نجات در هفته ای که گذشت – شماره 101

مروری بر مطالب 7 الی 12 مردادماه 1402 درج شده در سایت نجات

*شنبه 7 مرداد

در روز شنبه جمعاً 10 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

اطلاعیه انجمن آسیلا

روز سه شنبه ۲۵ ژوئیه هیئتی از انجمن آسیلا در شهر پوگرادس مهمان ۴ انجمن این شهر بود.
… رؤسای انجمن ها در جلسه مشترک با آسیلا اعلام همبستگی و پشتیبانی خود را ابراز نمودند و خواستار تداوم همکاری در زمینه حقوق بشر را داشتند.
همچنین از این انجمن ها دعوت شد که در کنفرانس بزرگ حقوق بشری انجمن آسیلا در تیرانا شرکت کنند که مورد استقبال انجمن ها قرار گرفت.

حضور ثریا عبداللهی در همایش انجمن آسیلا در شهر کورچه

… در این همایش که انجمن آسیلا همراه با نمایشگاه عکس و کتاب در هتل گراند پالاس شهر کورچ برگزار کرد، چند تن از اعضای پیشین تشکیلات مجاهدین خلق و اعضای فعلی انجمن آسیلا از جمله خلیل انصاریان و حمید آتابای، در کنار مخاطبین حضور داشتند و به روشنگری درباره ماهیت ضد خانواده انجمن آسیلا پرداختند.
… خانم ثریا عبداللهی از طریق ارتباط تصویری به شرح سرگذشت فرزندش و چگونگی فریفته شدن و شستشوی مغزی او توسط سران مجاهدین خلق پرداخت. او از مقامات آلبانیایی و نهادهای حقوق بشری تقاضا کرد که مراتب سفر او به آلبانی و دیدار با فرزندش را فراهم کنند….

۱۰۴ نفر از اعضای گروه تروریستی مجاهدین خلق در دادسرای تهران محاکمه می ‌شوند

دادگاه کیفری یک استان تهران با صدور یک آگهی عمومی، اعلام کرد بر اساس پرونده تشکیل ‌شده در این دادگاه قرار است ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به عنوان متهم محاکمه شوند و لازم است این افراد که از کشور متواری هستند برای دفاع از خود به دادگاه وکیل معرفی کنند….

مصاحبه ایرنا با ایرج صالحی به مناسبت سالگرد عملیات مرصاد

شکست در عملیات مرصاد، آغاز افول گروه مجاهدین خلق

پنجم مرداد سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد یا فروغ جاویدان است. ایرج صالحی عضو جداشده از گروه مجاهدین خلق در گفت ‌و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در سمنان گوشه ‌ای از خباثت ‌های سرکرده این گروه تروریستی و آغاز افول مجاهدین خلق پس از شکست مفتضحانه در این عملیات را بیان کرد.

ترس از انتقام، تنبیه و حسابرسی، مانعی برای خروج از فرقه رجوی

… اعضایی که خواهان جدایی هستند می ترسند همین که به تشکیلات بگویند می خواهند بروند با عواقب سخت و دردآوری روبرو شوند. اگر کسی قصد خروج داشته باشد هرگز آن را به کسی در تشکیلات نمی گوید. چرا که او وضعیت کسانی را دیده است که تنها به دلیل این که خواستار خروج شده اند در تشکیلات چه بلایی به سرشان آورده اند.
در تشکیلات مجاهدین اعلام جدایی و ترک گروه، به معنی بریدگی از مبارزه و یا مزدور وزارت اطلاعات بودن و جاسوسی به نفع حکومت ایران تلقی می شود.حال شما تصور کنید که کسی به دلایل شخصی و فردی می خواهد فرقه را ترک کند چه اتهاماتی را باید به جان بخرد. هرچه سطح تشکیلاتی فرد بالاتر باشد این نوع فشارها و دادن انواع شکنجه های روحی و روانی هم به مراتب سخت تر و بیشتر می شود.
در تشکیلات، مراحلی برای تنبیه و متقاعد کردن عضوی که می خواهد گروه را ترک کند وجود دارد. این مراحل از فشارهای ساده و اولیه گرفته تا فشارهای سخت و روانی شدید و در گروه های بزرگتر را شامل می شود….

توهم سرنگونی در استراتژی رجوی – قسمت ششم

… بعد از مخفی شدن رجوی مسئولیت پیام های سرنگونی در موقع تحویل سال به مریم رجوی سپرده شد. او در ابتدای سال 1390 گفت که بی گمان این آغاز عصر آزادی و دموکراسی است؛ عصر زنان و عصر حاکمیت مردم ایران و …
… با شروع سال 92 مریم رجوی سال جدید را سال جهش و مبارزه و مقاومت در همه زمینه ها و سال پایان کهنگی و سال انقلاب، سال شورش و جنبش و سال قیام برای آزادی نامید !!!.
… مریم رجوی دلیل اعلام سال 93 را به تاسیس شورای مرکزی مجاهدین که مرکب از هزار زن بود نسبت داد و این که این زنان می توانند سرنگونی مورد ادعایی رجوی را به ارمغان بیاورند.
… مریم رجوی در حالی سال جدید را جشن گرفت که خبری از وعده سرنگونی نبود و دلش را به این جملات خوش کرد که سال 94 را در حالی آغاز می کنیم که حکومت ایران در مهم ترین گلوگاه های حیاتی اش خود را در برابر تهدیدهای مرگبار یافته است.
… سال 1395، سال شکست حکومت ایران و طلیعه بهار آزادی، برخلاف سال گذشته مریم رجوی باز به نشخوار ادعای سرنگونی پرداخت و مثل این که به این توهم رسیده بود که طلیعه بهار آزادی در راه است. وی در ادامه مدعی شد ورود به مرحله تهاجم حداکثر و کسب پیروزی های پی در پی برای مردم ایران هستیم !!!…

حرمله هم از کاری که مجاهدین خلق با نوزادان اسلام‌ آباد کردند، حیا می‌ کند

… طبق آماری که از کشتگان بیمارستان اسلام ‌آباد به دست آمده بیش از ۱۰ یا ۲۰ درصد آن ‌ها نظامی نبودند و حتی همان ‌ها هم بیشتر بسیجی‌ و سرباز بودند، نه پاسداران و فرماندهان جنگی. بقیه آن‌ ها متشکل از پرستاران، پزشکان، خانواده ‌ها، مردان غیرنظامی، زنان، کودکان و نوزادان بودند. نوزادانی که بدون هیچ گناهی زنده زنده سوزانده شده یا به وسیله گلوله ‌هایی که در بدن مردان تنومند جنگی حفره‌ های بزرگ ایجاد کرده و آن‌ ها را از پا می ‌انداخت، کشته شده بودند. مادرانی که مرگ تدریجی و دردناک کودک یا نوزاد خود را جلوی چشم خود می ‌دیدند، اما کاری جز فریاد و التماس به خدا و پرستاران و پزشکان نقش بر زمین شده، از دستشان برنمی‌ آمد. کودکانی که پشت پدر و مادر مضطرب و وحشت زده خود پنهان می‌ شدند تا مجاهدین خلق متوجه آنان نشوند، اما دو صدای شلیک گلوله با صدای جیغ و داد والدینشان در هم پیچید و ابتدا پدر و سپس مادر بر زمین افتاد. صدای شلیک بعدی برای خود کودک بود….

*یکشنبه 8 مرداد

10 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

وقایع 6 و 7 مرداد سال 1388 به روایت خلیل انصاریان

راه سازمان مجاهدین خلق فقط با خون حل و فصل می شود.

6 و 7 مرداد ماه سال 1388، یک بار دیگر قدرت طلبی سازمان مجاهدین خلق منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از اعضا شد.
ارتش عراق ، پس از روزها مذاکره با سران سازمان مجاهدین و حاصل نشدن توافق، برای ورود به قرارگاه اشرف و احداث ایستگاه پلیس در این قرارگاه به زور متوسل شد. سران سازمان بدون توجه به این که در خاک کشوری دیگر، باید تابع قوانین دولت حاکم باشند، نیروها را وادار کردند تا با دستان خالی مانع ورود نظامیان عراقی به قرارگاه اشرف بشوند و به این ترتیب روزی خونین در تاریخ قرارگاه اشرف رقم خورد….

اظهارات ابراهیم مرادی به مناسبت سالگرد قربانیان وقایع 6 و 7 مرداد 1388 در قرارگاه اشرف

… از قبل از جریانات 6 و 7 مرداد ماه ، بارها برای ما نشست برگزار کردند و گفتند اگر توپ و تانکی وارد شد بدانید که همه مانور سیاسی است و ترس به خود راه ندهید.
… رجوی همیشه به دنبال کشته سازی است و تعداد کشته ها هر چه بیشتر باشد از نظر او بهتر و رضایت بخش تر است. او می گوید در این ماجرا ملاک رجوی، کشته شدن هزار نفر بود….

جنایت سازمان مجاهدین خلق در 6 و 7 مرداد 1388 به روایت حمید محمد آتابای

… صبح روز 6 مردادماه ، پلیس عراق وارد شد و قسمت های خالی شمال کمپ اشرف را به تصرف درآورد. در ابتدا هیچ شلیکی نبود. وقتی شلیک ها شروع شد سران سازمان با بلندگو اعلام کردند که این شلیک ها مشقی هستند. مقاومت کنید تا پیروز شویم. اما تعداد زیادی از افراد کشته و زخمی شدند.
بعد از این واقعه مسعود رجوی نشستی برگزار کرد و با وقاحت تمام گفت من توقع داشتم هزار نفر کشته شوند. یازده نفر کشته شدند که یک درصد هم نشد.

مراسم عاشورا در آلبانی

مراسم عاشورای حسینی در انجمن آسیلا و با حضور اعضای ایرانی و آلبانیایی انجمن آسیلا برگزار شد.
یکی از اهداف انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی، آشنا کردن مردم آلبانی با فرهنگ و آداب و رسوم و آیین های مذهبی جامعه ایرانی است. به این منظور و برای گرامیداشت ایام دهه اول محرم و روز عاشورا، انجمن آسیلا مراسمی را با حضور اعضای ایرانی و آلبانیایی عضو این انجمن ترتیب داد.
خلیل انصاریان توضیحاتی را درباره امام حسین، روز عاشورا و آیین مذهبی مرتبط با این روز برای حضار بیان کرد.

وضعیت قرارگاه اشرف بعد از شکست در عملیات فروغ جاویدان

… رجوی در زمینه سیاسی نیز حرف های تکراری قبلی خود را می زد، مثلاً می گفت: “صلح طناب دار جمهوری اسلامی است.” او می گفت باید آماده شویم و حتی با فریبکاری برای به هیجان آوردن نیروها و دادن روحیه می گفت نام عملیات سرنگونی بعدی “فروغ 2” است! رجوی در این نشست گفت مجاهدین با ورود به عملیات، تمامی “توطئه های ارتجاعی – امپریالیستی” را درهم شکسته و آینده خود را تضمین کردند و حضور خود در عراق را مشروعیت بخشیده اند چرا که نشان دادند ارتش آزادیبخش “زائده جنگ” نیست و عملیات فروغ را بیمه نامه ارتش آزادیبخش خواند.
اما این ها دروغی بیش نبودند چرا که اولاً رجوی در هماهنگی کامل با ارتش صدام این عملیات را انجام داد، ثانیاً صدام برای او فرصت یک هفته ای را خریده بود و آتش بس را یک هفته بعد از اعلام آمادگی ایران امضا کرده بود. سوماً بعد از آتش بس ارتش آزادیبخش رجوی امکان عملیات در مرزها را نداشت و تنها به دلیل جنگ بود که این فرصت را به دست آورده بود و به صورت زائده ای در کنار نیروهای صدام علیه نیروهای ایرانی عمل می کرد….

بیجار رحیمی از سازمان مجاهدین خلق جدا شد و به آسیلا پیوست

… پیوستن آقای بیجار رحیمی به انجمن آسیلا این نوید را می دهد که آسیلا علی رغم تمام مشکلاتی که سازمان مجاهدین خلق بر سر راهش قرار داد همچنان مأمن کسانی است که دیگر نمی خواهند برده داری نوین را در اردوگاه بسته و دورافتاده این سازمان تحمل کنند و مایلند خود را از اسارت ذهنی و عینی این فرقه مخرب نجات دهند….

از شور شورا تا پارلمان ایتالیا

هفته گذشته مریم رجوی جلسه ای پر هیاهو و تبلیغی با اعضای شورای ملی مقاومت برگزار کرد. مجاهدین هدف از برگزاری این جلسه را “نشست سالیانه” عنوان نمودند اما در واقع هدف مریم، سامان دادن به وضعیت آشفته اعضای غیر مجاهد این شورا و بیرون کشیدن آنان از استیصال و وحشت ناشی از ضربات اخیر بود که بیش از ساکنان اشرف 3، شورایی ها را آچمز و از میدان خارج کرده بود. بطور معمول نشست سالیانه شورا در سالروز تأسیس آن (30 تیر 1360) برگزار می شد، اما مریم برگزاری آن را دو هفته جلو انداخت چون بدون تغییر وضعیت این افراد منفعل شده، بازیابی روحیه هواداران شورا نیز ممکن نبود، ضمن این که شرایط متزلزل شورا می توانست بازماندگان این نهاد باسمه ای را دچار ریزش کند. با اینحال، از حدود 530 عضو شورای ملی مقاومت، کمتر از چند ده نفر به این جلسه وارد شده بودند که متوسط سن آنان نیز 80 سال بود….

مریم و کودک سربازان ارتش آزادیبخش

… با توجه به این کارنامه سیاه، آیا مجاهدین فراموش کرده اند چه تعداد از کودکان و نوجوانان ایرانی را به اقدامات تروریستی کشیده اند و یا این تبلیغات فریبکارانه صرفاً برای پوشاندن جنایات مریم و مسعود رجوی است؟ آیا نوجوانانی که با افتخار و با اصرار خود به جبهه می رفتند تا کشور و ناموس خود را از گزند تجاوز حزب بعث عراق حفظ کنند کارشان خطا بود ولی اعزام کودکان و نوجوانان از مدرسه به عملیات تروریستی و انتحاری در راستای به قدرت رساندن مسعود و مریم یک اقدام شرعی است؟ آیا مریم رجوی قبل از این بازی های تبلیغی نباید پاسخگوی اعمال و رفتار ضد انسانی خود علیه کودکان ایرانی باشد؟ و سوال اینجاست که اگر این همه نگران کودکان ایرانی است چرا هیچ گاه به بمباران مدارس به دست صدام و کشتار کودکان ایرانی معترض نشد؟ و چرا به بمباران شیمیایی کودکان سردشت و حلبچه اعتراض نکرد؟ این شارلاتان بازی و اشک تمساح ریختن برای کودکان کهنه شده و فضیحت های مریم رجوی را نمی پوشاند.

*دوشنبه 9 مرداد

در این روز کلاً 10 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

عملیات فروغ جاویدان، و کمرهایی که رجوی آن ها را شکست

… روحیه پایین نیروها به دلیل شکست سنگین در عملیات، بسته شدن مرزها، قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط دولت ایران و چشم انداز صلح بین ایران و عراق، آینده تیره و تاری را برای نیروهای مجاهدین ترسیم می کرد .
بعد از گذشت مدتی و جمع و جور شدن نیروها در قرارگاه اشرف، نشست های ۵ روزه ای در کلیه سطوح تشکیلاتی برای جمع بندی عملیات توسط شخص رجوی آغاز شد تا به قول خودش “کمرهایی خم شده را راست کند.” این سلسله نشست ها بعدا به بحث های تنگه و توحید معروف شد.
عملیات بی فروغ، ضربه سنگینی بر پیکره مجاهدین وارد آورد و تعداد زیادی از فرماندهان و مسئولین قدیمی در این عملیات کشته شدند و اغلب نیروهای پائین هم نفرات جدیدی بودند که یا در بسیج نیرویی قبل از عملیات از خارج آمده بودند و یا کسانی بودند که در طی عملیات مختلف سازمان اسیر شده و بعداً به ارتش رجوی تحت شرایطی خاص پیوسته بودند ….

یک درس بزرگ تاریخی در سالگرد 7 تیر

… اقدام تروریستی انهدام مقر حزب جمهوری اسلام به حدی شیطانی و نفرت انگیز بود که مسعود رجوی تا به امروز جرأت نداشته به طور مستقیم مسئولیت آن را بپذیرد و آن را به خود نسبت دهد. اگرچه به عنوان یک عضو دانش آموزی این تشکیلات، از همان زمان تردیدی در انجام آن از سوی مجاهدین نداشتیم و مسئولین ما نیز این را به ما گفتند و موسی خیابانی هم در زمستان همان سال (1360) در آخرین پیام صوتی که برای مسعود رجوی فرستاده بود، آن را “انفجار خشم خلق” نامید و از آن پس در نشست های درونی هم مسعود بارها به آن معترف شد و از این هم پا فراتر گذاشت و شخصاً به صدام حسین گفت این کار به دستور خودش انجام شده و دولت های اروپایی هم مطلع هستند و چون با آن مخالفتی نداشتند ما را تروریست ننامیدند….

حجاب؛ پرچم ایدئولوژی سیاسی مجاهدین خلق

… بهزاد مهرانی فعال سیاسی مخالف حکومت ایران در مطلبی با عنوان “آیا تمسخر لچک اعضای مجاهدین خلق تمسخر حجاب است؟” که در حساب کاربری اینستاگرام خود منتشر کرده است، شرح می ‌دهد که حجاب اجباری زنان مجاهد خلق مورد تمسخر است و نه حق انتخاب پوشش به طور عام. او توضیح می ‌دهد که حمله به نوع پوشش مجاهدین خلق در حقیقت حمله به ایدئولوژی ای است که افراد را مجبور به نادیده گرفتن حقوق خود می‌ کند که یکی از این حقوق حق انتخاب نوع پوشش و حجاب است.
… مهرانی در ادامه شرح می‌دهد که علت حمله‌ های تمسخرآمیز از سوی مردم عادی نسبت به مجاهدین خلق چیست: “در واقع آنچه بسیاری از مردم آن را تمسخر می ‌کنند این ایدئولوژیک بودن و اجباری بودن آن است…مردم به ایدئولوژی مجاهدین خلق می ‌تازند و حجاب هم یکی از بیرق‌ های مجاهدین خلق است.”…

محاکمه سران مجاهدین خلق در راه است

… در این میان خبر درج شده به مراتب باعث خوشحالی تمام جداشدگان از فرقه رجوی که برای سالیان تحت شکنجه و خشونت سران مجاهدین قرار داشتند، گردیده است. این خبر همچون بمبی در خارج از مرزهای ایران و شبکه های فارسی زبان همچون بی بی سی و غیره منتشر شده است و موجی از نگرانی را برای سرکردگان مجاهدین خلق فراهم کرده است.
… طرح دعوی حقوقی اعضای جدا شده علیه مجاهدین در سال 1399 که منجر به صدور حکم محکومیت سران مجاهدین از طریق شعبه 55 دادگاه روابط بین الملل تهران گردید طبعاً در کنار پرونده جدید کیفری در راستای اثبات جنایت سرکردگان مجاهدین، وضعیت خفت بار آن ها را در سطح بین المللی تحت الشعاع قرار خواهد داد….

