چهارشنبه سوری؛ محملی برای سوء‌استفاده مجاهدین خلق از سنت‌ها

یکی از عناوین پر تکرار یا به عبارت بهتر فصلی موجود در سایت گروه مجاهدین خلق در این روزها، موضوع چهارشنبه سوری و ادامه فراخوان های آنها در این باره در راستای آشوب گرایی و تحریک عمومی به آشوب و خرابکاری است. در واقع استفاده ابزاری از ماهیتِ مراسم و آیین های فولکلوریک از این قبیل در مسیر پیاده سازی سیاست های راهبردی و برنامه های تاکتیکی توسط مجاهدین خلق اگر چه تکراری و شناخته شده است اما با این حال از زوایایی قابل تأمل و تعمق است. از این رو تحلیل این رفتارها و تاکیدات تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین خلق پیرامون آنچه با نام چهارشنبه سوری در حال نشر و باز نشر شعاری است می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. مع الوصف در یادداشت پیش رو تلاش خواهد شد تا به پس زمینه های فکری – ایده ای – سیاستی تشکیلات نفاق که با نقاب دروغین مدعی العموم بودن  دست به کار شده اند، پرداخته شود.

1- آنچه که به طور صریح در این باره از سوی مجاهدین خلق در حال پروانیده شدن است این می باشد که آنها تلاش دارند تا از چهارشنبه سوری به عنوان یک فرصت در زمینه فراهم سازی بسترهای اغتشاش سود ببرند. به عبارت جامع تر اینکه آنها با مغتنم شمردن فرصت هایی از این دست می خواهند تا جایی که امکان دارد سازمان شان را به اهداف دور دست شان نزدیک کنند. اهدافی که در چارچوب ولع نامشروع به موضوع قدرت یابی قابل تعبیر و تعریف می باشد که بخش اعظم آن از طریق تحریک عمومی جامعه با چاشنی تخریب اموال عمومی سیاستگذاری شده است.

2- از آنجا که براساس قانون اساسی کشور هرگونه تجمع عمومی – اجتماعی و یا صنفی نیازمند مجوز از وزرات کشور و نهادهای ذیربط می باشد، از نظر مجاهدین خلق مناسباتی چون چهارشنبه سوری می تواند فرصتی طلایی محسوب گردد؛ چرا که این رویدادهای تاریخی از منظر آنها قابلیت بالقوه ای را برای عملیاتی سازی برنامه های آنها داراست. بطوریکه به زعم آنها عدم وجود مقررات بوروکراتیک در این باره به سبب تاریخی بودن این گونه رویدادها، می تواند هم آزادی عمل آنها و هم گروه هایی که مخاطب آنها (کانون های شورشی) هستند را با سهولت بیشتری همراه سازد.

3- از جمله موارد و نکات مهمی که در فراخوان های فصلی این دوره مجاهدین خلق برای استفاده مقتصدانه از چهارشنبه سوری وجود دارد تلاش های مذبوحانه ای که با خلق تضادهای مصنوعی به دنبال آن هستند؛ تضادهایی که با قرار دادن هویت ملی در مقابل هویت دینی – مذهبی درصدد نهادینه سازی آن می باشند. بطوریکه با القاء کذب این موارد که هویت ملی با هویت موجود و پشتیبانی شده در ساختار سیاسی – فرهنگی متفاوت بوده و حتی در تقابل جدی با هم قرار دارند، هدف رویارویی اجتماعی – مردمی را در قالب بسیج نیروهای اجتماعی از طریق تحریک و تهییج مردمی با اتکا به شعائر ملی چون چهارشنبه سوری را با تمام توان دنبال می کنند.

4- تلاش برای جبهه بندی های مردمی علیه نظام سیاسی و معرفی خود به عنوان نیرویی پشتیبان مردم و در کنار مردم از سوی مجاهدین خلق تنها به اینجا ختم نشده است. در واقع مجاهدین خلق در تقسیم بندی های خودساخته از نظام اسلامی و مردم و مساعی فریبنده خود در راستای تقابل قرار دادن نظام اسلامی و مردم، درصدد جا انداختن نمادهای اسلامی به عنوان نماد و نشانه های نظام سیاسی حاکم هستند؛ بطوریکه با این ادعا که نمادهای موجود بر ضد و در جهت تضعیف نمادها و سنت های ملی – ایرانی هستند می خواهند منافع تقابل جویانه خود را با تهییج منفی عمومی فراهم سازند. از این رو در فراخوان های خود در مراسم چهارشنبه آخر سال علاوه بر اذعان به این موضوع که این روزهای ماندگار در دل تاریخ ایران زمین مانند چهارشنبه سوری فرصتی برای گسترش قیام! (شما بخوانید شورش و اغتشاش) است در فراخوان های این دوره به آتش کشیدن نمادهای ارزشی – انقلابی موجود در جامعه را نیز جار کشیده و فریاد می کشند.

5- به‌ هر رو رویکرد اقتباسی از نظریه مبارزه منفی توسط رجوی مسلکان دارای نکاتی است که بیشتر به یک طنز شبیه است؛ بطوریکه در فراخوان های ستاد اجتماعی مجاهدین خلق تلاش برای تغییر و ایجاد چرخش در ماهیت مراسم های فولکلور و آیین های تاریخی موجود در سنت ایرانیان که با تاکید بر سیاست اغوا سازی عمومی در حال پیاده سازی است چهارشنبه سوری را بستری مناسب و آماده برای تشکیل کانون‌های شورشی (اصطلاحی است که این روزها از سوی مجاهدین خلق برای تجمعات دو تا چندین نفره به کار می رود) تلقی می کنند.

دکتر مصطفی مطهری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا