روز گذشته سایت های مجاهدین را نگاه می کردم نوشته مضحکی به چشمم خورد که مثلآ از زبان جمعی از ایرانیان شهرکلن آلمان نوشته شده بود این مطلب به حدی مضحک و خنده دار نوشته شده که اگریک بچه دبستانی هم آنرا بخواند بی اراده نویسنده آنرابه تمسخرخواهد گرفت البته اینگونه داستانها برای شناختن گردانندگان سایت مزبور چیز بدی هم نیست.
این مطلب که (کوری عصا کش کوردیگر شد) نام دارد و باصطلاح از سوی جمعی از ایرانیان شهر کلن نوشته شده، نامه آقای علی اکبر راستگو به رئیس پلیس شهر کلن را یک فحش نامه و ردیه نوشتن توصیف کرده.
این در حالی است که اگر همین الان هر کدام از سایت های وابسته به سازمان مجاهدین را باز کنید فحش هائی به چشم می خورد که حتی لمپن های جامعه هم از بیان چنین کلماتی شرم می کنند اما کو شرم وحیا در بین مجاهدین؟
در این چرند نامه که از قول عده ای از ایرانیان ساکن کلن بیان شده گفته شده که ایرانیان ساکن کلن نوشته اند که آقای مسعود خدابنده هم یکی ازعومل رژیم در لندن است.
شما را به خدا مسخره نیست ایرانیان در شهر کلن کسی که در لندن زندگی می کند را معرفی و افشا می کنند اما از خود لندن صدائی در نمی آید؟ باید گفت یا در لندن ایرانی نیست یا اگر هست کسی برای مجاهدین ارزشی قائل نمی شود، که این نشان از موقعیت خوب آقای مسعود خدابنده و خانم سینگلتون در انگلستان دارد.
در نوشتار مزبورهیچ حد و مرزی هم رعایت نشده و حتی از تهمت زدن و فحش دادن به یک خانم هم شرم نکرده و خانم سینگلتون را هم به باد فحش و ناسزا گفتن گرفته و مدعی شده که خانم سینگلتون مدت کوتاهی در مناسبات انجمن هوادران در انگلیس بود که این ادعا هم دروغ و مسخره است چرا که خانم سینگلتون سالهای زیادی از عمر خود را مثل دیگر جداشدگان از سازمان در بیابانهای عراق در راه رهبران خودکامه فرقه مجاهدین به هدر داده و خوشبختانه در این رابطه مدارک فراوانی هم در دسترس می باشد، تهمت زدن و توهین کردن از ابتدا یکی از سیاست های ضد انسانی این فرقه بوده و هست اما از مسئولین این سازمان باید پرسید آیا در دنیا محیط و فضائی فاسد کننده تر از مناسبات شما مجاهدین مگر وجود دارد؟
سوز و گداز مجاهدین از نامه ای است که آقای علی اکبر راستگو خطاب به رئیس پلیس شهر کلن نوشته و نقشه های شوم سازمان تروریستی مجاهدین را برملا کرده که کار بسیار به جائی هم بود و این حق مسلم هر کسی است که اگر از سوی گروهی یا حتی فردی مورد تهدید یا تهمت قرار بگیرد در چهارچوب قانون عمل نماید و آقای راستگوهم یک کار قانونی انجام داده و مراتب را به اطلاع مقامات ذیربط رسانده چرا که سازمان مجاهدین سازمانی است بسیار خطرناک و بایستی در قبال آن هوشیار بود.
در زیر به قسمتی از سخنان مسعود رجوی اشاره میکنم که در یکی از نشست های خود در قرارگاه باقرزاده که بنده هم در آن شرکت داشتم خطاب به افراد خود گفت و فکرمی کنم ازهمین کلمات بوضوع می توان به نقشه شوم مجاهدین در رابطه با جداشدگان از سازمان یا مخالفین آنها در خارج از کشور پی برد
مسعود رجوی گفت:
اگر پیروز شدیم که من می دانم با اضداد شما در خارج از کشور چه کنم،اما اگر شکست خوردیم وظیفه یکایک شما این است که به اروپا بروید و هر کدام از شماها یکی از اضداد خود را کشته و خود را به پلیس معرفی کند نترسید زندان های اروپا مثل هتل است.
برای این است که می گویم سازمان مجاهدین خطرناک است چرا که امروز در موقعیتی قرار دارند که کسی نمی داند فردای آنان چه خواهد شد و ضمنآ در آستانه شکست قطعی است و ممکن است دست به هر عمل تروریسی هم بزنند پس آقای علی اکبر راستگوعمل بسیار درستی انجام داده.
خطاب به سازمان مجاهدین و سایتهای بی هویت هم باید گفت عوام فریبی تا کی و تا کی می خواهید با فریب و نیرنگ ادامه دهید؟ زندگی در اروپا مستلزم کار و تلاش است و ایرانیان هم برای امرار معاش خود در این کشورها هم زن و هم مرد با کار و کوشش شبانه روزی زندگی خود را اداره می کنند کسی بیکار نیست که برای مزدوران صدام حسین معدوم طومار بنویسد آنهم نه یک بار بلکه دوبار، دوره این حقه بازیها بسرآمده و مردم همه و همه هوشیار هستند در ضمن اینجا استان دیاله عراق هم نیست و ایرانیان شریف ما آنانی نیستند که درعراق برای یک پرس غذا امضاء بدهند تنها آدمهای بیکار در این دیار مزدوران جیره بگیر شما هستند که جرات کارکردن ندارند و به مفت خوری عادت کرده اند.
ادوارد ترمادو، شانزدهم مارس 2007