حتی با وجود آنکه مطالعات و نظرسنجیها نشان میدهند که این گروه از حمایت ناچیزی برخوردار است، مجاهدین خلق ادعا میکند که بزرگترین گروه اپوزیسیون ایران است. این گروه دارای ایدئولوژی بشدت ضد آمریکایی است، به مانند یک فرقه عمل میکند و منابع مالی بدنام و غیرشفافی دارد. فرمهای مالیاتی سازمانهای پوششی مجاهدین خلق نشان میدهد که این گروههای به اصطلاح مردمی که به مقامات دستمزد میدهند و به سیاستمداران هدیه اعطا میکنند برای چنین هزینههایی از خود منابع مالی ندارند.
در حالیکه این سازمان چندین افسر نظامی و تاجر آمریکایی را در سالهای منتهی به انقلاب در ایران کشته است، وزارت امور خارجه آمریکا در سال 2012 مجاهدین خلق را از فهرست تروریستی حذف کرد. این اقدام وزیر امور خارجه وقت، هیلاری کلینتون ربطی به هیچ ارزیابی صادقانهای از تروریسم مجاهدین نداشت و بیشتر به فریبکاریهای ماهرانه دیپلماتیک هم برای شایعات درباره حفاظت آمریکا از یک گروه تروریستی و هم برای تسهیل انتقال این گروه از کمپی در عراق به آلبانی ربط داشت. اینکه در مغایرت با دیگر ایرانی آمریکاییها، اعضای مجاهدین خلق که به طور طبیعی شهروند آمریکا هستند نمیتوانند مجوز چک امنیتی یا جایگزینی در سمتهای حساس در خدمات دولتی ایالات متحده دریافت کنند، درستی ارزیابی اف بی آی و در سطح بالاتر حکومت آمریکا را نشان میدهد.
این یک سند اف بی آی متعلق به سال 2004 است که گستره نگرانیهای حکومت آمریکا درباره این گروه را روشن میکند. صفحات 2 تا 4 فهرستی از اقدامات تروریستی مجاهدین خلق علیه آمریکاییها و پس از آنکه متحدین مجاهدین در جمهوری اسلامی آنها را کنار گذاشتند، علیه ایران، ارائه میدهد. گزارش اف بی آی درباره این ترورها چنین است:
تحقیقات لوس آنجلس روشن کرده است که مجاهدین خلق در حال حاضر درگیر برنامه ریزی و اجرای اقدامات تروریستی است. برنامهریزیها در پایگاههای مجاهدین خلق در عراق و در در اوور سور دواز واقع در پاریس فرانسه انجام میگیرد. لوس آنجلس شمار زیادی تماس تلفنی ضبط کرده است که در آنها سران مجاهدین خلق از پایگاه خود در فرانسه در خصوص اقدامات تروریستی خاصی از جمله بمب گذاری صحبت میکنند. تحقیقات مشترک با پلیس ضد تروریسم فرانسه ( د اس ت) و اداره پلیس کلن آلمان یافتههای مشابهی از نوارهای ضبط شده فرانسه و آلمان افشا میکند.
شگفت آور است که با توجه به شواهدی که نشان میدهد مجاهدین خلق از اقامتگاه رجوی در اوور سور دواز برای حملات تروریستی برنامه ریزی میکردند –اگر نه اینکه هنوز به برنامه ریزی ادامه میدهند– بسیاری از سیاستمداران آمریکایی داوطلبانه صحنه را با انها شریک میشوند و این رفتار را در ازای چک های پرداختی توجیه میکنند. این موضوع سنجهای برای میزان فساد این افراد است و باید صلاحیت آنها را برای نقشهای سیاسس دیگرشان از بین ببرد.
در ادامه اف بی شورای ملی مقاومت را به عنوان شاخه سیاسی مجاهدین خلق چنین توصیف میکند: این سازمان بشدت ستیزهجو دفتری در واشنگتن دی سی دارد و پایگاههای مجاهدین خلق هسته واشنگتن را در کلیسای فالز در ویرجینیا را به هم پیوند میدهد. این سازمان به طور مداوم به بهانه مسائل حقوق بشری در ایران در حال لابی کردن در میان اعضای ناآگاه کنگره است.
اگر کارمندان کنگره بدون درک سوابق و ترفندهای مجاهدین خلق قرار ملاقاتها را برای اعضا تنظیم کنند صدمه بزرگی به آن ها میزنند.
مجاهدین خلق گرایش دارند به اینکه چنان که نظریهپرداز تئوریهای توطئه و نامزد همیشگی ریاست جمهوری لیندون لاروش زمانی عمل میکرد، عمل کنند. این نکته را درباره دستگیری سوسن عضدانلو خواهر “رییس جمهور برگزیده” مریم رجوی بخوانید:
“او در دسامبر 2001 در کلن آلمان در یک عملیات مشترک میان اف بی آی و اداره پلیس کلن دستگیر شد. در یک طرح پیچیده کلاه برداری در رابطه با کودکان و مزایای اجتماعی شان دست داشت.” اینکه امروز مجاهدین خلق با نقل تئوریهای توطئه لاروش برای افترا زدن به روزنامه نگاران، دانشگاهیان و تحلیلگران انتقادها را دفع میکنند استفاده از همان روش است.
اسناد اف بی آی در ادامه فهرستی از سوالات را برای پرسش از اعضای مجاهدین خلق که شهروند آمریکا هستند یا نیستند؛ کارگزاران مالی سازمان؛ رهبران و جدا شدهها مطرح میکند. همه فهرست ارزش خواندن دارد. در میان ایرانیان، مجاهدین خلق به لحاظ سیاسی بی اهمیت هستند. در ایالات متحده نیز باید طرد شوند. وقت آن رسیده که یک بار برای همیشه کلابرداری مجاهدین خاتمه یابد.
واقعا شگفت انگیز است که با این همه دانستهها درباره مجاهدین، بسیاری مقامات آمریکایی و اروپایی به مبادله اعتبارشان با پول ادامه میدهند.
مایکل روبین – ترجمه انجمن نجات فارس