برهان خلف و سازمان مجاهدین خلق
سایت مجاهدین.w.s
21.06.2007
مجاهدین همواره و از سال های دور و دراز در مواجهه با این اتهام که مسبب درگیری های خیابانی و تجمعات مجاهدین خودشان هستند، به استهزاء و تمسخر استدلال می کردند که لابد مجاهدین خلق دیوانه هستند که خودشان تظاهرات و تجمعاتشان را به هم می ریزند و قس علیهذا. همین منطق ظاهرالصلاح اکنون و در رابطه با هجوم اعضای این سازمان به جلسه پاریس ظاهرا گریبانشان را گرفته است. شاید مجاهدین از این ادعا که مسئولین برگزاری این نشست عامل اغتشاش بوده اند اکراه داشته باشند. اما اگر چنین استدلالی هم نداشته باشند معنایش این است که یک عامل خارجی مسبب و عامل این درگیری بوده است.
دستگیری محمد حیاتی در این میان به عنوان حداقل مدرک نقش و حضور مجاهدین در ایجاد این درگیری جای هیچ گونه شک و تردیدی به جا نمی گذارد. می ماند اینکه بپرسیم در چنین تجمعی که به زعم مجاهدین گروهی بریده مزدور و خائن و عامل وزارت اطلاعات و چه و چه حضور داشته اند آقای حیاتی به چه نیت شرکت کرده اند. در اخبار نیمروزی سه شنبه 19 ژوئن 2007 تلویزیون مجاهدین فقط به این اشاره شده که در درگیری میان این گروه یعنی مزدوران و تیم آقای حیاتی تنها یک تن از آنها یعنی سبحانی توسط پلیس دستگیر شده است. در واقع دستگاه خبرسازی و خبررسانی مجاهدین برای مخاطبان خود اینقدر شعور و آزادی قائل نیست که بداند خبر دستگیری محمد حیاتی بالاخره از سوی این همه دستگاه خبری پخش خواهد شد. و نکته جالب تر اینکه این دستگاه خبر رسانی به این سوال اولیه پاسخ نمی دهد که آقای حیاتی در میان تجمع بریده مزدوران و خائنین چه می کرده است. سایت مجاهدین در یک موضع گیری شتابزده مدعی شد:
وزارت اطلاعات رژیم ملایان كه با جمعآوری و اعزام شماری از مزدوران خود از فرانسه و سایر كشورهای اروپایی در صدد بود جلسهای در سالن فیاپ در پاریس برگزار كند، با شكست مفتضحانهیی مواجه شد.
اما این سایت به این پرسش ماهوی پاسخ نداد که عامل این افتضاح چه کسانی بوده اند. تیترهای مکمل زیر اما در ادامه همین موضع گیری سراسیمه و برای فرار رو به جلو همیشگی، شاید کمی از اصل ماجرا را بازگو کند:
چاقوكشی و وحشیگری مأموران اعزامی اطلاعات آخوندی علیه ایرانیان مخالف در پاریس.
شكست خفت بار گشتاپوی آخوندی در تشكیل جلسه اعلام شدهاش در پاریس – دستگیری شماری از مزدوران
از این استدلال و تنظیم تیتر در سایت مجاهدین قاعدتا اینگونه باید نتیجه گیری کرد که برگزارکنندگان این نشست به خیابانها ریخته اند و شماری از مخالفان جمهوری اسلامی و از قضا آقای محمد حیاتی را به زور به درون محل تجمع برده اند و چاقوکاری کرده اند. اشتباه خواهد بود اگر تصور کنیم این صورت مسئله سازی در روند کارزار و هجمه تبلیغاتی مجاهدین یک اتفاق و استثنا است.
اتفاقا این حادثه بطرز نمادینی با این روزها و ایام که مصادف با دستگیری مریم رجوی و شماری از اعضای سازمان است تلاقی پیدا کرده است. اهمیت این تلاقی از این جهت است که یکی از اتهامات پرونده 17 ژوئن سازماندهی مجاهدین برای برخورد و حتی حذف فیزیکی اعضای مخالف و ناراضی سازمان در اروپا است. نفس این درگیری به لحاظ موقعیت مهاجم و مدافع حاکی از این معنی است که تیم آقای محمد حیاتی در این فقره در موضع مهاجم بوده است. آیا همین حداقل اطلاع از چگونگی حادثه در نوعیت خود حاکی از درستی و صحت اتهامات موجود در پرونده 17 ژوئن نیست. و آیا همین حادثه فی النفسه سمت و سوی نهایی برخورد مجاهدین با جناح های منتقد و مخالف داخلی خودشان را تعیین نمی کند.
اینکه بخواهیم در این فقره پای ظرفیت های ادعایی دمکراتیک مجاهدین را پیش بکشیم و به استناد آن صغری و کبری کنیم که مجاهدین ضد دمکراتیک و به نوعی انحصار طلب و چه و چه هستند، بحث های کهنه و دموده شده ای است. به گمانم کار مجاهدین از باب این مباحث و مجادلات تئوریک گذشته است. خانه از پای بست ویران است.