تردیدی نیست كه قرآن راه را با بیراهه و اسلام را با كفر یكسان نمیشمارد. اما اینكه انسان آزادانه راه را برگزیند هنر است و شایسته پاداش است. اینكه در دنیا فرا روی آدمیان تنها یك راه قرار داده شده و همگان مجبور باشند به همان راه بروند و الا زندگی خود را از دست میدهند، دیگر چه نیازی به آزمایش دنیوی و ثواب و عقاب اخروی؟ بنابراین اصل معاد جز با آزادی مذهب در دنیا میسر نیست. اما در فرقههای افراطی مذهبی چون مجاهدین خلق آزادی در هیچ زمینهای معنا ندارد و مذهب یکی از این زمینههاست.
اگر نخواهیم از دید مذهبی وارد موضوع بشویم باید دانست که انتخاب دین و مذهب خود یک حق انسانی است. آزادی دین و مذهب به این معنی است که همه حق دارند به فرائض دینی خود عمل کنند یا نکنند. افراد حق دارند دعا کنند، نماز بخوانند در مراسم نیایش خدا شرکت کنند یا نکنند. بر اساس قوانین سازمان ملل متحد، آزادی دین و مذهب یک حق انسانی است. این امر در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد آمده است. همچنین در کنوانسیون اروپا و کنوانسیون کودک نیز نوشته شده است.
سازمان مجاهدین خلق در برابر این حقوق چه رویکردی دارد؟
ماده دوم از طرح ده مادهای مریم رجوی در رابطه با ایران فردا به شرح زیر است: “ما خواهان یک نظام کثرتگرا، آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. در ایران فردا ما به کلیه آزادیهای فردی احترام میگذاریم؛ و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانهها و دسترسی بیقید و شرط همگان به فضای مجازی تأکید داریم.” اما این جملات در تناقضی آشکار با اظهارات اعضای جدا شده از این تشکیلات به ویژه گفتههای تازه اعضای جدا شده از مجاهدین خلق در فضای کلاب هاوس است.
در جلسه اخیری که در فضای کلاب هاوس در روز یکم شهریور برای بررسی اظهارات مسعود خدابنده درباره روابط مجاهدین خلق و عربستان سعودی در مصاحبه با شبکه ایرانیک تشکیل شد، روزنامهنگاران و تحلیلگران سیاسی به نقد و تحلیل سخنان مسعود خدابنده پرداختند اما حضور افرادی چون عیسی آزاده، محمد کرمی و قربانعلی حسین نژاد به عنوان اعضای سابق مجاهدین خلق برای روشنتر شدن شرایط فعلی تشکیلاتی و ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق تسهیلکننده بنظر میرسید چرا که بسیاری از افراد حاضر در جلسه بینش عمیقی از آنچه درون تشکیلات مجاهدین خلق میگذرد ندارند و همین موضوع بر تحلیلها سایه میاندازد.
پرسش محوری فرید مدرسی روزنامهنگار و گرداننده جلسه این بود که آیا قراینی مبتنی بر تغییراتی در رویکرد و رفتار مجاهدین خلق که موجب نزدیکی این تشکیلات به دیگر اپوزیسیونها بشود، وجود دارد؟ در پاسخ، افراد جدا شده حاضر در جلسه مصرانه تاکید میکنند که علیرغم آنچه که ویترین تبلیغاتی مجاهدین خلق و در راس آن مریم رجوی به نمایش میگذارند، این تشکیلات در طول چهار دهه گذشته به لحاظ ایدئولوژیک هیچ تغییر و اصلاحی درونی و ساختاری به خود ندیده است.
برای دانلود فایل صوتی اینجا را کلیک کنید.
به عقیده قربانعلی حسین نژاد، عضو سابق مجاهدین خلق که مترجم تشکیلات در عراق بوده، “ایدئولوژی مجاهدین امکان ندارد تغییر کند”. او به یاد دارد که تا روز آخر حضورش در تشکیلات، مسئولان اعضا را با “زور و کتک” برای نماز صبح بیدار میکردند و این اجبارها در مناسک دینی صرفا برای حفظ تشکیلات است. او معتقد است که بیشتر اعضا در هر لحظهای که خارج از نفوذ تشکیلات باشند، به مناسک دینی اهمیتی نمیدهند.
