دیدگاه روزنامه نگار آلبانیایی درباره دموکراسی مورد ادعای مجاهدین خلق

یک دموکراسی پوچ

سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک جنبش اسلامی دموکراتیک در سپتامبر 1965 تأسیس شد. این گروه در سال 1986 در عراق مستقر گردید و پس از همکاری علیه وطن خود با رئیس جمهور وقت عراق صدام حسین، کمپ اشرف را در نزدیکی مرز ایران ساخت.

از آنجایی که این گروه 6 آمریکایی را در سالهای 1970 کشته بود، واشنگتن آن را در سال 1997 به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی نمود.

در سال 1986 سازمان پایگاه عملیات خود را به شرق عراق منتقل کرد، اما با حمله آمریکا به عراق، اوضاع تغییر نمود. نیروهای آمریکایی به اهداف خود حمله کردند اما با سازمان به آتش بس رسیدند و پس از خلع سلاح، تصمیم بر این شد که آنها در کمپ اشرف، پایگاه نظامی سابقشان در عراق نگهداری شوند.

کریستال تی وی آلبانی
کریستال تی وی آلبانی

این گروه به دلیل کشتار پرسنل آمریکایی در ایران در دهه 70 توسط آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شد. با عقب نشینی آمریکایی ها از اشرف در سال 2011، درگیری خشونت آمیز بین آنها و سربازان عراقی آغاز شد. در سال 2013، اولین گروه 210 نفری مجاهدین خلق به کشور ما (آلبانی) پناه بردند، در حالی که امروز بیش از 3000 نفر در مانز (در آلبانی) پناه گرفته‌اند.

تصمیمات دولت های سالی بریشا و ادی راما در آن زمان در مورد پذیرش مجاهدین خلق هرگز علنی نشده است، بنابراین اطلاعات در مورد آنها حداقل می باشد و شرایط پذیرش آنها مشخص نیست.

در ژوئن 2015، برخی از رسانه های عراقی گزارش دادند که مجاهدین خلق در حال خرید ملک در آلبانی هستند تا اردوگاهی شبیه به اردوگاهی که زمانی در عراق داشتند برپا کنند. به گفته آنها، چنین اردوگاهی می تواند به پایگاهی برای آموزش سازمان های تروریستی مختلف تبدیل شود.

اما امروزه، از میان بسیاری از روایت هایی که از اعضای سابق مجاهدین خلق شنیده ام، شرایط اسفبار آنها را در این اردوگاه در مانز در آلبانی درک کرده و می دانم. جدای از این، مهم ترین نکته این است که این گروه معتقد است که یک سازمان دموکراتیک است و این در شرایطی است که بسیاری از حقوق اساسی اعضا در این اردوگاه اجرا نمی شود. هر کس در این خصوص دچار تناقض می شود.

آزادی در اینجا کجاست؟

یکی از اصول اصلی دموکراتیک، حق بیان عقیده و داشتن کرامت انسانی است. این در سازمان مجاهدین خلق هرگز عملی نشده است.

برای سازمان مجاهدین خلق حق بیان به این معنی است که شما همه نظرات خود را بر روی یک کاغذ نوشته و تحویل میدهید که ظاهرا توسط مسعود رجوی که رهبر این سازمان است بررسی می گردد و البته کمتر موردی جواب داده می شود. آزادی در اینجا کجاست؟

ما خودمان را آزاد و با اصول دموکراتیک تعریف می کنیم به شرطی که همه آنچه را که فکر می کنیم بتوانیم بیان کنیم. آیا این آزادی است که برای خروج از کمپ محل اقامت تا چند متری یا چند کیلومتری خارج از کمپ باید ویزا بگیرند؟ آیا به این می گویند آزادی؟

اما چیزی که بیش از همه در صحبت ها و اعترافات اعضای سابق این سازمان موجب تعجب من شد، این است که حق تشکیل خانواده مجاز نیست!

یکی از اعضای سابق به من گفت که برادرش خیلی نزدیک است، فقط 35 کیلومتر دورتر است و 7 سال است که با او ملاقات، صحبت و ارتباط نداشته است.

پوچ ترین یافته!

پوچ ترین چیزی که شنیده ام این است که مسعود رجوی و همسرش می گویند خانواده دشمن شماست. وقتی پدر یا مادری 30 سال برای فرزندش که این سازمان برای برخی مادران آنها را مرده اعلام کرده عزاداری می کند، در حالی که آنها را در سیمای خود سازمان در حال اجرای زنده دیده اند، او چگونه می تواند دشمن باشد. اینکه مادر عزادار است و به دنبال فرزندش است، این سازمان اعضای خود را مجبور می کند تا پدر و مادر خود را دشمن خطاب کنند.

آن مادر چیزی بیش از یک تماس تلفنی نمی خواهد!

توسط آلدو سولولاری روزنامه نگار –  ترجمه انجمن نجات

لینک به منبع اصلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا