چند روزی میشود که ماجرای فوت مهسا امینی به موضوع و سوژه داغ فضای رسانه های فارسی زبان بیگانه از جمله ایران اینترنشنال و بی بی سی، همچنین گروه تروریستی مجاهدین و گروه های کُرد تجزیه طلب، همگی رانده شده از ایران قرار گرفته است.
فوت غمانگیز و تلخ مرحومه امینی، بیتردید همدردی فراگیر و دلسوزانهای را با خانواده وی فراهم آورده و ضرورت بررسی دقیق، کارشناسی شده و مبتنی بر مسئولیت و تعهد اخلاقی و قانونی را گوشزد میکند. اما در خلال این اتفاق و حادثه، مطالب و نکاتی از سوی رهبران جنایتکارترین فرقه تروریستی تاریخ معاصر ایران که بدترین و غیر انسانی ترین رفتار با زنان گرفتار در تشکیلات این گروه را در پرونده سیاه بیش از ۴ دهه گذشته خود دارند به گوش می رسد که مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد.
مسعود رجوی خطاب به دولت ایران می گوید به تو چه روسری دارد یا ندارد!
این جمله از زبان کسی در می آید که خودش بلایای زیادی را بر سر زنان گرفتار در تشکیلات این فرقه آورده است که بحث روسری کمترین آن است. درآوردن رحم زنان و تجاوز جنسی به آنان از وحشیانه ترین جنایات این مردک بیمار جنسی در تاریخ معاصر ایران است. در این میان زن مرتجعی بنام مریم رجوی هم نقش مکمل در سرکوب زنان تشکیلات را داشته و همچنان در این حوزه نقش آفرینی می کند. اکنون این سؤال مطرح می شود: اگر او راست می گوید حامی زنان بی حجاب است پس چرا اول خودش و بعد زنان تشکیلات را همچنان در روسری پیچانده است؟
این مزدوران سعی می کنند نان را به نرخ روز بخورند، آنها که کشتی طوفان زده شان سالهاست در ساحل آلبانی به گِل نشسته فکر می کنند با ایجاد چند اغتشاش و حمایت های دروغین از زنان ایران شاید کسی یاوه های آنان را در خصوص زنان ایرانی باور کند اما همه اینها سرابی بیش نیست و آنها سالهاست از گردونه سیاسی – اجتماعی ایران دور انداخته شده اند.
باید گفت کسانی که از آزادی حجاب در ایران حمایت می کنند زنان بی دفاع در تشکیلات این فرقه را صرفاً به دلیل نگاه کردن مستقیم به چهره مردان، رسیدگی های ابتدایی به خود، بیرون ماندن تنها چند تار مو از زیر روسری ، تردد تکی در سطح اردوگاه و . . . در جلسات تشکیلاتی موسوم به «عملیات جاری» زیر مشت و لگد گرفته و تا سرحد مرگ آنان را تنبه کرده اند که در مواردی هم به مرگ برخی از زنان نگونبخت در این فرقه ختم شده است.
حال این طنز تلخ تاریخ خواهد بود که چنین رهبران مرتجعی که به زنان صرفاً ابزاری برای پیش برد اهداف ضد ایرانی خود نگاه می کنند و صرفاً بعنوان برده های جنسی رهبر فرقه محسوب می شوند، بخواهند از حقوق زنان در ایران حرف بزنند.
نتیجه اینکه نه درگذشت مهسا امینی برای آنها ارزش دارد و نه دیگر زنان ایران، آنچه که خواست آنهاست تبدیل ایران به ویرانستان است.
بنابراین آنچه که در این پروژه هدف دشمن بوده اینکه:
۱ – آنها سعی کردند مسائل فرعی و اصلی در کشور را با فاجعه ملی سازی از مرگ مهسا امینی جابه جا کنند.
۲ – بیشترین تخریب و خسارت مالی و جانی را بر مردم وارد کرده و با ایجاد بحران، خط «کشته سازی» را پیش برده و آن را به مدار هرج و مرج و بی قانونی ارتقاء دهند. تا بدین ترتیب زمینه برای مشروعیت سازی برای فشار بیشتر بر کشور با تحریم های مضاعف با ابزار «نقض حقوق بشر در ایران» فراهم گردد.
نویسنده: سعید پارسا