همچنین، حسیننژاد به خاطر میآورد که به هنگام ماه رمضان تشکیلات نه تنها افراد را مجبور به بجا آوردن روزه و نماز میکرد، بلکه هر شب از هنگام افطار تا سحر اعضا مجبور بودند در جلسات تفسیر قرآن مسعود رجوی شرکت کنند و ساعتها پای صحبت او بنشینند. به گفته حسین نژاد برخی از افراد بعدها در موقعیت های امن در محفلها تفسیرهای رجوی را به سخره میگرفتند.
عیسی آزاده که از اعضای باسابقه و رده بالا در تشکیلات مجاهدین خلق بوده است نیز به خاطر میآورد که بیشتر اعضا اگر برای مانور یا اجرای عملیات از قرارگاه خارج میشدند و بدین ترتیب از نظارت تشکیلاتی رها میشدند، نماز نمی خواندند. او معتقد است که نماز “چسب تشکیلات است” و سران فرقه رجوی برای حفظ تمامیت تشکیلات و پیشگیری از انشعابی مشابه آنچه در سال 1354 رخ داد، مذهب را ولو با اجبار بر فراز فرقه حفظ میکند.
حسین نژاد در پاسخ به سوال مدرسی درباره برنامه ده ماده ای مریم رجوی میگوید این طرح مربوط به دهه هفتاد است، در همان زمان اگر مردان میخواستند برای نظافت شب عید نوروز در قرارگاهها فرشها را بشویند باید با جوراب کار میکردند. اعضا حق نداشتند جورابها را بیرون آورند چون خواهرهای سازمانی میدیدند. به یاد داشته باشیم که در ماده پنجم از طرح کذایی اش مریم رجوی میگوید: “ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم. هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد، و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق، و تحصیل و اشتغال برخوردار خواهند بود.”
محمد کرمی نیز اعضای جلسه را به مراسم تاسوعا و عاشورای گذشته در کمپ اشرف ارجاع میدهد که در آن تنها حقی که مریم رجوی برای زنان تشکیلات قائل شده است حق نوحه خوانی در جمع است. “حق آزادی انتخاب پوشش” در عمل برای مریم رجوی به این معناست که حتی اجازه نمیدهد مردان بدون جوراب در مقابل زنان حاضر شوند و مصداق بسیار آشکار تر آن حجاب اجباری همه زنان عضو تشکیلات است که در تمام رسانههای تشکیلات به وضوح دیده میشود و حتی در دیدار مایک پنس و همسرش از کمپ اشرف 3 در آلبانی به روشنی به نمایش گذاشته میشود.
آیا به ذهن مایک پنس یا همسرش نمیرسد که چرا حتی یک نفر از این صدها زن انتخاب نوع پوششاش چیز متفاوت با دیگر اعضای تشکیلات نیست؟ به نظر میرسد که چکهای میلیون دلاری هر گونه پرسشی را از ذهن بازدیدکنندگان از کمپ فرقه رجوی پاک میکند.
مزدا پارسی
مطلب بسیار جامع و خوبی است اما یک نکته داشتم. از قول آقای قربانعلی حسین نژاد نقل شده است که “امکان ندارد ایدئولوژی مجاهدین خلق تغییر کند”. لازم به ذکر است که فرقه های مخرب کنترل ذهن، از جمله فرقه تروریستی رجوی، اساسا فاقد ایدئولوژی به معنای مجموعه مدون و مکتوبی از باید ها و نباید ها هستند. فرقه ها دارای متدولوژی روانی هستند که به واسطه آن اعضا را مغزشویی کرده و به لحاظ عاطفی حول رهبر فرقه متمرکز می کنند و شرط مغزشویی خالی شدن از هر نوع عاطفه دیگر است. این افراد هرگز در هیچ شرایطی نمی توانند به رهبر فرقه نه بگویند. آنچه منظور آقای حسین نژاد بوده اینست که امکان ندارد ماهیت ضد مردمی و خشونت طلب رهبری مجاهدین خلق تغییر کند. از آنجا که فرقه ها فاقد پایگاه مردمی هستند و جدا از جریان مردم حرکت می کنند لذا برای پیشبرد اهداف سیاسی خود به خشونت و ترور علیه مردم متوسل می شوند و این در ذات یک فرقه مخرب نهفته است.