سلام به برادر عزیزتر از جانم که تمام وجود من است. علی جان برادر خوبم امیدوارم در صحت و سلامت کامل بوده باشید. اینجا همه اعضای خانواده ات خوبند و برایت سلام می رساند.
داداشی جان میدانم از وقتی که خبر مریضی بابا رو شنیدی دل تو دلت نبود و منتظر خبرهایی از من بودی تا از احوالات بابا باخبر شوی، امیدوارم کوتاهی خواهر کوچکت زهرا را ببخشید.
علی جان واقعا حال همه ماها در زمان بیماری بابا، اصلا خوب نبود. باورت نمیشه اگر معجزه خدا نبود، اگر دعای خیرهمه عزیزان نبود بابا را از دست داده بودیم .
الحمدلله حال بابا روبه بهبودی است…
نازنین برادر در آن یک هفته بیهوشی بابا من همیشه تو گوشش اسم تو رو زمزمه میکردم که بخاطر علی باید زنده بمونی چون خودت می گفتی خدایا من به آرزویم نرسیده ام باید علی رو ببینم و درآغوش بگیریم وبعد نفسم را بگیری .
راستی داشت یادم میرفت مرتضی پسر عمو صادق را که یادت هست؟! تا زمانی که بابا در بیمارستان تهران بستری بود مرتضی پسرعمو خیلی هوای بابا را داشت و خیلی بهشون زحمت دادیم. روح عمویمان قرین رحمت الهی…
علی جان خواهش میکنم، التماست میکنم با ما تماس بگیر تا از حال و احوالت باخبرشویم و هم اینکه بابا صدای گرم و دلنشینت رو بشنود و انرژی بگیرد.
باورت میشود که بابا مابعد به هوش آمدن مدام میگفت عکس علی را روی سینه ام بگذارید چونکه دیگر داغ و تحمل دوری علی را ندارم..
تورو بخدا علی جان به فکر خانواده ات خصوصا به فکر پدر باش عزیزم.
مهربان برادر نبود تو در کنار ما خیلی سخت شده است.
دوری و بی خبری ازتو خیلی آزار دهنده است . مخصوصا با وجود بیماری بابا خیلی به وجود تو نیاز داشتیم و داریم ..
داداشی خوبم دوباره تاکید میکنم هرزمانی که برایت فرصتی پیش آمد حتما با ما تماس بگیر که بی صبرانه منتظر شنیدن صدای گرمت هستیم…
شماره تلفن های من را که دارید.
بازهم جهت یادآوری برایت در پایان نامه مینویسم
دوستت دارم علی جان مثل نفس هایم،
همانقدر بی اختیار، همانقدر تا پای جان …
خواهرقربان نگاه مظلومانه و صورت ماهت برود.
هرچه زودتر تصمیمت رو بگیر و بیا پیش خانواده ات علی جان
خواهرکوچیکت : زهرا
۰۹۱۱۲۸۴۲۲۸۲/۰۹۰۳۱۳۲۷۵۲۶