شیطان سازی یا بازگویی حقایق

این جماعت عادت دارد که کاستی ها و گناهان خود را به گردن دیگران بیاندازد که اگر این طور نکند معلوم می گرداند که در کارهایش اشتباهات و خللی است و این با اصول عقاید فرقوی آنان که به موجب این اصول فرقه اشتباه نمی کند و اگرعملاً اشتباهی مشاهده می شود مال دیگران و لابد نتیجه توطئه دشمنان اوست !
باند رجوی در اثبات این ادعاهایش و توجیه نظرات متوهمانه ای که نسبت به جهان و حوادث آن و عملکرد خودش دارد، نوشته بلند بالایی نوشته که مستنداتش اظهارات کسانی هست که در حیطه لابی گری (دلالی) او قرار دارند و مسلماً این لابی ها ملزم اند چیزی را بیان کنند که فرقه رجوی از آن ها می خواهد….

حکومت استبدادی فردی،حکومت مورد تأیید مجاهدین خلق

… این باند تبهکار از همان اوان انقلاب، پیشبرد اهداف جاه طلبانه و بغایت متوهمانه خود را در بند و بست با کشورهای خارجی که دشمنی خود را با ایران و ایرانی نشان داده اند مشاهده نموده و آغوشی گرمتر ازآغوش دشمنان ملک و ملت ندیده و بنابراین استقلال محلی از اعراب در ادبیات رجوی وجود نداشته است.
ثانیاً رجوی هرگز در داخل مناسبات فرعونی خود انتخاباتی برگزار نکرده و حق اعضا در خصوص انتخاب کردن و شدن را به هیچ گرفته و در نهایت با اتخاذ تدابیر شیطانی تمامی اعضای تشکیلات را به بنده و برده خود تبدیل کرده و سپس آن ها را از دیگر حقوق های لازم انسانی محروم نموده است!…

گردهمایی انجمن نجات ارومیه در حمایت از فعالیت های آسیلا در آلبانی

با هدف حمایت از فعالیت های انجمن آسیلا در روزهای اخیر تعدادی از خانواده ها و اعضای جداشده از فرقه تروریستی مجاهدین با حضور در دفتر انجمن نجات استان آذربایجان غربی با مسئول دفتر نمایندگی این انجمن دیدار و مراتب تشکر و قدردانی خود را از فعالیت های انجمن آسیلا اعلام کردند.
خانواده های حاضر در دفتر انجمن استان آذربایجان غربی به نمایندگی از سوی سایر خانواده ها اعلام کردند که ملاقات حضوری با عزیزانشان در کشور آلبانی همچنان مهم ترین درخواست آنان محسوب می شود. لذا در همین راستا خانواده ها از مسئولین انجمن آسیلا خواستند تا درخواست های انسانی و به حق آنان را به گوش مقامات دولت آلبانی و ارگان های حقوق بشری در سطح جهان برسانند….

30 خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت پانزدهم

… در شهر طوز خرماطو بعد از این که به گفته مجاهدین خلق از داخل شهر به نیروهایش شلیک شد شهر را به گلوله بستند که دامنه های آتش از میان خانه ها و مناطق مختلف زبانه می کشید. نیروهای مجاهدین خلق همچنین علی رغم این که از طرف رهبران گروه های کردی به آن ها پیام داده شده بود که خواهان آتش بس و عدم درگیری هستند در منطقه دبس تعدادی از پیشمرگه های اتحادیه میهنی را دستگیر و دست بسته در قرارگاه اشرف به نیروهای استخبارات تحویل دادند که بعداَ معلوم شد همه تیر باران شدند. علی رغم این که مجاهدین خلق تمام عیار در درگیری و سرکوب قیام مردم عراق علیه صدام شرکت کرده بود ولی باز در تبلیغاتش به منظور فریب نیروهایش همچنان اعلام کرد که عملیات های ما تدافعی و صرفاً به منظور حفاظت از جان نیروها و اسیر نشدن توسط سپاه پاسداران بوده است. آن ها حتی در مناطق مرزی اقدام به اسیر کردن چند پاسدار و بسیجی جوان کرده بودند تا سناریو خود را تکمیل کنند.

