حمله اوباش چماقدار مجاهدین به جمع تعدادی از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) و ضرب و شتم آنان، صرفا به دلیل برپایی نمایشگاه و میز کتاب در هتل آروی در استان دورس برای معرفی جاذبه های گردشگری ایران در این کشور از یک سو و افشای ماهیت فرقه ای، خشونت طلب و تروریستی مجاهدین از سوی دیگر، نشان داد که این فرقه در حضیض ذلت، خواری و پستی، تا کجا از معیارهای آزادی های فردی، دموکراسی و حقوق بشر که ادعاهایشان گوش فلک را کَر کرده است فاصله دارند.
آنچه که باعث ترس و وحشت سران مجاهدین شده و خواب را از چشمان آنان ربوده است، ناکارآمدی تبلیغات دروغینشان بر علیه ایرانیان مقیم آلبانی و تاثیر گذاری فعالیت، منش و زندگی آنان نه تنها بر اعضای نگون بخت گرفتار در فرقه رجوی بلکه بر مردم آلبانی است. به عبارتی آسیلا در شرایط کنونی نقطه امید صدها عضو گرفتار در درون فرقه رجوی است.
پیوند آسیلا با مردم آلبانی هم که زمان زیادی از تأسیس آن نمی گذرد نشان دهنده مقاومت صلح آمیز آنان که عشق به زندگی و خانواده در محور آن قرار دارد در قبال وحشیگری های مجاهدین و اوباش چماقدارشان است.
اینکه آسیلا بحث چند جداشده باشد، نوعی نگاه از پایین است. تشکیل آسیلا نقطه عطفی در پیدایش جناح صلح طلب، با مرز سرخ میهن پرستی، و برائت از جنایات و وطن فروشی های رجوی در ایران، طی دهه های گذشته است، که لاجرم باید بقیه اعضای گرفتار در این فرقه نیز وضعیت خود را تعیین تکلیف کنند. آنان یا باید به مقاومت صلح آمیز آسیلا پیوسته و به سوی مردم و خانواده های خود بازگردند و یا همچنان با رجوی در جبهه وطن فروشان و تروریسم طی طریق کنند. راه سومی متصور نیست.
به عبارتی مقاومت مردمی آسیلا و فرقه رجوی دو وجه متمایز از هم در درون مجاهدین هستند که هر کدام از آنها اهداف و آرمان های خاص خود را دنبال می کنند. البته تا کنون پیام صلح آمیز و مردمی آسیلا در درون مجاهدین به خوبی رخنه کرده و با صلابت تمام پیش می رود.
در این میان، رجوی که به دلیل جنایاتش در ایران و عراق مورد نفرت مردم این دو کشور است سعی می کند با صرف هزینه های گزاف در یک سو اعضایی که تمایل به پیوستن به آسیلا در اردوگاه این فرقه در آلبانی دارند را سرکوب کند و از سوی دیگر مانع از پیوند و همجوشی آسیلا با مردم آلبانی شود. که کمک گرفتن از بخش فاسد پلیس آلبانی در این پیکار از جمله ابزارهای اصلی رجوی است.
اما آنچه که اصالت دارد شقه درونی این فرقه و جدایی عناصر صلح طلب با حفظ مرز سرخ وطن پرستی از جناح خشونت طلب با ابزار تروریسم و با شاخص وطن فروشی است.
بنابراین هرگونه پرت و پلا گویی رهبران مجاهدین و ادعای آلترناتیوی صرفا یک تبلیغات رسانه ای با هدف سرپوش گذاشتن بر شکاف درونی است.
مردم ایران هرگز به فرقه مجاهدین به چشم یک آلترناتیو و نیروی مردمی نگاه نکردند. آنچه که مجاهدین برای خلق های ایران و عراق به یادگار گذاشتند خون و خون ریزی، کشتار مردم بیگناه و خیانت به وطن در هم سفره شدن با دیکتاتور ها و سرویس های اطلاعاتی بود.
اکنون هم کلیپ های منتشر شده در یوتیوب نشان می دهد که چگونه تصاویر مریم و مسعود رجوی توسط شهروندان آلبانی آتش زده شده و یا لگدمال می شود. آنها به زبان آلبانیایی می گویند که این گروه تروریست و کلاهبردار باید از این کشور اخراج شوند.
بنظر می رسد بخت با مجاهدین در آلبانی هم یار نیست و ماه عسل این فرقه در این کشور کوچک نیز در شرف اتمام است.
حال این سوال مطرح است: آیا زمان آن فرا نرسیده است قبل از اینکه فاجعه ای توسط مجاهدین در آلبانی رخ دهد مقامات این کشور خود وضعیت آنان را تعیین تکلیف کنند؟ مطمئنا پولهای کثیف رجوی برای مردم آلبانی هیچ آسایش و رفاهی به همراه نخواهد آورد.
نویسنده: سعید پارسا