امنیت آلبانی و بالکان زیر چکمه تروریست ها

اعضای مجاهدین خلق، که گمان می‌رود برخی از سلاح‌های غارت‌شده آلبانی در سال 1997 را در اختیار دارند، سابقه سرقت اسلحه از ایران را نیز دارند. آن‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حملات متعددی به پادگان‌ها، کلانتری‌ها و مراکز نظامی داشتند و اقدام به سرقت شمار زیادی سلاح کردند که از آن‌ها برای افزایش ترورها و عملیات علیه شهروندان و مقامات ایرانی استفاده کردند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان، رابرت فانتینا، نویسنده و فعال حقوق بشر آمریکایی، یادداشتی درباره حجم عظیم سلاح‌های به‌سرقت‌رفته در آلبانی و خطر دسترسی گروه تروریستی مجاهدین به این سلاح ها منتشر کرده است. فانتینا در این گزارش که در پایگاه تحلیلی گلوبال ریسرچ کانادا منتشر شده است، با اشاره به سابقه فعالیت‌های نظامی و تروریستی مجاهدین ، مسئله دسترسی اعضای این گروه به سلاح‌های به‌سرقت‌رفته در آلبانی را بسیار مهم قلمداد کرده، نسبت به تبعات امنیتی‌ای که این مسئله می‌تواند برای آلبانی و منطقه بالکان به ‌وجود آورد، هشدار می‌دهد. در ادامه متن کامل این یادداشت آمده است.

رابرت فانتینا، نویسنده و فعال حقوق بشر آمریکایی

هنگامی که صدها هزار قطعه سلاح و مواد انفجاری به‌طور غیرقانونی در دست شهروندان یک کشور کوچک باشد، به این معناست که آن کشور روی انباری از باروت قرار گرفته است و کوچک‌ترین تنش یا اشتباهی می‌تواند منجر به انفجار آن انبار باروت شود.

این وضعیتِ حال حاضر کشور آلبانی است. در جریان جنگ داخلی این کشور در سال 1997، انبارهای نظامی غارت شدند و بیش از 650 هزار قبضه انواع مختلف اسلحه، 1.5 میلیارد گلوله، 3.5 میلیون نارنجک و یک میلیون مین زمینی توسط گروه‌های تبهکار و ارتش آزادی‌بخش کوزوو به سرقت رفتند.

دولت آلبانی درصدد برطرف‌کردن مشکل و یا دست کم کاهش آن بوده است. از سال 1997 ، این دولت به‌منظور تحویل سلاح‌های غارت‌شده، در سه نوبت اعلام عفو عمومی کرده بود (عفو عمومی چهارم اخیرا مطرح شده است). بااین‌حال تنها حدود چهل درصد (بطور دقیق نمی‌توان مشخص کرد) از سلاح‌ها را بازگردانده‌اند‌ و تخمین زده می‌شود که بین 200 هزار تا 325 هزار اسلحه همچنان در اختیار افراد و باندهای جنایتکار باشد. رسانه‌های آلبانی پیش‌از‌این خبر داده بودند که احتمالاً بخشی از سلاح‌های قاچاق‌شده به مقدونیه، کوزوو، مونته نگرو، یونان و ایتالیا از همین سلاح‌ها بوده است و معتقدند با گذشت بیش از دو دهه، همچنان این اسلحه ها از کشورهای همسایه آلبانی یعنی یونان و ایتالیا سر در می‌آورد.

شهروندان آلبانیایی دو دهه قبل تجربه ناگواری از جنگ و خشونت را در کشورشان تجربه کردند که به کشته‌شدن بیش از دو هزار نفر و آوارگی هزاران نفر از آنان منجر شد. شهروندان این کشور تمایلی به تکرار گذشته و تبدیل‌شدن به کانون بحران‌ساز در منطقه و تحمل عواقب سیاسی و امنیتی آن را ندارند.

در چنین شرایطی، ابی اسپاهیو، روزنامه‌نگار آلبانیایی و تحلیل‌گر مستقل امور آسیای مرکزی و غرب بالکان، نسبت به دسترسی گروه‌های تروریستی به این حجم از اسلحه هشدار داده است. این روزنامه‌نگارْ امکان دسترسی سازمان مجاهدین خلق به این سلاح‌ها و خطر مسلح‌شدن دوباره آن‌ها را مایه نگرانی دانسته بود.

سازمان مجاهدین خلق گروهی تروریستی است که قصد دارد حکومت ایران را براندازد و آن را با حکومتی که درمقابل خواسته‌های ایالات متحده تطعیم می‌کند، جایگزین کند. سازمان مجاهدین خلق مسئول مرگ هزاران ایرانی طی سال‌های گذشته است. پایگاه این سازمان که اکنون در آلبانی است، سابقاً در عراق بوده است.

اعضای مجاهدین خلق، که گمان می‌رود برخی از سلاح‌های غارت‌شده در آلبانی سال 1997 را در اختیار دارند، سابقه سرقت اسلحه از ایران را نیز دارند. آن‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، حملات متعددی به پادگان‌ها، کلانتری‌ها و مراکز نظامی داشتند و اقدام به سرقت شمار زیادی سلاح کردند که از آن‌ها برای افزایش ترورها و عملیات علیه شهروندان و مقامات ایرانی استفاده کردند.

از سال 2013 تا 2016 و پس از سال‌ها تلاشِ دولت عراق و فعالان اجتماعی و سیاسیِ این کشور، مجاهدین از عراق اخراج شدند. کمتر کشوری حاضر به پناه‌دادن به مجاهدین بود تا این که در نهایت با حمایت ایالات متحده این گروه به آلبانی منتقل شد. این یک تحول جالب بود؛ زیرا مجاهدین خلق یک سازمان شبه نظامی است که در سال 2003 و پس از اشغال عراق، به اجبار توسط آمریکا خلع سلاح شد. افزون‌برآن، شانزده پایگاه نظامی را که صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق، در اختیارشان قرار داده بود، از آن‌ها پس گرفتند و در اختیار نیروهای نظامی عراق قرار گرفت. ایالات متحده تنها به دلیل خصومت این گروه با ایران، به حمایت از آن‌ها پرداخت.

همچنین، مجاهدین خلق در سال‌های پس از 2003 که در استان دیالی عراق، که یکی از کانون های اصلی حضور سازمان تروریستی القاعده بود، حضور داشت، در یک اردوگاه نظامی به نام اشرف مستقر بود. مجاهدین توانستند ارتباطات چشمگیری با تروریست‌های افراط‌گرای خارجی که وارد عراق شده بودند، برقرار کنند و اطلاعات میدانی زیادی را در اختیار آنان قرار دهند. آن‌ها همچنین بخشی از پادگان اشرف را به محل آموزش‌های نظامی و رزمی برای تروریست ها اختصاص دادند.

بسیار بیم آن می‌رود که اعضای مجاهدین خلق که همگی سوابق چشمگیری در به‌کارگیری آموزش‌های نظامی و استفاده از سلاح دارند، به سلاح‌های غیرقانونی موجود در آلبانی دست یابند و از آن برای اهداف خاص خود استفاده کنند. اگرچه توانایی آن ها برای دستیابی به این اهداف بسیار ناچیز است، اما با تلاش برای رسیدن به این هدف می‌توانند آشوب و دردسر های بزرگی را به بار آورند.

مسئله‌ای که این خطر را دوچندان می‌کند، این است که آلبانی کانون قاچاق سلاح در بالکان به شمار می‌رود و خرید حجم بالایی از سلاح توسط مجاهدین که مستقر در این کشور هستند، کاری پیچیده نیست.

دخالت مجاهدین هم در دوران صدام و هم در تنش‌های سیاسی عراقِ پساصدام نشان می‌دهد که مجاهدین خلق به هر کشوری که پا می‌گذارند، باید آنان را به عنوان خطری بالقوه، در نظر گرفت و تحت کنترل قرار داد. هرگونه اقدامات ضد امنیتیِ مجاهدین می‌تواند آثار منفی بر امنیت این منطقه برجای بگذارد.

برای فعالیت‌های خشونت‌آمیز این گروه نیز شواهد واضحی وجود دارد؛ تاجایی که توییتر برای مدتی یکی از حساب‌های کاربری رهبر این گروه را تعلیق و و فعالیت‌های آن را محدود کرده بود.

وجود افراط‌گرایان جهادی در آلبانی به ویژه مناطق جنوب شرق آن، انتشار گسترده گروه‌های مافیایی خرید و فروش اسلحه و موارد مخدر و اضافه شدن مجاهدین خلق به این ترکیب خطرناک در این کشور، امنیت همه شهروندان را بیش از پیش به خطر می‌اندازد و بی‌ثباتی بیشتری در منطقه ایجاد می‌کند.

حمایتی که ایالات متحده در حال حاضر از سازمان مجاهدین خلق به عمل می‌آورد، باید خاتمه یابد. بدون این پشتیبانی، سازمان مجاهدین خلق قادر به ادامه فعالیت‌های خود در آلبانی نخواهد بود و خطر فعالیت‌های تروریستی توسط اعضای آن بطور چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

رابرت فانتینا، نویسنده و فعال حقوق بشر آمریکایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا