با وجودی که آگاهان از قضیه میدانند که با رفتن صدام و تصاحب مقدرات سازمان مجاهدین خلق از طرف عربستان، مسعود رجوی از طرف ترکی الفیصل (مقام امنیتی کارکشته عربستان) عملا از قدرت بیرون رانده شده و در اصل یک کودتای درباری توسط مریم عضدانلو بر علیه او به پیروزی رسیده، باز هم این مسعود به ذلت نشسته خودش را به نادانی زده و مرتب سخنان قصارش را از رسانه های سازمان مجاهدین خلق منتشر میکند و مریم علیرغم اینکه او را کاملا خلع سلاح کرده، بخاطر رعایت ملاحظاتی ممانعت کامل از انتشار این یاوه گویی های مختصر و نامفید او انجام نمیدهد و این امر میتواند دلایلی مانند نفوذ کلام مسعود در بین تعدادی از اعضای شستشوی مغزی شده سازمان باشد که مریم را وامیدارد که برای جلوگیری از ریزش بیشتر تشکیلاتی، این فضولی های بیجای مسعود رجوی را تحمل کرده و بگذارد که عمر ننگین مسعود که قاعدتا با توجه به بیماری مسعود که برابر تصاویر منتشر شده، او را اقلا ده سال زودتر پیرکرده و به پیرمرد معلول هشتاد و اندی ساله تبدیل نموده، پایان یابد.
این روزها که تمامی کشورها و جریانات سیاسی خواستار تجزیه و نابودی ایران، بر موج اتفاقات اخیر در ایران سوار شده اند تا به آمال کثیف و ضدبشری خود نایل آیند، مسعود رجوی هم به فراخور حال خود فعالتر شده و میکوشد تا با صدور بیانیه هایی که بیشتر به کلمات قصار شبیه است تا یک بیانیه با محتوی حرف حساب ، سری در میان سرها تکان دهد و بدینوسیله نقش وطن فروشانه خود را تا آخرین نفس عمر ننگین اش اجرا نماید.
در میان عوامل متعددی که سبب این ناآرامی های اخیر در ایران شده، نقش امپریالیزم در حال افول تدریجی آمریکا که با صهیونیسم جهانی و ارتجاع منطقه ای ناف مشترک و پیوند تنگاتنگی دارد ، نقش درجه اولی است و بقیه عوامل نقش فرعی دارند.
وظیفه هر فرد با شرف و هر روشنفکر مردم گرای ایرانی، آگاه کردن مردم از کنه قضایاست و باید به مردم توضیح دهد که علیرغم نارسایی های داخلی که نقش کاتالیزور را در این نا آرامی ها بازی میکند، مشکل اصلی عبارت از این است که سلطه گر در حال افول تدریجی حاضر به تن دادن به واقعیت که همان فرا رسیدن زمان برای پایان دادن به نظام ظالمانه و فرسوده سلطه امپریالیسم در جهان است، نیست! وضعیتی که مسعود رجوی و دار و دسته اش حاضر به قبول آن نیستند و پذیرش آنچه را که اینک به ضرورت عاجل زمان تبدیل شده درحکم مرگ خود میدانند.
رجوی ها هر چه تلاش کنند که خود را زرنگ وانمود کنند، بلحاظ عدم درک ضروریات تاریخی و از دست دادن دائمی نبض زمان به نیرویی روبه زوال تبدیل شده اند و دست وپا زدن های کنونی شان قادر به بیرون آوردن آنها از زباله دان تاریخ نیست.
قالب کردن داعش بعنوان مردم زاهدان، چاره درد مسعود و مریم رجوی جاه طلب، متوهم و خون آشام نیست. این قالب کردن ده سالی پیش در شکل ملقب نمودن داعش به ” عشایر انقلابی عراق ” شکست خورد و امروز نامیدن این دست پخت زهرناک آمریکا و ایادی اش بعنوان مردم بلوچ و… ، ثمره ای جز رسوایی و بدنامی هرچه بیشتر نصیب این فرقه ضد ایرانی نخواهد داد.
صابر