هنگامی که فرقه مجاهدین خلق در سال 2016 به آلبانی منتقل شد، اعضای این سازمان بدون مدارک هویتی توسط کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان آورده شدند. به هر یک از آن ها 100 دلار آمریکا به علاوه یک قطعه کاغذ داده شد که در آن نوشته شده بود “به دلایل بشردوستانه” منتقل شده اند. رهبران مجاهدین خلق هنگام ورود به تیرانا، 100 دلار آمریکایی هر فرد را با 100 لک آلبانی (100 لک تقریباً برابر با یک دلار است) عوض کردند. به افراد تازه وارد مدارک هویتی داده نشد بلکه به عنوان خارجی بدون هویت باقی ماندند. قانون جدید در آلبانی موسوم به “برای خارجی ها” به زودی این وضعیت را اصلاح می کند.
قانون جدید در دسامبر سال گذشته توسط هیأت وزیران دولت آلبانی تصویب شد و اکنون در کمیسیون پارلمانی آلبانی برای ورود به اتحادیه اروپا در حال بررسی است. این کمیسیون اعلام نمود که تلاش دارد قوانین را مطابق با الزامات اتحادیه اروپا تغییر دهد. به گفته مقامات آلبانیایی، این قانون که مدتی است در دست بررسی می باشد، به دنبال رفع نواقص در سیستم اداری است تا اخذ مدارک هویتی برای افراد مختلف خارجی را ساده کند. نمونه های ذکر شده در این خصوص عبارتند از:
“اجازه اقامت افراد بدون تابعیت، اجازه اقامت برای بازنشستگان، اجازه اقامت برای کارمندان مسافرتی، یعنی آن دسته از اتباع خارجی که در کشورهای مختلف کار می کنند، نه در دفتر مؤسسات، و کار آن ها بیشتر شامل مسافرت است، و مجوز برای کسانی که از املاک و مستغلات متعلق به خود در جمهوری آلبانی استفاده می کنند.”
اولین ایرانیانی که از قانون جدید بهره مند می شوند کسانی هستند که عضویت در مجاهدین خلق را رد کرده اند و در حال حاضر بدون مدارک هویتی مناسب بوده و تلاش می نمایند تا خود را در جامعه آلبانی تثبیت کنند.
روزنامه نگار تحقیقی جرجی تاناسی Gjergji Thanasi، که از چهار سال گذشته وضعیت اعضای سابق مجاهدین خلق را دنبال کرده تغییرات را این طور توضیح می دهد:
“قبلاً در گرفتن مجوزهای مختلف از بخش های مختلف شامل اقامت، کار، مسافرت، و غیره مشکلاتی وجود داشت. اکنون، برای خارجی ها یک اجازه واحد و یک کارت سفید (وایت کارت) صادر می شود، که به آن ها کلیه حقوق شهروندی آلبانی به جز حق شرکت در انتخابات (انتخاب شدن و انتخاب کردن) و اخذ گذرنامه را می دهد. پس از چند سال، برای آن ها یک گرین کارت (به جای وایت کارت) صادر می شود که به آن ها حقوق شهروندی کامل می گردد.”
برای اعضای سابق مجاهدین خلق، این یک اتفاق خوشایند بوده است. حسن حیرانی می گوید:
“من برای تأمین معاش خود یک کافی شاپ را مدیریت کرده ام. اما اکنون می توانم مشاغل شخصی خودم را داشته باشم و ملک خریداری کنم. این تغییر بزرگی در تمام زندگی ما ایجاد خواهد کرد. کارت سفید حتی به ما اجازه می دهد تا دیدارهای خانوادگی را ترتیب دهیم.”
تعدادی از جداشدگان تقاضای مجوز فردی کرده اند و شماره ثبت نام را تا زمان صدور کارت سفید طی یک یا دو ماه آینده دریافت نموده اند.
قانون جدید همچنین در مورد اعضای مجاهدین خلق در اردوگاه اشرف 3 در شهرستان دورس هم اعمال می شود. پیش از این گزارش شده است كه مریم رجوی، رهبر مجاهدین خلق، در تلاش است تا این قانون را از دید اعضا پنهان كند و اقدامات لازم را برای كاهش اثرات آن انجام دهد. از اعضا خواسته می شود که متونی را امضا نمایند که از هرگونه حق زندگی مستقل چشم پوشی می کنند. آن ها باید سوگند یاد کنند که به عنوان یک عضو فرقه مجاهدین خلق شناخته شوند نه یک فرد آزاد با حقوق فردی. مشكل رجوی این است كه اگرچه وی قبلاً اعضا را از هرگونه حقوق و آزادی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر ملل متحد محروم كرده است، اما یكی از اصول مندرج در ماده 30 در این سند این است كه هیچ كسی نمی تواند از حقوق و آزادی های خود چشم پوشی كند.
حیرانی پیش بینی می کند که این می تواند پایان مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه در آلبانی باشد.
وی گفت: “وقتی اعضا آگاه شوند كه می توانند از سازمان خارج شده و از حقوق و مزایای اقامت آلبانیایی بهره مند شوند، سلطه رجوی بر آن ها از بین خواهد رفت.”
یادآوری می کنم هنگامی که مجاهدین خلق در عراق بودند نیز اعضا فاقد مدارک هویتی بودند: اعضا برای از دست دادن فردیت و هویت خود از نام های سازمانی استفاده می کردند و نه از نام های اصلی خود. کسانی که نیاز به سفر داشتند از گذرنامه های جعلی یا گذرنامه های متعلق به سایر اعضا و هواداران استفاده می کردند. به اعضا گفته می شد که این امر برای اهداف امنیتی است زیرا دولت ایران از آن ها جاسوسی می کند. دلیل اصلی، جلوگیری از داشتن مدارک هویتی توسط اعضا بود. به اعضا یادآوری می شد که اگر آن ها بخواهند از سازمان خارج شوند، مجازات تحت حکومت صدام حسین برای هر کسی که فاقد گذرنامه یا مدارک هویتی باشد به صورت خودکار 8 سال زندان به جرم مهاجرت غیرقانونی است. این بدان معنا بود که بیشتر اعضا جرأت ترک سازمان را نداشتند. چندین نفر که آنجا را ترک کردند بر اساس این قانون در زندان ابوغریب زندانی شدند.
مریم رجوی در آلبانی از فساد اداری و ضعف دولت بهره مند شده است. او از حمایت ضمنی سازمان سیا سود می برد. این امر به وی امکان داده است تا اعضا را به عنوان برده های فاقد مدارک هویتی نگه دارد، و لذا آنان برای تمام نیازهای اساسی خود كاملاً به سازمان وابسته هستند. افرادی که موفق به ترک این فرقه شدند اغلب مدتی برای زنده ماندن بدون داشتن مدارک هویتی لازم، که به آن ها امکان کار می دهد، تلاش کرده اند. در عرض چند هفته آینده، این وضعیت به پایان خواهد رسید. همه ایرانیانی که در سال 2016 به آلبانی آمده اند می توانند در سیستم جدید ثبت نام کنند که قطع رابطه آن ها با فرقه رجوی را تسهیل می کند و به آن ها امکان می دهد تا در جامعه آزادانه و سالم زندگی کنند.
خلاصه ای از 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر:
ماده 1: همه ما آزاد به دنیا آمده ایم. همه ما افکار و عقاید خودمان را داریم و باید با همه یکسان رفتار شود.
ماده 2: حقوق مندرج در اعلامیه متعلق به همه است، مهم نیست که ما چه کسی هستیم، از کجا آمده ایم، یا چه اعتقاداتی داریم.
ماده 3: همه ما حق زندگی در آزادی و امنیت را داریم.
ماده 4: هیچ کس نباید به عنوان برده نگه داشته شود و هیچ کس حق ندارد با دیگران به عنوان برده ی خود رفتار کند.
ماده 5: هیچ کس حق ندارد شکنجه کند، یا شخص دیگری را تحت رفتار بیرحمانه یا غیرانسانی قرار دهد.
ماده 6: همه ما هر کس که هستیم و در هر کجای دنیا که هستیم حمایت قانونی باید داشته باشیم.
ماده 7: قانون برای همه یکسان است و باید با همه ما به صورت برابر رفتار شود.
ماده 8: همه ما در صورت برخورد ناعادلانه حق حمایت قانونی داریم.
ماده 9: هیچ کس نباید دستگیر، زندانی، یا از کشور اخراج شود، مگر این که دلیل موجه قانونی برای این کار وجود داشته باشد.
ماده 10: هر کسی که به جرمی متهم شده است حق دادرسی عادلانه و علنی را دارد و کسانی که ما را محاکمه می کنند باید مستقل باشند و تحت تأثیر دیگران نباشند.
ماده 11: هر کسی که به جرمی متهم شده است حق دارد تا زمانی که به طور عادلانه گناهکاری وی ثابت نشود، بی گناه شناخته شود.
ماده 12: هیچ کس حق ندارد بدون دلیل موجه وارد خانه ما شود، نامه های ما را باز کند یا در امور شخصی و خانوادگی ما دخالت نماید. اگر کسی بخواهد به طور ناعادلانه به اعتبار ما لطمه بزند، ما نیز حق دفاع و محافظت از خود داریم.
ماده 13: همه ما حق حرکت آزادانه در داخل کشور محل استقرار خود را داریم، و در صورت تمایل حق بازدید از کشورهای دیگر را داریم.
ماده 14: اگر در کشور خود در معرض آسیب قرار بگیریم حق داریم برای حفاظت از خود به كشور دیگری برویم.
ماده 15: همه ما حق شهروندی يك كشور را داريم و هيچ كس نبايد مانع از آن شود كه بدون دليل، شهروند كشور ديگری مغایر با تمايل خود باشيم.
ماده 16: ما باید حق ازدواج و تشکیل خانواده را به محض این که از نظر قانونی به سن کافی رسیدیم داشته باشیم. قومیت، ملیت و دین ما نباید مانع این کار شود. مردان و زنان هنگام ازدواج و همچنین جدا شدن از حقوق یکسانی برخوردارند. هرگز نباید مجبور به ازدواج شویم. دولت موظف است از ما و خانواده ما محافظت کند.
ماده 17: هرکس حق تملک دارایی خود را دارد و هیچ کس حق ندارد این موضوع را بدون دلیل قانونی و موجه از ما بگیرد.
ماده 18: هر کس حق دارد آزادانه فکر کند یا آنچه را که می خواهد باور نماید، از جمله حق اعتقادات دینی. ما حق داریم هر زمان که بخواهیم اعتقادات یا آیین خود را تغییر دهیم و حق داریم که به صورت علنی یا خصوصی دین منتخب خود را به تنهایی یا با دیگران تغییر دهیم.
ماده 19: هر کس حق دارد نظرات خود را داشته باشد، و بتواند آزادانه آن ها را بیان کند. ما باید حق داشته باشیم که ایده های خود را با کسانی که می خواهیم و به هر طریقی که انتخاب کنیم به اشتراک بگذاریم.
ماده 20: همه ما باید حق تشکیل گروه ها و تشکیل جلسات مسالمت آمیز را داشته باشیم. در صورت عدم تمایل هیچ کس مجبور به عضویت در گروهی نیست.
ماده 21: همه ما حق داریم در امور سیاسی کشورمان یا با انتخاب آزادانه سیاستمداران برای نمایندگی از ما یا متعلق به خود دولت مشارکت داشته باشیم. مردم باید به طور منظم رأی بدهند و رأی فردی هر شخص باید مخفی باشد. هر رأی فردی باید به یک اندازه ارزش داشته باشد.
ماده 22: جامعه ای که در آن زندگی می کنیم باید از طریق دسترسی به کار، درگیر شدن در فعالیت های فرهنگی و حق رفاه اجتماعی به هر فردی کمک کند تا در بهترین توانایی خود رشد کند. هر فرد در جامعه باید از آزادی رشد شخصیت خود با پشتیبانی از منابع موجود در آن کشور برخوردار باشد.
ماده 23: همه ما حق اشتغال، آزادی در انتخاب كار و حقوق عادلانه ای داريم كه به ما اجازه می دهد زندگی كرده و خانواده خود را تأمين كنيم. همه کسانی که کار یکسانی را انجام می دهند، باید حق دریافت حقوق برابر و بدون تبعیض داشته باشند. ما حق داریم دور هم جمع شویم و گروه های صنفی تشکیل دهیم تا از منافع خود به عنوان کارگر دفاع کنیم.
ماده 24: هر کس حق استراحت و اوقات فراغت را دارد. ساعت کاری باید محدود باشد و افراد باید بتوانند مرخصی با حقوق داشته باشند.
ماده 25: همه ما حق داشتن به حد کافی غذا، لباس، مسکن و مراقبت های بهداشتی برای خود و خانواده خود را داریم. اگر بیکار، بیمار، سالمند، از کار افتاده، بیوه شده ایم یا به دلایلی که خارج از اختیار ماست نمی توانیم زندگی خود را تأمین کنیم، باید به پشتیبانی لازم دسترسی داشته باشیم. مادر باردار و کودک او باید هر دو از مراقبت و پشتیبانی بیشتری برخوردار شوند. همه کودکان هنگام تولد باید از حقوق یکسانی برخوردار باشند.
ماده 26: هر کس حق تحصیل دارد. تحصیلات ابتدایی باید رایگان باشد. همه ما باید بتوانیم تا جایی که تمایل داریم ادامه تحصیل دهیم. در مدرسه باید به ما کمک شود تا استعدادهای خود را رشد دهیم، و درک و احترام به حقوق بشر دیگران را به ما یاد بدهند. همچنین باید به ما یاد داده شود که از هر قومیت، مذهب یا کشوری که هستیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم. والدین ما حق انتخاب خویشاوندی را دارند.
ماده 27: همه ما حق داریم در هنر، موسیقی، ادبیات و علوم اجتماعی و مزایایی که به همراه دارند سهیم شویم. اگر ما یک هنرمند، نوازنده، نویسنده یا دانشمند هستیم، باید از آثار ما محافظت شود و بتوانیم از آنها بهره مند گردیم.
ماده 28: همه ما حق داریم در جامعه ای آرام و منظم زندگی کنیم و از این حقوق و آزادی ها باید محافظت شود و از این حقوق همه کشورهای جهان برخوردار شوند.
ماده 29: ما در قبال جامعه ای که در آن زندگی می کنیم وظایفی داریم که باید به ما امکان توسعه هرچه بیشتر را بدهد. این قانون باید حقوق بشر را تضمین کند و به همه اجازه دهد تا از احترام متقابل یکسانی برخوردار شویم.
ماده 30: هیچ دولت، گروه یا فردی نباید به گونه ای رفتار كند كه موجب از بین رفتن حقوق و آزادی های اعلامیه جهانی حقوق بشر شود.
نوشته: مسعود خدابنده