مروری بر تلاش ‌های انجمن آسیلا در آلبانی

… انجمن آسیلا که هم شامل اعضای پیشین تشکیلات مجاهدین خلق و هم شامل شهروندان آلبانیایی می‌ شود، دارای ظرفیت خوبی برای بهبود شرایط اعضای جدا شده از مجاهدین خلق در آلبانی، تعاملات فرهنگی میان دو کشور و همچنین نقطه روشنی در چشم انداز خانواده‌ های اعضای اسیر در مجاهدین خلق برای دیدار با عزیزانشان است.
این در حالی است که قوه قضاییه آلبانی در هماهنگی با دیگر مقامات این کشور حکم بازرسی از کمپ مجاهدین خلق را صادر کرد. در حین شکل گیری حواشی بازرسی پلیس آلبانی از قرارگاه مجاهدین خلق موسوم به کمپ اشرف 3، اعضای مجاهدین خلق با برپایی همایش، نمایشگاه‌های عکس، کتاب و اهدای کتاب به شهروندان آلبانیایی برای روشن کردن اذهان جامعه میزبان فعالیت می‌ کنند. جامعه ‌ای که هم میزبان آن ‌ها به عنوان شهروندانی آزاد است و هم میزبان اعضای دربند کیش شخصیتی مسعود رجوی که از مواهب جهان آزاد بی ‌بهره‌ اند….

*سه شنبه 10 مرداد

در این روز 14 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

از پیوستن تا رهایی – قسمت سیزدهم

… سازمان در تشکیل به اصطلاح ارتش آزادیبخش، در ضوابط و قوانین و شرایط تاسیس آن رسماً قید کرده بود که این ارتش بازوی مسلح شورای ملی مقاومت برای پیروزی می باشد و متعلق به همه نیروهای مبارز است که قصد مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی را دارند. هر کس با هرعقیده می تواند در این ارتش حضور یابد و با آرم و پرچم سازمانی خود نیز در صبحگاه و مراسمات ارتش حضور یابد. و می خواست از قبل این شعار استفاده سیاسی ببرد و ژست دموکراسی خواهی و تکثر گرایی بگیرد.
… رهبری فرقه رجوی با افکار و اندیشه فرقه ای تصمیم گرفته بود در گام اول کانون جاذبه و وابستگی نیروها را که همانا جنس مخالف و وابستگی های احساسی و عاطفی بود از بین ببرد و متعاقباً طرح mind control یا همان brainwashing (شستشوی مغزی یا کنترل ذهن) را به اجرا در بیاورد….

جشن رهایی و پیوستن بیجار رحیمی به انجمن آسیلا

… بیجار رحیمی هم از جمله افرادی است که با وعده شغل مناسب و پردرآمد در اروپا، به عراق و کمپ اشرف کشانده شده است و چند دهه از زندگیش را در اسارت مجاهدین خلق سپری کرده است.
بیجار در بیانیه رسمی که به مناسبت کناره گیری اش از تشکیلات مجاهدین خلق منتشر کرد، با اشاره به تبلیغات منفی علیه انجمن نجات و انجمن آسیلا در مناسبات مجاهدین خلق درباره فرارش نوشت: “می گفتند که اگر پایتان را از مقر سازمان در آلبانی بیرون بگذارید گرفتار آسیلا می شوید و پلیس شما را دستگیر می کند که نهایتاً سر از زندان درمی آورید و مورد بد رفتاری قرار می گیرید. فرار من واقعاً دویدن به سمت تاریکی بود چون دیگر شرایط برده داری داخل سازمان قابل تحمل نبود….”

اعلام جدایی رسمی بیجار رحیمی از سازمان مجاهدین خلق

… اکنون که از سازمان مجاهدین خلق جدا شده و به آسیلا پیوسته ام و به خانواده ام وصل شده ام، احساس رهایی می کنم و از این بابت بی نهایت خوشنود هستم.
مانع جدی من برای فرار از سازمان این بود که مدام در داخل تشکیلات علیه انجمن نجات و آسیلا جوسازی می کردند. می گفتند که اگر پایتان را از مقر سازمان در آلبانی بیرون بگذارید گرفتار آسیلا می شوید و پلیس شما را دستگیر می کند که نهایتاً سر از زندان درمی آورید و مورد بد رفتاری قرار می گیرید. فرار من واقعاً دویدن به سمت تاریکی بود چون دیگر شرایط برده داری داخل سازمان قابل تحمل نبود.
من خود را به پلیس در تیرانا معرفی کردم که باید اذعان کنم در ابتدا ترس و واهمه زیادی داشتم. در اینجا لازم است از مقامات پلیس کمال تشکر را به عمل آورم که به من اطمینان خاطر دادند که در آسیلا تحت حمایت انجمن نجات و مهندس ابراهیم خدابنده در امنیت خواهم بود و آنچه در داخل تشکیلات علیه آسیلا گفته می شود کاملاً دروغ و برای ترساندن افراد است….

رجوی از معرفی وکیل هراسان است

پیرو احضار 104 نفر از اعضای دستگاه رهبری مجاهدین خلق که احضاریه مربوطه از طرف دادسرای کیفری تهران صادر شد و آن ها را ملزم به معرف وکیل جهت پاسخگویی به اتهامات عدیده جنایی که بر آن ها وارد شده، نمود، رجوی هراسان از این اقدامات از تابوت خود بیرون آمده و با عجله و نیرنگی که خاص خود اوست، اظهار داشته که به ‌عنوان نخستین مسئول مقاومت و ارتش آزادیبخش ملی ایران در جنگ داخلی با ارتجاع، برای محاکمه در هر دادگاه و مرجع بی ‌طرف بین ‌المللی بار دیگر اعلام آمادگی می ‌کنم.
… او به حساب رادمردان تاریخ ایران هم چک سفید صادر کرده و گفته که وکلای او مردم، بلوچ ها، کردها و آذربایجانی ها، گیلانی ها و… هستند! او نمی داند و یا خود را به نفهمیدن زده که همین مردم بلوچ و کرد و .. همه و همه جزو شاکیان او و فرقه جنایتکار و خیانت پیشه اش هستند چرا که همه اقوام ایرانی طعم خشونت طلبی ها و عملیات های تروریستی او و خیانت ها و مزدوری هایش را چشیده اند….

ماجراجویی عملیات فروغ جاویدان چرا و چگونه شکل گرفت؟ – قسمت سوم

… در جریان گزارش نویسی اعضا تحت فشار قرار می گرفتند که آمار های اغراق آمیز از میزان کشته ها و مجروحین نیروهای دولتی و داوطلبان مردمی بدهند. بعدها بر اساس همین گزارشات اغراق آمیز فرماندهی مجاهدین خلق آمار کشته ها و زخمی های نیروهای دولتی را 55000 اعلام کردند. تا این که بالأخره روز نشست جمع بندی فرا رسید، با شروع نشست ها انتظار همگان این بود که رجوی ضمن انتقاد از خود مسولیت شکست عملیات فروغ و کشته های آن را بپذیرد ولی در میان بهت و تعجب همگان ضمن توجیهات مختلف اعضا را مقصر اصلی شکست در عملیات دانست و روی تابلو نوشت: علت اصلی شکست نه نظامی بلکه ایدئولوژیکی بوده است! شما نه پشت تنگه چهار زبر بلکه تنگه وابستگی به زن و فرزندانتان متوقف شدید! و به دنبال آن شروع نشست های موسوم به تنگه و توحید را اعلام کرد.

104 نفر از شکنجه گران و زندانبانان سازمان مجاهدین در نوبت محاکمه قرار گرفتند

دادگاه کیفری یک استان تهران با صدور یک آگهی عمومی اعلام کرد بر اساس پرونده تشکیل شده در این دادگاه قرار است ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق محاکمه شوند.
این 104 نفراز سران متواری سازمان مجاهدین کسانی هستند که در شکنجه و ترور اعضای عادی سازمان و مردم ایران دخیل بوده اند، آن ها آزادنه در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکایی در تردد هستند و در اعمال تروریستی در جای جای جهان دست باز دارند. این همه در حالی است که اگر در کشورهای دیگر این اعمال انجام می شد صدای دولت های ذیربط بلند می شد که چرا از کشورهای شما منافع ما مورد تهدید قرار می گیرد.
جداشدگان از سازمان ، از همان روز اول نسبت به طرح شکایت و درخواست دادخواست، اقدام کرده بودند و لیستی از شکنجه گران و زندانبان رجوی را نیز منتشر کردند….

خاطرات محمود دشتستانی از فضای حاکم بر کمپ اشرف بعد از فروغ جاویدان

… بیش از 1300 نفر از اردوگاه های مختلف به اشرف رفتیم و برای رجوی متاسفانه خیر و برکت داشتیم زیرا که تمام سیستم مکانیزه و زرهی ارتش را روی ما سوار کردند زیرا که فقط ما تن به حمالی و بیگاری میدادیم. بله ارتش موسوم به آزادیبخش روی شانه های ما بال و پر گرفت! اما چقدر جالب است که کل آن تشکیلاتی که به اسم تشکیلات آهنین و افسران با تجربه ارتش آزادیبخش (که اکثرا همان اردوگاهی ها) معرفی می شدند، امروز با کمک خانواده ها متلاشی و نابود شده است و در حال حاضر شاید بیشتر از 150 نفرشان در تشکیلات باقی نمانده باشند….

