نامه محمد رضا گلی به علی شیرگاهی

سلام علی جان امیدوارم که سلامت و تندرست باشی، آخرین بار من شما را زمانی دیدم که تعدادی از مجروحان واقعه 19 فروردین 90 را به بیمارستان اشرف می بردم و بسیار ناراحت شدم. صحنه زخمی شدن و کشته شدن بچه ها در آن روز هیچ وقت از یادم نرفته است. چرا باید در راهی که هیچ نتیجه ای نداشت از بین می رفتند؟!

در آن روز که رمقی برای حرف زدن نداشتم وقتی شما را در آن وضعیت دیدم خیلی ناراحت شدم. ندانم کاری های رهبری خودخواه باعث شد تعداد بسیاری از بچه ها کشته و مجروح شوند. نتیجه سماجت و خود خواهی ها در نهایت چی شد؟ دیدیم که مجبور شدند اشرف را با خفت و خواری ترک کنند و به لیبرتی بروند. جالب این است وقتی به لیبرتی رفتید رجوی پیام داد لیبرتی پلی است به سوی تهران !! دیری نپایید که تبدیل شد به پلی به آلبانی! رجوی وقتی دید سمبه پر زور است ناچار شد به جابجایی به آلبانی تن دهد، رهبری خودخواه اگر از روز اول در برابر عراقی ها انعطاف به خرج می داد این همه کشته و مجروح نداشتیم .

در شرایط کنونی اگر به لحاظ سیاسی نگاهی به وضعیت فرقه رجوی داشته باشید می بینید که فرقه رجوی منزوی شده است، در داخل ایران اساساً جایگاهی ندارد و در خارج ایران هم طبق نظرسنجی ها جایگاه فرقه رجوی در بین ایرانیان به یک درصد می رسد .

خودم وقتی به گذشته ام فکر می کنم از خودم می پرسم من چگونه به این جریان بدنام وصل شدم؟! جواب روشن است. اولاً عضویت ما همراه با شور بود نه شعور. که اگر به همراه شعور بود مسلماً فرقه رجوی را انتخاب نمی کردیم. دوماً من و شما متاسفانه مقهور و مرعوب جوسازی و فضای سازی رجوی شده و ارزیابی درستی نداشتیم. از آنجاییکه خودمان صادق بودیم فکر می کردیم این جریان هم نسبت به اعضایش صادق است در حالی که از روز اول با دروغ و فریبکاری خط خود را پیش برد. شما تازه از داخل ایران آمده بودید و به نظر می آمد از ما جلوتر بودید. من شاهد بودم چقدر شما را اذیت می کردند به دلایل بسیار ساده! از این نظر که چرا شما نماز طولانی می خوانید، برای این که بیشتر اعضای سازمان عادت داشتند نمازهای دیجیتالی بخوانند. الان می فهمم نماز خواندن آنها نه از سر اعتقاد بود بلکه از موضع فرصت طلبی بود. می خواستند وانمود کنند بله ما هم مسلمان هستیم. خیلی از فرماندهان را می دیدم نماز صبح را هم به جا نمی آوردند.

بگذریم بحثم فعلا این نیست از آنجائی که شما را بسیار دوست دارم دلم می خواهد خودت باشی و به اعتقادات خود پایبند باشی. انسانی آزاد به دور از بردگی و بندگی شخص رجوی. رجوی می خواهد شما برده باشید و کورکورانه از او اطاعت کنید. بچه هایی که در آلبانی آزاد شدند به دنیای آزاد برگشتند و به خانواده ها در ارتباط هستند و از نظر اجتماعی و سیاسی هم به منابع بین المللی دسترسی دارند. به درستی شرایط را درک می کنند و ارزیابی درستی دارند. فقط یک جانبه از یک منبع به لحاظ سیاسی تغذیه نمیشوند. متاسفانه در داخل اشرف 3 شما نسبت به تحولات ایران و سایر کشورهای دیگر به اخبار دسترسی ندارید، رجوی خبرهایی را منتشر می کند که به نفع خودش باشد. اگر خبری بر علیه خودش باشد اساساً به اطلاع اعضا نمی رساند، به همین دلیل شما هیچ چشم اندازی نسبت به اوضاع و احوال ایران و جهان ندارید.

یکی از کارکردهای فرقه سانسور و جعل خبر است. رهبری فرقه تمام تلاشش را می کند تا اعضای خود را نسبت به خبرهای داخل ایران در محاق نگه دارد، می ترسد از این که روزی واقعیت ها بر ملاء گردد. دیگر حتی نزدیکترین یارانش او را ترک خواهند کرد، چه رسد به بدنه که خیلی با رهبری فاصله دارند. علی جان نمی دانم شما به اینترنت دسترسی دارید یا خیر، در پایان یک بار دیگر از شما می خواهم چشمت را باز کنی و شهامت داشته باش خودت را از این جریان بد نام خلاص کنی .

به امید روزی که شما را آزاد ببینم و بتوانی آزادانه با محیط بیرون ارتباط برقرار کنی .پیشاپیش عید باستانی را به شما تبریک می گویم و آرزومندم از قید و بند رجوی هر چه زودتر رها شوی. فکر کنم بزرگترین عید برای اعضای دربند آزادی باشد.

گلی اسکاردی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا