اخیراً مطلبی را در سایت فرقه رجوی به اسم علیرضا توکلی دیدم. از آنجایی که من علیرضا توکلی را خوب می شناسم و سالها با هم و در کنار هم در فرقه رجوی بودیم ادبیات، فرهنگ و قلمش را خوب می شناسم و می دانم که علیرضا دارای چنین ادبیاتی نبوده و نیست .
من مطمئن هستم مسئولین فرقه با قلم خود و با ادبیات آغشته به زهر رجوی می خواهند بار دیگر فاصله اسرای در بند را که در اشرف 3 مستقر هستند با خانواده بیشتر کنند و به آنها بفهمانند فکر کردن به خانواده، ارتباط و تماس تلفنی و ملاقات با خانواده ممنوع است. همچنین مسئولین فرقه رجوی با نوشتن چنین مطالبی می خواهند به خانواده ها هم بگویند بی جهت در پی تماس و ملاقات با بچه هایشان نباشند! البته این آرزو را رجوی باید به گور ببرد تا وقتی خانواده ها زنده هستند دست از تلاش جهت آزادی بچه هایشان بر نمی دارند.
مسئولین فرقه رجوی اشاره کردند انجمن نجات به تهدید و تطمیع خانواده ها روی آورده است! تا جایی که من اطلاع دارم خانواده ها جهت همکاری با انجمن نجات در جهت آزادی بچه هایشان بسیار فعال هستند و از انجمن می خواهند که به خانواده ها کمک کنند تا بتوانند با پا در میانی مجامع بین المللی و حقوق بشری راهی باز کنند و خانواده ها بتوانند با عزیزانشان ارتباط برقرار کنند.
در همین مطلب از زبان علیرضا گفته شده که 30 سال خانواده از علیرضا خبری ندارد! چرا علیرضا نباید حداقل خبر سلامتی اش را به اطلاع خانواده برساند، چرا علیرضا نمی تواند تماس تلفنی با خانواده داشته باشد؟ در دنیای ارتباطات در حالی که بین کشورها مرزی نیست اعضایی که در اشرف 3 هستند از این حق محرومند. چرا؟ مگر انسان چقدر عمر دارد. آن پدر و مادر پیر چقدر عمر می کنند که رجوی اجازه نمی دهد با فرزندش در تماس باشد، آیا مادر و پدر پیر علیرضا هم اطلاعاتی هستند! رجوی برای این که اعضایش با خانواده ها ارتباط بر قرار نکنند به هر ترفندی دست می زند از این می ترسند اعضای گرفتار با یک تماس خانوادگی تحت تاثیر عواطف قرار گرفته و اعضای انقلاب کرده یک دفعه ببرند. آری انقلاب طلاق مریم قجر در همین بزنگاههاست که صلاحیت و اصالت نداشته اش زیر سئوال می رود و خودش را نشان می دهد. این چه انقلابی است که افراد به تلنگری از آن می برند؟!
مسئولین فرقه در نوشته به اسم علیرضا توکلی مدعی شدند بعد از سرنگونی صدام در همان اوایل خانواده هایی که به اشرف آمده بودند تبدیل به پیکی شدند و برای فرقه رجوی در داخل ایران فعالیت می کردند !! اگر این حرف درست است چرا رجوی درب اشرف را روی خانواده ها بست؟ اگر رجوی قدرت جذب داشت چرا نیروهای فرقه دسته دسته فرار می کردند و به آمریکائیها پناه می بردند؟ اگر خانواده ها پیام آور رجوی بودند چرا رجوی خانواده را کانون فساد نامیده و به آنها فحش و ناسزا می گفت؟
من فکر می کنم درست بر عکس بود این خانواده ها بودند که بچه هایشان را تحت تاثیر قرار داده و باعث جدایی آنها شدند. آقای علیرضا توکلی اگر حرف شما درست است چرا مسئولین فرقه اجازه ندادند این ملاقات ها استمرار داشته باشد از چه می ترسیدند ؟ دلیل روشن است اعضای گرفتار وقتی با خانواده ملاقات می کرد تحت تاثیر قرار می گرفت. پدر و مادر پیر حقیقت ها را می گفتند و واقعیت ها را روشن می کردند. پس دروغ های فرقه بر ملا می شد. بعد از مدتی می دیدیم فردی که با خانواده اش ملاقات داشت از فرقه جدا شد. تناقضات را می بینید؟ آیا می تواند پاسخی درستی داشته باشید ؟!
متاسفانه علیرضا توکلی هم مانند بقیه افراد گرفتار سیستم مغزشویی فرقه رجوی است. از دنیای بیرون بی خبر است و نمی داند که پدر و مادر و بقیه اعضای خانواده اش خواهان دیدار و یا شنیدن صدایش می باشند. امیدوارم روزی برسد که علیرضا و دیگر دوستان اسیر رهایی یابند و بتوانند با خانواده های خود در تماس باشند.
گلی
باتوجه به اینکه تاکنون ازروشهای رجوی برای نگه داشتن اسیران اشرف کمابیش باخبریم معمولا رجوی برای اسرایی که احتمال میرود دستش راخوانده اندودیگر نمیخواهندخزعبلاتش را گوش دهند ودرحال فرار ازتشکیللات رجوی هستند مطلب مینویسدوبنام انها در مطبوعات خود برای خراب کردن پلهای پیش رویشان ازهیچ اقدام فروگذارنیست باید در اینده منتظر بریدن ایشان وکسب ازادیش باشبم به خانواده علیرضاتوکلی تبریگ میگوییم که طوفان اخرای زمستان سرد تشکیلات رجوی نوید بهارمیدهدوبزودی علیرضاتوکلی یه دامان انجمن اسیلاوخانواده ومملکت خویش برمیگردد ان شاءالله تعالی