سیر ۴۳ ساله سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب

فروغ جاویدان؛ مرگ سیاسی سازمان مجاهدین خلق

تحلیل اشتباه حامیان سازمان مجاهدین خلق از عراق بعث گرفته تا آمریکا در سال ۶۷ باعث شد این گروه تروریستی با تمام توان نیروهای خود را به سمت ایران روانه کنند. مسعود رجوی، رئیس وقت سازمان معتقد بود ظرف ۴۸ ساعت ارتش خود را به تهران خواهد رساند و با سرنگونی جمهوری اسلامی به کمک مردم قدرت را به دست خواهد گرفت.

اشتباه محاسباتی باعث شده بود این سازمان متوهمانه به هدفی فکر کند که صدام با ۲۲۰ هزار نیروی زمینی، ۲۵ هزار نفر نیروی هوایی و پدافند هوایی، هفت هزار نیروی دریایی، ۴۲ هزار نیروی مرزبان، شش هزار چریک مصلح و امکانات فراوانی از جمله ۵۴۰۰ تانک و نفربر، ۱۵۰۰ قبضه توپ، ۳۶۶ جنگنده و۴۰۰ هلیکوپتر در مدت هشت سال نرسید؛ البته صدام نیز فریب اشتباهات همین دستگاه محاسباتی را خورد، دستگاهی که اتاق فکر آن در واشنگتن و لندن بیش از ۴۰ سال به سرنگونی جمهوری اسلامی فکر می‌کنند و امروز بیشتر از هر زمان دیگری خود را در این راه شکست خورده می‌بینند.

مسعود رجوی در سخنرانی خود پیش از شروع عملیات فروغ جاویدان اعلام کرد که امید سازمان به پیوستن مردم و زندانیان سیاسی پس از حمله به شهرهای ایران است، درحالی که مردم نفرت خود از این گروه تروریستی را اعلام کرده بودند و با دیدن جنایات وحشیانه سازمان بر ضد مردم برای مقابله با آنها مصمم‌تر شده بودند تا جایی که نیروهای سازمان در دسترسی به کرمانشاه نیز ناکام ماندند.

پایان این غائله توسط رزمنده‌های غیور و با رشادت سردار شهید صیاد شیرازی رقم خورد، در این عملیات، ۱۶۰۰ تا دو هزار تن از نیروهای مجاهدین به هلاکت رسیدند و حدود هزار تن زخمی شدند که در میان کشته‌شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادر سازمان و فرماندهان تیپ‌ها دیده می‌شدند.

به این ترتیب، مجاهدین پس از تحمل یک شکست استراتژیک در پشت تنگه پاطاق در روز جمعه _هفتم مردادماه ۱۳۶۷_ به‌طور رسمی اعلام کردند که از شهرهای اسلام‌آباد و کرند عقب‌نشینی کردند.

در این مطلب به سیر ۴۳ ساله سازمان مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌پردازیم، اینکه چطور شد سازمانی که با شعارهای ضد امپریالیستی، ضد امریکایی و ضد اسرائیلی تأسیس شد به جایی رسیده است که برای استقبال از وزیر خارجه آمریکا در آلبانی جشن می‌گیرد در حالی که آمریکا تا امروز به سرکرده کنونی این گروه ویزا نداده است.

برای بررسی زوایای مختلف رویکرد سازمان مجاهدین از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون با صادق کوشکی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی به گفت‌وگو پرداختیم که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

رویکرد گروه مجاهدین در ابتدای پیروزی انقلاب چه بود؟

گروه مجاهدین خلق پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بعضی اهداف را برای خود تعریف کرده بود که در رسانه‌ها و سخنرانی‌های سران سازمان اعلام می‌شد؛ نخستین هدف آن‌ها مبارزه با امپریالیسم و آمریکا، دومین هدف تلاش برای آزادی مردم فلسطین و سوم شورایی کردن کشور به این معنی که در کشور همه اموال و دارایی‌ها باید ملی و توسط شوراها اداره شود که به تعبیر آن‌ها این هدف در مبارزه با سرمایه‌داری تعریف شده است.

سازمان اعلام می‌کرد که هر کس کارخانه یا شرکتی دارد و در بخش خصوصی فعالیت دارد نماد سرمایه‌داری است و باید منحل شود تا جامعه به سمت یک جامعه بی‌طبقه توحیدی برود، یعنی جامعه‌ای که در آن هیچ سرمایه‌داری وجود نداشته باشد و همه اموال ملی باشد.

