آسیلا یک نور و پنجرۀ رهایی برای اسیران در بند زندان رجوی و تشکیل یک خانواده و زندگی سالم در آلبانی چون جام شوکران در گلوی تشکیلات رجوی است.
حسن حیرانی، مدیر اجرایی انجمن حمایت از ایرانیان مقیم در آلبانی(آسیلا) با انتشار بیانیه ای پس از یک ماه و نیم بازداشت خود و دوستانش نوشت:
الان حدود یک ماه و نیم است که از بازداشت غیر قانونی ما بدون هرگونه تفهیم اتهام و پاسخگویی از طرف مراجع ذیربط دولت دموکراتیک! آلبانی در اردوگاهی بنام کمپ کرچ می گذرد. در این مدت مراجعات زیادی چه از طرف انجمن و اعضای انجمن آسیلا و چه خانواده های ما از ایران، حتی وکیل و همسران ما به دوایر مسئول در آلبانی انجام شده ولی همگی تا کنون بی پاسخ و جواب مانده است.
هر کدام از دوایر به وزارتخانه وارگان دیگری پاس می دهد، واقعا از جمهوری دموکراتیک آلبانی! بعید بود. البته شاید بهتر است بگوییم با وجود فرقۀ فاسد رجوی در این کشور چنان هم غیر بعید نبود. بالاخره براساس اصل تاثیر پدیده ها بر یکدیگر با وجود فرقه رجوی این چنین قانون شکنی ها و قانون گریزی هایی دور از انتظار نیست. در این مدت یک ماه و نیم اخیر تنها به همسر من و خانواده اش که مراجعات زیادی به اداره مهاجرت داشته اند و در نهایت ادارۀ مهاجرت مجبور به اعتراف شده و کمیسر اداره مهاجرت آلبانی، «فردیناندگتا سندی» مهر و امضا شده به دست خانواده همسر من داده که در آن آمده از نظر اداره مهاجرت حسن حیرانی مشکلی ندارد و صرفاً از طرف وزارت کشور حسن حیرانی و سایرین بر اساس دستور شخص وزیر کشور آلبانی دستگیر و زندانی هستند. بگذریم که چندین اشتباه حقوقی در این نامه هم هست که ضد خودشان می باشد و بیشتر خودشان را رسوا کرده اند.
عجب واقعا عجب از یک کشور مثلا اروپایی که پسوند دموکراتیک را هم یدک می کشد که با دستور وزیر کشور بدون هیچگونه ریل دادرسی در قوه قضائیه و حکم قاضی یک تعداد نفر را بدون تفهیم اتهام زندانی کنند و… البته یکی از موارد پیگیری های ما از روز اول همین بوده که اگر ما قانونی از قوانین آلبانی را نقض کرده ایم تفضل بفرما برویم دادگاه در محضر دادگاه هر چی قاضی حکم کند که البته همانند سایر پیگیریها بی جواب مانده است.
واقعاً که هر دم از این باغ دموکراسی آلبانی با وجود رجوی دمی می رسد و اما موضوع جدیدی که بسیار هم شنیع و تهوع آور است پیش آمده که لازم دانستم خدمت شما دوستان و خوانندگان عزیز اطلاع رسانی کنم مربوط به دو روز پیش است که دو لباس شخصی به همسر یکی از نفرات دربند و اسیر در زندان کرچ مراجعه کرده و به وی گفته اند که تو یک آلبانیایی هستی چرا با این ایرانی ازدواج کرده ای او آینده ای در این کشور ندارد و او اخراج خواهد شد و اگر هم ایران او را نپذیرد تا ابد در آن زندان خواهد بود و هرگز رنگ آزادی را نخواهد دید. تو جوان هستی به زندگی خودت فکر کن از او جدا بشو و آینده خودت را بساز و … و کلی مزخرفات دیگر از این سنخ.
شاید آن دو مأمور لباس شخصی با دستور مافوقشان آمده اند و این مأموریت را انجام داده اند، شاید هم انعامی یا پیشکشی هم در کار بوده و شاید هم وجدان خودشان را اینطور راضی کرده اند که خب چه اشکالی دارد این خانم هموطن ماست خواستیم او را آگاه کنیم که زندگی خودش را به پای یک ایرانی خراب نکند و … .
ولی هر چه که بوده بر کسی پوشیده نیست که آبشخور چنین رذالتهایی از طرف فرقه رجوی است. رجوی بعد از یک ماه و نیم حبس و فشار وقتی دید که در بین نفرات در بند حلقه ضعیفی پیدا نشد که بتواند او را به وطن فروشی و خیانت علیه ایران بکشاند از درب دیگری وارد شده تا با ترساندن و زیر پا خالی کردن همسران آلبانیایی نفرات متأهل، زندگی آنان را از هم بپاشاند و با ایجاد ضربه روحی و عاطفی به افراد زندانی بتواند افراد را شکننده و سوء استفاده رذیلانه خودش را بکند.
واقعاً که المنافق اشد من الکفار و هم اینکه انتقام خودش را از ما که به گفته خودشان خائن به انقلاب خواهر مریم و کسر رهایی و امضای خون و نفس برای مسعود و سوگند خورده های طلاق علی الدوام زن و زندگی بودهایم را بگیرد. چون آسیلا به عنوان یک پنجرۀ رهایی برای اسیران در بند زندان رجوی و تشکیل یک خانواده و زندگی سالم در آلبانی چون جام شوکران در گلوی تشکیلات رجوی است. و از این بابت است که چنین اعمال شنیع و رذیلانه ای را برای خودش مشروع و به حساب مبارزۀ بی امان برای آزادی در جنگ با حکومت جمهوری اسلامی ایران می گذارد.
اما بر کسی پوشیده نیست که همین اعمال شنیع و بزهکاری های سیاسی فرقه رجوی بیش از پیش چهره واقعی اش را از پشت نقاب مثلاً انقلابی اش را بر همگان آشکار میسازد.
با امید به آزادی همه اسیران – پاینده باد ایران