سپهبد علی صیاد شیرازی یکی از فرماندهانی بود که درطول دوران جنگ تحمیلی توانست با توان بالای فرماندهی خود ارتش صدام را متحمل شکست های سنگینی کند وبه همین خاطر هم صدام ازاو کینه عمیقی بردل داشت و بارها هم درطی دوران جنگ برای کشتن او اقداماتی انجام داد اما موفق نشد وتا پایان جنگ این آرزوی صدام بردل او باقی ماند . اما بعد از اتمام جنگ رجوی ماموریت مامور شد تا این آرزوی صدام را بنا به دلایلی که می گویم برآورده کند .
رجوی از سال 65 برای رسیدن به منافع قدرت طلبانه اش رسما خود ونیروهایش را رو درروی ملت ایران ودرخدمت ارتش صدام قرارداد ، وصدام هم تا توانست از خدمات خائنانه رجوی در طول دوران جنگ بهره برد اما با پایان یافتن جنگ تحمیلی وبخصوص بعد از شکست ماجراجویی رجوی در مرداد ماه سال شصت وهفت موسوم به عملیات فروغ جاویدان صدام که نمی خواست بخاطر نقض آتش بس از سوی مجامع بین المللی محکوم شود از آن تاریخ تمامی تحرکات وفعالیت های فرقه رجوی بخصوص تحرک در درمرزها را متوفق کرد وحتی تا مدتی به برنامه رادیو وتلویزیون فرقه اجازه پخش نداد بازتاب این موضوع در مناسبات فرقه یاس وسرخوردگی وهمچنین نارضایتی دربین نیروهای فرقه ایجاد کرد بطوریکه تعداد زیادی از اعضا درخواست جدایی کردند .
رجوی که می دانست اگر این روند ادامه داشته باشد فروپاشی فرقه اش را درپی خواهد داشت علاوه برتشدید سرکوب ها در درون مناسبات فرقه دست به دامن صدام شد .بهرحال درنهایت ظاهرا صدام اجازه فعالیت فرقه را منوط به برآورده کردن برخی خواسته هایش ازجمله ترورصیاد شیرازی کرد تا اینکه در فروردین 69 خبر ترورصیاد شیرازی درتهران جلوی منزلش رسید چیزی نگذشت که رجوی طی پیامی اعلام کرد وگفت : ازصیادشیرازی به این دلیل که درعملیات فروغ جاویدان نقش اصلی درکشتن مجاهدین داشت انتقام گرفتیم وبا این کار اعتبار و وزن خودمان را بخصوص نزد صاحبخانه (صدام ) بالا بردیم” وازاین به بعد دست ما بازتر خواهد بود .
رجوی برای اجرای دیگر خواسته های صدام بعدها ستاد داخله برای اعزام تیم های تروربه داخل ایران تشکیل داد وتیم های شناسایی به مرزها اعزام ومعلوم شد بعد ازترورصیاد صدام به رجوی مجوزفعالیت هرچند محدود درمرزها داده . رجوی همچنین برای خوش خدمتی بیشتر به صدام مامور شکاروسرکوب مخالفان صدام دردرون عراق شد که مهمترین آن سرکوب انتفاضه مردم وگروههای عراقی در انتهای سال 69 بود وبدینوسیله رجوی با اقدامات جنایتکارانه خود میزان وزن مزدوری خود را بیشتر به صدام نشان داد ودرعوض صدام هم علاوه برکمک های مالی امکانات تسلیحاتی ولجستیکی زیادی را دراختیاراو گذاشت .
دررابطه با ترور صیاد شیرازی باید به این خاطره اشاره کنم که من در مرکز 16 به فرماندهی فائزه محبت کار بودم روزی بعد از ناهاربه همراه سه نفر دیگر ازسالن غذاخوری خارج و به سمت آسایشگاه رفتیم که دربین راه فائزه محبت کاررا به همراه دو زن دیگر ویک فرد جوان تقریبا هیکل که از رنگ پوست او معلوم بود تازه وارد وهنوزآفتاب رنگ پوستش را نسوزانده به همراه آنها بود بعد ازاحوال پرسی با آنها به سمت آسایشگاه رفتیم مدتی بعد از ترور صیاد یکی از نفراتی که در بخش ستاد مرکزکار می کرد اما با من رابطه محفلی داشت ( وی هنوزدر فرقه است ) گفت موضوعی بهت میگم اما قول بده جایی عنوان نکنی وبین خودمان باشد که بعد ازقول من گفت همان نفرجوانی که مدتی پیش با خواهر فائزه دیدیم فردی بود که رفت داخل وصیاد را ترورکرد .
دراین رابطه لازم است به این موضوع اشاره کنم که رجوی همواره برای فریب افکار عمومی اعلام می کرد که نیروهای ما درداخل ایران عملیات را انجام می دهند درحالیکه تمام تیم های ترورازداخل اشرف که عمدتا از بین نیروهای تاز وارد انتخاب وبعد از فراگرفتن آموزش های لازم با هماهنگی کامل استخبارات عراق توسط قاچاقچیان مورد اعتماد عراق به داخل ایران اعزام می شدند .
بنابراین بعد ازاتمام جنگ یکی از شروط صدام برای ادامه فعالیت وتحرکات فرقه در عراق به رجوی ترور صیاد بود وحتی قراربود تا رجوی با اعزام تیم های دیگر به داخل دیگر فرماندهان ومسئولین جمهوری اسلامی که صدام از آنها کینه به دل داشت ترورکند اما تیم های اعزامی رجوی به داخل یکی بعد ازدیگر ضربه خوردند ودرنهایت خوش خدمتی های فرقه برای صدام دستآوردی جدی برایش نداشت ونتیجه ان شد که الان رجوی گم وگوردیگر سران فرقه با نیروهایشان درکشورآلبانی روزهای پیری می گذرانند وجزمدفون شدن درخاک آلبانی راه دیگری ندارند .آری این است سرنوشت خیانتکاران به وطن .
حمید