اما زمانی که نیروهای سازمان نتوانستند وارد قدرت شوند و در انتخابات مجلس اول حتی یک کرسی مجلس نیز به دست نیاوردند، در انتخابات ریاست‌جمهوری نیز شرکت نکردند زیرا می‌گفتند قانون اساسی تصویب شده را قبول نداریم.

از آن زمان هدف سازمان تغییر کرد، سران سازمان اعلام کردند که باید قدرت را پس بگیرند. آنها که خود را صاحبان انقلاب می‌دانستند مدعی شدند که حکومت شاه توسط آنها سرنگون شده و روحانیت را به غصب حکومتی که باید به آنها تعلق بگیرد متهم می‌کردند. به همین دلیل در سال ۵۹ شعارهایی که در سال ۵۸ اعلام می‌کردند را کنار گذاشتند و شعار بازپس‌گیری انقلاب از روحانیت را سرلوحه کار خود قرار دادند. سازمان ضمن متهم کردن روحانیت به ارتجاع خود را به عنوان نماینده خلق و وارثان قدرت معرفی کردند.

این در حالی بود که در نخستین انتخابات مجلس هیچ‌یک از نامزدهای اختصاصی سازمان نتوانستند رأی اعتماد مردم را به خود جلب کنند و در عمل سازمان از هر گونه قدرت تهی بود. در همان مقطع نیروهای سازمان به مقامات پیشنهاد دادند که حتی اگر اداره شهرداری تهران را به مسعود رجوی بسپارید ما از مواضع خود کوتاه می‌آییم اما این اتفاق هم نیفتاد.

سازمان برای خود سهمی تعیین کرده بود که به قدرت اداره شهرداری تهران برسند اما سازوکار انتخاب شهردار مشخص بود و بنابراین آن زمان یکی از نیروهای نزدیک به نهضت آزادی عهده‌دار شهرداری تهران شد و چون مسعود رجوی در این زمینه سابقه و تخصصی نداشت موفق نشد کاری از پیش ببرد، البته هیچ‌یک از نیروهای سیاسی هم با انتخاب او به عنوان شهردار موافقت نکردند.

اینکه مسئله شهرداری را مثال زدم به این دلیل است که رسیدن به قدرت آن‌قدر برای سازمان مهم بود که گام اول خود را این‌گونه تعریف کرده بودند، گام بعدی آنان این بود که با نزدیک شدن به رئیس‌جمهور وقت یعنی بنی‌صدر وارد قدرت شوند که البته در این زمینه موفق شدند؛ به تدریج یک پیوند بین سازمان و رئیس‌جمهور وقت برقرار شد که ثمره آن نفوذ برخی از نیروهای سازمان در دستگاه‌ها و ادارات مختلف دولتی بود.

چه شد که سازمان وارد مرحله مسلحانه مبارزه با انقلاب اسلامی شد؟

در سال ۶۰ وضعیت به گونه‌ای بود که خود بنی‌صدر نیز موقعیت مناسبی نداشت و نتوانسته بود کشور را در شرایط جنگی به خوبی اداره کند و کارنامه شکست خورده‌ای به ویژه در جنگ داشت. بعد از عزل بنی‌صدر تمام امید سازمان برای ورود به قدرتی که در ارتباط با بنی‌صدر می‌دیدند، ناامید شد در نتیجه در سی‌ام خردادماه ۶۰ بر ضد جمهوری اسلامی اعلام جنگ مسلحانه کرد و نیروهای خود را از شهرستان‌ها فراخوانده تا با تظاهرات مسلحانه یک کودتا انجام دهند. از سال ۶۰ تا سال ۶۳ موج ترورهای سازمان ادامه دارشت و کم‌کم کاسته می‌شد، در آن زمان سازمان به شکل علنی هدف خود را سرنگونی جمهوری اسلامی قرار داد.

اهداف سازمان در سال ۵۸ مبارزه با آمریکا، سرمایه‌داری، شورایی کردن کشور و دستیابی به جامعه بی‌طبقه توحیدی بود در حالی که در سال‌های ۶۰ تا ۶۳ سازمان هدف خود را سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق جنگ داخلی و ترور قرار داد.

پس از آن که سازمان در این زمینه نیز به موفقیت نرسید، وارد مرحله بعدی که همکاری با رژیم بعث عراق بر ضد ایران شد. هر چند که نیروهای مجاهدین خلق از سال ۶۰ در منطقه کردستان با رژیم بعث عراق همکاری‌های گسترده‌ای داشتند اما از سال ۶۳ زمانی که از دستیابی به قدرت به روش کودتا ناامید شدند، به این مرحله رسیدند که با کمک به صدام او را در جنگ بر ضد ایران پیروز کنند و با سرنگونی جمهوری اسلامی حکومت را در ایران به‌دست بگیرند که تا سال ۶۷ این راهبرد ادامه پیدا کرد.

در سال ۶۷ آن‌ها بعد از ناکامی صدام در سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، به این نتیجه رسیدند که باید بخت خود را آزمایش کنند و با حمله نظامی در اواخر تیرماه سال ۶۷ به هدف سرنگونی جمهوری اسلامی و تصرف تهران قدرت را به دست بگیرند، البته این حمله که با نام فروغ جاویدان آغاز شد توسط رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد به شکست انجامید که پس از آن باقی مانده اعضای سازمان مراحل جدید فعالیت خود بر ضد جمهوری اسلامی را شروع کردند.

با نگاه به این سیر درمی‌یابیم که سازمان در سال ۵۸ با شعارهای ایده‌آلیستی و رویایی مثل آزادی فلسطین، مبارزه با آمریکا، گسترش عدالت در کشور، شورایی کردن کشور و ملی کردن تمامی شرکت‌ها و مجموعه‌ها برای رسیدن به جامعه بی‌طبقه توحیدی ظاهر شد، اما از سال ۵۹ اهداف سازمان تنها به گرفتن قدرت کاهش یافت و تمام اهداف قبلی خود را فراموش کردند. از سال ۵۹ تاکنون مهم‌ترین و آخرین هدف اعلامی سازمان دستیابی به قدرت و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است.

اگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی دو مرحله را برای مجاهدین خلق تعریف کنیم، مرحله اول آنکه یک سال طول کشید شامل شعارهای ایده‌آلیستی بود و مرحله دوم که از سال ۵۹ تا به امروز است، تنها با شعار سرنگونی جمهوری اسلامی شناخته می‌شود، البته تا امروز نیز موفقیتی نداشتند. مقایسه این دو مرحله نشان می‌دهد که مهم‌ترین و جدی‌ترین هدف سازمان و رهبران آن دستیابی به قدرت بوده است و شعارهای اولیه اصیل نبودند زیرا از سال ۵۹ دیگر ردپایی از آن شعارها در سازمان دیده نمی‌شود.
این سازمان یک گروه معطوف به قدرت است که برای رسیدن به آن از ترور، همکاری با دشمن خارجی و روش‌های دیگر بهره می‌گیرد تا هدف سرنگونی را اجرا کند. رهبران سازمان در این سال‌ها پس از همکاری با دستگاه‌های امنیتی سعودی بر ضد ایران اعلام کردند که برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران حاضر به همکاری با شیطان نیز هستند. آنها در طول مبارزه خود بر ضد جمهوری اسلامی با صدام، آمریکا و عربستان همکاری و بارها اعلام کردند که حاضر هستند با هر کشور و قدرتی، حتی به تعبیر خود با شیطان همکاری کنند تا نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.

این نشان می‌دهد که نگرش این سازمان تنها معطوف به قدرت و جدی‌ترین هدف و مطالبه آنها در تمام سال‌های پس از انقلاب تنها دستیابی به قدرت بوده است.

چه عاملی سازمان را متقاعد کرد که پس از ناکامی ارتش بعث در اشغال خاک ایران، دست به عملیات فروغ جاویدان بزند؟
هنگامی که مسعود آخرین نشست خود را در اردوگاه اشرف برای عملیات فروغ جاویدان برگزار کرد، نیروها سوال کردند که آیا ما می‌توانیم با این ارتش پنج هزار نفری ایران را تصرف کنیم و چنین چیزی ممکن است؟ پاسخ رجوی این است که کاملاً ممکن است، ما شروع می‌کنیم و تمام ملت ایران با ما همراه خواهند شد رجوی معتقد بود هفته بعد در میدان آزادی نشست خبری برگزار می‌کند و پاسخگوی خبرنگاران خواهد بود.

خبرگزاری ایمنا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا