عباس محمدپور عضو پیشین مجاهدین خلق در گفتگو با انجمن نجات از دلیل حضور خود در تجمع مقابل سفارت ترکیه گفت.
محمدپور در سال 1393 پس از 27 سال اسارت در تشکیلات مجاهدین خلق، از کمپ لیبرتی عراق به کشور آلبانی منتقل شد و توانست پس از سالها تحمل مناسبات فرقهای رجوی خود را از بند آن نجات دهد. او که اکنون از اعضای انجمن نجات است در گردهمایی روز جمعه انجمن نجات در مقابل سفارت ترکیه، حافظ منافع دولت آلبانی، در تهران حضور یافت.
محمدپور در پاسخ به خبرنگار انجمن نجات علت حضور خود در این تجمع را چنین بیان کرد: “پلیس آلبانی با ورود به کمپ مجاهدین به نوعی شکافی در اشرف 3 ایجاد کرده است و ما برای تشکر از دولت آلبانی در مقابل نمایندگی این کشور در سفارت ترکیه جمع شده ایم.”
عباس محمدپور که خاطرات مشابهی از زمان حضور در عراق در ذهن دارد، میگوید: “درگیریها از سر خودخواهی سازمان است. این بار که در آلبانی اتفاق افتاد من لحظات آنجا (عراق) برایم تداعی شد که ما جلوی نیروهای عراقی قرار گرفتیم. این بار در آلبانی هم سازمان دولت درون دولت تشکیل داده و حصاری دور نفرات کشیده که هم فیزیکی و هم ذهنی است. الان این حصار به نوعی شکسته شده است و آن حصار ذهنی هم شکسته میشود. این قدمی است برای اینکه نفرات بتوانند به تدریج تک تک از حصارهای سازمان آزاد شوند.”
این عضو سابق فرقه رجوی دلیل امتناع سازمان از جاری شدن قوانین کشورهای میزبان در قرارگاهش را چنین بیان میکند: “سازمان روز اولی که وارد میشود میگوید اینجا ایستادهام. بعد میگوید: میشود پتویم را زمین بگذارم؟ بعد میگوید میشود بنشینم؟ اینچنین خود را جا میدهد…در آلبانی هم همینطور شد. اولش یک آپارتمان بود. بعدش یک قرارگاه درست کردند. بعد خودش یک سیستم درست کرد که به نوعی دولت آلبانی را کنترل کند. میخواستند یک جبهه دیگری درست کنند. نکته دیگری که سازمان از قدیم هم میگفت این است که سازمان با تنش زنده است. اگر جایی تنش نباشد نیروها خود به خود به فکر فرو میروند و میپرسند ما اینجا چه کار میکنیم؟…تنش ها به نیروها انگیزه میدهد.”
در پاسخ به این سوال که چگونه میشود نیروها به راحتی جان خود را در مقابله با نیروهای امنیتی به خطر میاندازند، محمد پور میگوید: “برای کسی که داخل مناسبات نیست درک و فهمش سخت است.” او سپس توضیح میدهد که همنشینی سالیان دراز در محیط بسته فرقه رجوی افراد را به لحاظ روحی به هم نزدیک میکند به طوری که اگر به هر دلیل یک نفر با نیروهای پلیس درگیر شود بقیه افراد برای درگیری با او همراه میشوند. او همچنین توضیح میدهد که سازمان چگونه نیروها را برای درگیری تحریک میکند: “مخصوصا زنان سازمان جلو میروند و اگر پلیس یک دستی به آنها بزند، فرماندهان شروع میکنند به اینکه زن هم وطن شما مورد تعرض قرار گرفته، غیرت شما کجاست و چنین میشود که همه برای هواداری از آن زن وارد درگیری میشوند. کافی است که در این میان زخم کوچکی بردارند.”
عباس محمد پور در خصوص چشم انداز پیش روی مجاهدین خلق به ویژه پس از استقرار پلیس آلبانی در اشرف 3 بر این باور است که سازمان رو به افول است. او سرآغاز این افول را حمله آمریکا به عراق در سال 2003 میداند: “از بعد از حمله آمریکا به عراق سازمان مثل درختی شده است که هیچ جوانهای ندارد و از ناحیه ریشه و ساقه در حال خشک شدن است. سن افراد بالا رفته است. سال به سال از تعداد افراد کم میشود. یک عده هم دارند جدا میشوند. الان پایینترین سن در سازمان 45 سال است…حضور پلیس در اشرف 3 شکافی ایجاد میکند که ارتباط افراد با دنیای بیرون را بیشتر میکند. وقتی که ارتباط داشته باشند، بیشتر میتوانند حصارهای ذهنی را بشکنند. وقتی حصار ذهنی بشکند، حصار فیزیکی راحت تر شکسته میشود.”
محمدپور در پایان ابراز امیدواری کرد که این نقطه فروپاشی سازمان باشد و به زودی خبرهای خوشحال کنندهای از آلبانی برسد.