند رجوی در درجه ی اول میباشد .
چرا که به اعلام خود رجوی ها ، بمب میبایست زیر پای مریم رجوی منفجر شود وچنین کاری به لحاظ اتخاذ تدابیر امنیتی توسط پلیس فرانسه ونیروهای خودش، ممکن نبود که به این شکل انجام گیرد واصلا دراین جلسات نزدیکترین نیروهای خودی را به حریم سخنرانی مریم راه نمیدهند وبنابراین باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد.
ثانیا مریم وآن روسپیان سیاسی حلقه زده دور وبر او ازچنان اعتبار واهمیتی برای جمهوری اسلامی برخوردار نیست که بخواهد در شرایط بحرانی این چنینی با کشتن آنها دست به ریسکی خطرناک وبی گنجایشی بزند.
اساسا ، مقبول نیست که دولتی بخواهد برای کشتن این قبیل افراد که چیزی شبیه کشتن سگان ولگرد است، دست به این عمل سرتاپا مضر بزند.
آیا این توطئه برای درسایه قرار داده شدن این مسئله که فرانسه دیگر اجازه ی برگزاری چنین مراسمی را به مریم نخواهد داد ، انجام نگرفته است؟
دولت جمهوری اسلامی نیز این کار را توطئه دانسته و متهم اصلی هم حاضر به حضور درجلسه ی دادگاه نشده واین امر کار را سخت معمایی کرده و چاره ی مجاهدین یا اسرائیل تنها بدان مانده که مدتی بعد اعلام کنند که این کار را بنام نفوذی های خود ( یا مثلا اسرائیل )انجام داده واجبارا واز سر استیصال ، اشخاصی ازخود را قربانی کرده اند تا ببینند درآینده چه تصمیمی میتوان درمورد آنها گرفت.
بازهم :
” بدین ترتیب محاکمه اسدی: اولا اقتدار امنیتی-تروریستی رژیم جمهوری اسلامی ایران را پوشالی و ناتوان نشان می دهد. ثانیا، بازار مماشات- معامله در همیاری با حکومت ارتجاعی- تروریستی را دچار کسادی و ورشکستگی می سازد “.
دنیای امپریالیستی- صهیونیستی برای رتق وفتق موقت امور خود، دست به کارهای بسیار جدی تر ازاین میزنند واین به پوشالی بودن نظامات خودشان مربوط است و ابدا پوشالی بودن دیگران را نشان نمیدهد.
ضمنا، طرف مقابل همواره برای تامین منافع طبقات حاکم عمل میکند ورفتارهایش با ما بستگی به موقعیت ها واینکه چه سودی میتوانیم بدانها برسانیم – که هرچه بیشترش ارجح تر است- با این معیار انجام میگیرد.
ازاین روست که تحرکات ما برای کسب بی نیازی ورضایت مردم وتحکیم هرچه بیشتر قدرت خود ، تعیین کننده ی شیوه ی رفتار آنها با ما خواهد بود ودر غیر این صورت ، آنها هیچ نوع ملاحظات انسانی واخلاقی را درنظر نخواهند گرفت.
فعلا که سعی میکنند با تروریزم اقتصادی به تسلیم کامل مان وادارند که اگر ما با برنامه های خود واستفاده ی صحیح ازتوانائی های بالقوه وبالفعل خود این خیال خام را ازسر آنها خارج کنیم، مناسبات شکل بهتر وبرابر حقوق تری خواهد داشت ودر نهایت طرف تعیین کننده ی قضیه خود ما با انجام کارهای معقول ومنطقی هستیم.
نوید