در روزهای اخیر انجمن نجات استان آذربایجان غربی میهمان خانواده اکبری چیانه در ارومیه بودند. این دیدار در منزل مادری آقای یوسفعلی که اکنون گرفتار فرقه رجوی می باشند صورت گرفت. در این ملاقات تنها چیزی که جلب توجه می کرد نگرانی مادری بود که سالها دوری از فرزند، او را پیر و بیمار کرده است. مادری که تنها خواسته اش دیدار فرزندش می باشد که این خواسته ناچیز را امروز فرقه رجوی از او گرفته است. در این ملاقات آقای ناصر اکبری چیانه برادر یوسفعلی نیز حضور داشتند. ایشان در این گفتگوی صمیمانه از وضعیت زندگیشان برای ما گفتند که چگونه پدرشان دوسال پیش از فراغ فرزندش دق کرد و از دنیا رفت. اکنون مادرشان هم متاسفانه دچار بیماری هستند و اخیرا در اثر سکته ، قدرت تکلم خود را از دست داده است.
ایشان در ادامه صحبت هایش گفت: خانواده ها چاره ای جز صبر و تحمل این دردها ندارند و روزی که بتوانند عزیزان گرفتارشان در فرقه رجوی را دوباره ببینند، آن روز شاید کمی از رنجهایشان کاسته شود. ما همیشه دنبال برادرمان بودیم و خواهیم بود و این وظیفه هر خانواده ای است که از فرزندان خود مراقبت کند. اکنون هم که یوسفعلی از ما دور است ما همیشه نگران سلامتی ایشان هستیم و اینطور نیست که ما او را فراموش کرده باشیم. سران این فرقه دائما به افراد گفته اند که خانواده شما را فراموش کرده تا با این ترفند بتواند آنها را در آن سازمان نگه دارد. اما امروز می بینند که خانواده و اعضا هنوز همدیگر را از یاد نبرده اند و از هر راهی که بتوانند تلاش می کنند از خانواده خود باخبر شوند. و تنها مانع سران فرقه رجوی است که باعث این جدایی ها شده است. دیگر دوران دروغ هایی که مریم و مسعود به خورد اسیران گرفتار در فرقه می دادند تمام شده و امروز در عصر رسانه و تکنولوژی جایی برای اینگونه فریب کاریها وجود ندارد.
این مادر من است که امروز می بینید. بیماری امروز او نتیجه ظلمی است که فرقه رجوی در حق او و سایر مادران این سرزمین انجام داده است. مگر خواسته یک مادر چیست. مادران اعضای گرفتار در این فرقه حتی برای یک صحبت کوتاه تلفنی هم راضی هستند. آنها صرفا می خواهند صدای فرزندانشان را بشنوند همین.
برای دانلود اینجا را کلیک کنید.
خانواده های دردمند تلاش های زیادی را کرده اند از نوشتن نامه به ارگانهای بین المللی تا مقامات آلبانی که فصل مشترک همه آنها زیر فشار گذاشتن رهبران مجاهدین است تا اجازه دهند خانواده ها بتوانند حتی برای لحظاتی که هم شده با عزیزانشان در اردوگاه این فرقه تماس تلفنی داشته باشند. اما سوالی که در این میان بی پاسخ مانده است اینکه چرا رهبران مجاهدین همین یک تماس کوتاه را هم از مادران اعضای گرفتار دریغ می کنند؟
در اینجا آقای ناصر اکبری چیانه خطاب به برادرشان یوسفعلی گفتند: برادرم در ذات هر انسانی نشانهایی از آزادی وجود دارد و همه ما تلاش می کنیم به نوعی به آن برسیم لذا خود را زندانی خواسته های شیطانی سران خوش گذران فرقه یکن به فکر آینده خود باش و خود را از این زندان رجوی ساخته نجات بده. آقای اکبری چیانه در رابطه با خودشان هم گفت که وضعیت جسمی من هم الان خوب نیست و در سال ۱۳۹۸ در اثر تصادف استخوان های پاهایم شکسته و هنوز جوش نخورده در کنار مشکلاتی که امروز تحمل می کنیم دوری یوسفعلی هم ما را آزار می دهد و ای کاش امروز بودند تا می توانست کمک حال ما و مادرش باشند.
ایشان خطاب به یوسعفلی ادامه دادند: شنیدم در عید امسال هرچند کوتاه با مادر تماس گرفته بودی همان طور که دیدی مادر دیگر مادر سالهای پیش نیست و دچار بیماری شده تا حدی که امروز دیگر نمی تواند به خوبی صحبت کند. امیدوارم تماس تو باعث بهبودی مادر شود حدالامکان در تماس های بعدی بصورت تصویری با مادر ارتباط برقرار کن تا چهره تو را هر چند به سن پیری رسیدی برای یک بار هم شده ببیند. من می دانم که سازمان همواره شما را کنترل می کند و اعضا گرفتار در این فرقه در فشارهای شدید روحی و روانی هستند. اما نمی شود این راه را که از اول هم غلط بوده تا آخر ادامه داد. به زندگی امیدوار باشید هرچند بیشترین سالهای عمرتان سپری شده است. شرایط را تغییر دهید و انسان آزاد باشید.
آقای اکبری چیانه همواره در طول این سالیان تلاش کرده که بتواند با برادر خود ارتباط برقرار کند اما فرقه رجوی هیچ وقت این اجازه را به اعضای خود نداده تا یک تماس ساده با خانواده خود برقرار کنند در حالی که در هر جای دنیا زندانی ها هر چند وقت یکبار اجازه ارتباط با خانواده را دارند. زندان فرقه رجوی تنها زندانی است که افراد با فریب و البته با ظاهری اختیاری وارد آن شده اند ولی خروج از آن با مشکلات فراوانی همراه است بطوری که افراد از ترس این مشکلات مجبور به تمکین از ضوابط سخت و طاقت فرسای این فرقه می شوند. اعضای گرفتار، هم در حصارهای فیزیکی فرقه و هم در حصارهای ذهنی فرقه ساخته خود اسیرند. یوسفعلی اکبری چیانه هم یکی از این افرادی است که درگیر این فرقه شده است و امیدواریم روزی بتواند آزادنه زندگی کند.
در پایان این ملاقات آقای ناصر اکبری چیانه در یک پیام ویدئویی از برادرش یوسفعلی خواهش می کند که به زندگی عادی باز گردد و دوباره از اول آن را بسازد و فریب این فرقه را نخورد که عمر کوتاه است و باید از آن به درستی استفاده کرد.