مسعود رجوی به ته خط رسیده است

… اصولاً رجوی جرات ندارد خودش را نشان دهد حال شرکت در دادگاه کیفری بین المللی پیشکش خودش. رجوی اول جرات حضور در انظار عمومی را پیدا کند و بعد ادعا کند که در دادگاه شرکت می کند. جنایات رجوی و سازمانش بر هیچ کس پوشیده نیست و کارنامه ننگین او در تاریخ ثبت شده است و هنوز هزاران گواه و شاهد زنده وجود دارند که حاضرند مشاهدات عینی خود را در دادگاه اعلام کنند. مگر با ترورهای کور در داخل کشور، کم خون ناحق ریختید؟ مگر در زمان جنگ ایران و عراق با همکاری همه جانبه با رژیم بعث کم خون جوانان این مرز و بوم را ریختید؟ مگر در زمان تحریم های ظالمانه و غیرانسانی، کم بر طبق تحریم های بیشتر و جنگ کوبیدید؟ شما هنوز به خاطر انفجارهای حزب جمهوری و ریاست جمهوری حساب پس ندادید….

30 خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت پایانی

… از سال 95 و بعد از خروج از عراق، آن ها در منطقه مانز کشور آلبانی الگوی کوچکی از جامعه ای که رجوی قرار است در ایران آینده به زعم خودش تشکیل دهد، به پا کردند. افراد چنین جامعه ای از داشتن کم ترین حق محروم هستند، یک عضو در تشکیلات آلبانی که مدینه فاضله رجوی است از هیچ گونه حق و حقوق انسانی برخوردار نیست. آن ها حتی از بدیهی ترین حقوق خود همانند تماس با خانواده محروم می باشند. مسعود رجوی در جریان حمله نیروهای ائتلاف به عراق و سرنگونی صدام از انظار عمومی ناپدید شد. گمانه زنی های مختلفی در مورد وضعیت وی بر سر زبان هاست، و حتی احتمالاتی در مورد مرگ وی داده میشود.ولی صرف نظر از تمامی پیش داوری ها دیگر حیات و یا مرگ وی هیچ تاثیری در صحنه سیاسی و اجتماعی مردم ایران ندارد. مجاهدین خلق در حال حاضر به یک برگ سوخته در دست محافل جنگ طلب آمریکایی و جاسوسی اسراییلی تبدیل شده اند. و در کشور آلبانی برای گذران چند روز زندگی خفیف خائنانه به بالاترین ارزش ها و منافع ملی خیانت می کنند….

توهم سرنگونی در استراتژی رجوی – قسمت پایانی

… مریم رجوی در نهایت می گوید سال گذشته سال قیام و شورش و امسال سال تدارک نبرد نهایی است! غافل از آن که این سال سال فروپاشی فرقه و اشرف 3 است. سالی که دسیسه هایشان علیه مردم ایران خنثی می شود. سال شکست های پی در پی برای فرقه. از ورود پلیس آلبانی به کمپ اشرف 3 تا تعطیلی شوی هر ساله شان در فرانسه بگیر تا موضع گیری وزارت خارجه امریکا که گفت آن ها را نماینده مردم ایران نمی داند. و این ها تازه شروع سراشیبی سقوط فرقه رجوی است.
مریم رجوی نمی دانست که سال 1402 سال فروپاشی اشرف 3 است سالی که جلوی دسیسه های آنان علیه مردم ایران گرفته خواهد شد. سالی است که وزارت خارجه آمریکا هم متوجه خواهد شد که آنان نماینده مردم ایران نیستند. پس شعار دادن برای سرنگونی بیشتر به درد خودشان می خورد و حال از ضربه ای که به آنان وارد شده گیج شده و جرات ندارد به اشرف 3 برگردد ….

مرگ های مشکوک درون تشکیلات مجاهدین خلق تمامی ندارد

… قانون در مجاهدین این است که نباید زیاد بدانی، زیاد که بدانی، لاجرم تو را خواهند کشت. با ترفند یک ماموریت، یا یک تردد، یا … خلاصه چون نباید اسرار هویدا کنی، باید خاموش شوی! مسعود رجوی تزی داشت که مجاهد مرده بهتر از یک جداشده و خائن به اوست! برای همین وقتی دیگر نفر مطلع و منتقدی خواست جدا شود، نزدیک ترین راه کار سر به نیست کردن اوست، خودشان در زندان می گفتند که آزادی در کار نیست، اگر همکاری نکنی، خیلی راحت سرت را زیر آب می کنیم و اعلام می کنیم در یک ماموریت شهید شد. این طوری سازمان هم نانش را می خورد و هم از شر تو خلاص می شویم.
… مریم رجوی بهتر از هر کسی می داند که ادامه حیات این فرقه فقط در بستر مرگ و نیستی دوام خواهد آورد، وگرنه نه عملیاتی است نه نیروی جوانی وجود دارد و نه حتی یک نفر به فرقه می پیوندد. فقط هر روز بر تعداد جسدهای خاک شده افزوده می شود.
همین مسأله خانواده های اعضای گرفتار در تشکیلات را نگران کرده است. خانواده هایی که سال هاست اطلاع درستی از وضعیت روحی و جسمی عزیزان شان در قرارگاه مجاهدین خلق ندارند…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا