هموطنان، هنرمندان، عاشقان ایران و ایرانی!
در سالروز قیام ملی و حماسی 30 تیر 1330 که اراده ملت ایران را در ایستادگی در برابر دخالت بیگانگان و در حمایت از دولت ملی دکتر محمد مصدق به نمایش گذاشت، بسیار خوشحال و مفتخرم که این سطور را در خاک میهن عزیز خطاب به هموطنان خودم بخصوص هنرمندان عالی قدر ایران زمین که همیشه بر استقلال ایران پای فشرده اند و دست رد بر سینه خارجی و عاملان داخلی آن زده اند به رشته تحریر در می آورم.
چندین ماه است که به خاک میهن مراجعت کرده ام، گو اینکه کسالت و بیماری مجال فعالیتی را نداده است. از زمانی که احساس کردم که این بیماری ممکن است مرا از پای در آورد یک لحظه برای رسیدن به خاک میهن آرام و قرار نداشتم. می بایست با بازگشتم به میهن تمامی آنچه را که باید میگفتم را یکباره در عمل نشان میدادم. گذشته من در همین خلاصه میشود که حال میخواهم آخرین لحظات عمرم را در کشورم و در کنار ملت شریف و با شهامت ایران سپری نمایم.
برای جبران گذشته حتی اگر یک روز از عمر کسی باقی مانده باشد هرگز دیر نیست. راه کج سالیان را میشود یک شبه به راه راست برگرداند. در این نوشته روی سخنم با کسانی است که هنوز به لحاظ ذهنی در چنگال فرقه ای که جز مطامع خودخواهانه و خود پرستانه رهبری آن هدف و منظوری را دنبال نمیکند اسیر هستند. وقتی میزان مجیز گویی این دار و دسته را به اجنبی میخوانم با خود میگویم این ها نمیتوانند ایرانی باشند و اینچنین منافع ملی خود را صرفا برای منافع گروهی خود به خطر بیندازند.
دوستان و اقوام میگویند که در سالهای جنگ کجا بودی؟ می گویند که اینها همدست و همکار و متحد صدام حسین متجاوز بودند. می گویند که اینها رسما و عملا خواهان حمله و هجوم آمریکا به ایران و ساختن عراق دیگر هستند. و البته راست میگویند و من تنها میگویم که میخواهم واپسین لحظات عمرم را در ایران باشم و این همه حرف من است و البته جواب روشن و قاطعی به گذشته من است.
نمیدانم آیا این سطور به نظر کسانی که هنوز ذهنا و عینا گرفتار فرقه هستند میرسد و یا آیا آنان آنقدر استقلال ذهن دارند که در خصوص آنچه انجام میدهند فکر کنند و یا آنقدر شهامت دارند که به اشتباه خود پی ببرند و خود را تصحیح کنند یا خیر. آنچه مردم ایران میگویند و میخواهند فرسنگ ها با خواسته ها و عملکردهای این گروه تفاوت دارد.
در این لحظات خطیر، برای ملت شریف و بخشنده ایران آرزوی موفقیت و بهروزی و سعادت میکنم و امیدوارم که به راه خود در جهت نیل به استقلال و آزادی سرافراز باشند. همچین امیدوارم که برای هنرمندانی که همچنان اسیر و عبید فرقه مجاهدین باقی مانده اند شرایطی فراهم شود که حداقل چند صباح باقی مانده عمر خود را در آغوش خانواده و ملت بزرگوار ایران سپری نمایند.
دوستار و عاشق همه شما
الهه
خانم الهه، تهران، بیست و پنجم ژوئیه 2007
تهران، شنبه 30 تیر 1386