خود را ایرانی میدانند و ادعای تلاش برای دستیابی به یک ایران آزاد را دارند، اما تا کنون از هیچ حرکتی برای آسیب زدن به ایران و ایرانی دریغ نکردهاند.
مجاهدین خلق که زمانی با هدف مبارزه با حکومت پهلوی تشکیل شد و بسیاری از اعضای آن تجربه زندانی شدن توسط ساواک را دارند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی رفتهرفته به یکی از اصلیترین مخالفین جمهوری اسلامی تبدیل گشت. مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق با این ادعا که قانون اساسی به اندازه کافی انقلابی و اسلامی نیست، در رفراندوم سال ۵۸ قانون اساسی شرکت نکرد و به همین دلیل مجبور به کنارهگیری از نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد و از آن به بعد این سازمان علناً به فعالیت علیه جمهوری اسلامی پرداخت.
در تیرماه سال ۶۰ رجوی با همراهی ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور معزول ایران، به منظور سرنگونی نظام جمهوری اسلامی اقدام به تشکیل ائتلافی موسوم به “شورای ملی مقاومت ایران” کرد و دست به ترور مقاماتی نظیر شهیدان رجایی، باهنر و بهشتی زد. در مردادماه همان سال نیز رجوی و بنیصدر به فرانسه گریختند و در آن جا با تعدادی دیگر از نیروهای اپوزسیون جمهوری اسلامی در قالب شورای ملی مقاومت ایران متحد شدند تا به خیال خود پس از سرنگونسازی نظام، حکومتی جدید در ایران تشکیل دهند.
در سال ۶۴ اما هنگامی که فرانسه برای آزادسازی هشت نفر از اتباع خود در لبنان، دست به دامن ایران شد، جمهوری اسلامی برای پاسخ مثبت دادن به این تقاضا چند شرط برای فرانسه گذاشت که از جمله مهمترین آنها اخراج عوامل ضدانقلابی از خاک این کشور بود و نهایتاً در خردادماه سال ۶۵، مسعود رجوی به همراه تعدادی دیگر از اعضای مجاهدین خلق، از فرانسه اخراج و راهی بغداد شدند.
عراق که آن زمان تحت رهبری صدام در حال جنگ با ایران بود و از هر اقدام ضدانقلابی پشتیبانی میکرد، استقبالی رسمی در سطح سران از مسعود رجوی به عمل آورد و با احداث اردوگاهی موسوم به اشرف در مساحت ۳۶ کیلومتر مربع در ۸۰ کیلومتری مرز ایران، میزبان جدید مجاهدین خلق شد. از آن پس مجاهدین خلق با تشکیل “ارتش آزادیبخش ملی” همگام با ارتش عراق اقدام به جنگ با نیروهای نظامی ایران کرده و بیش از ۱۰۰ عملیات نظامی علیه ایران انجام داد که از جمله مهترین آنها میتوان به عملیات فروغ جاویدان اشاره کرد.
در سال ۸۲ با حمله آمریکا به عراق و سقوط حکومت صدام، ماه عسل مجاهدین خلق در این کشور به اتمام رسید. هرچند که تا حدود ۱۰ سال بعد نیز مجاهدین خلق توانستند زیر چتر حمایتی آمریکا،به حیات خود در اشرف ادامه دهند، اما فعالیتهای ضدایرانیشان نسبت به زمان حضور صدام بسیار محدود شده بود و حتی قریب به ۸۰۰ نفر از اعضای مجاهدین از این سازمان جدا شدند و از اشرف گریختند. مسعود رجوی، رهبر این سازمان تروریستی نیز از همان موقع ناپدید شد و اخبار ضد و نقیضی در مورد زنده بودن او منتشر میشود؛ در حالیکه بسیاری معتقد اند رجوی در جریان بمبارانهای آمریکا علیه صدام کشته شده است، رسانههای غربی عمدتاً خبر از زنده بودن وی میدهند.
در سال ۲۰۰۸ که آمریکا کنترل اردوگاه اشرف را به دولت عراق سپرد، این دولت اعلام کرد که قصد دارد در طی چند مرحله، تمام اعضای مجاهدین خلق را از عراق اخراج کند. نهایتاً از سال ۲۰۱۱ روند انتقال مجاهدین خلق به کمپ لیبرتی (پایگاه نیروهای آمریکای در نزدیکی بغداد) آغاز شد و نزدیک به سه هزار نفر از آنان طی هفت مرحله به این کمپ منتقل شدند. حدودا ۱۰۰ نفر از اعضای مجاهدین خلق با ادعای حفاظت از اموال باقیمانده، در اشرف ماندند که نهایتاً این تعداد نیز با حمله سال ۲۰۱۳ گروهی موسوم به فرزندان شیعیان شعبانیه که حدود ۲۰ سال قبل خانواده خود را در جریان قتل عام صورتگرفته توسط مجاهدین خلق از دست داده بودند، به اشرف حمله و این محل را کاملاً از وجود مجاهدین خلق پاکسازی کردند.
بالاخره در سال ۲۰۱۳ و در نتیجه فشارهای دولت عراق برای اخراج مجاهدین خلق، آلبانی پیشنهاد آمریکا برای پذیرش مجاهدین خلق را پذیرفت و با دریافت ۲۵ میلیون دلار از ایالات متحده، آنان را در اردوگاهی موسوم به اشرف ۳ در نزدیکی تیرانا، پایتخت آلبانی اسکان داد و پرونده ۳۰ سال حضور تروریستهای مجاهدین خلق در عراق بسته شد.
در طی این سالها یکی از اصلیترین برنامههای مجاهدین خلق، ایجاد جنگ سایبری علیه ایران و معرفی مریم رجوی (همسر مسعود رجوی و رهبر کنونی مجاهدین خلق) به عنوان ناجی ملت بوده است. اعضای این فرقه در حالی تماموقت در فضای مجازی در حال سیاهنمایی وضعیت ایران اند که رسانههایی که موفق شدهاند از وضعیت داخلی کمپ تیرانا گزارش تهیه کنند، عنوان کردهاند اعضای مجاهدین خلق در شرایطی طاقتفرسا، ضمن تمرین برای ارتکاب جنایاتی از جمله کور کردن چشم و بریدن سر، در حال تحمل انواع شکنجههای روحی و جسمی اند؛ شکنجههایی که در موارد متعددی منجر به مرگ اعضا شده است.
مهره سوختهای به نام مجاهدین خلق
تلاش برای اسکان مجاهدین خلق، برگزاری گردهمآیی سالانه این فرقه در فرانسه و خارج کردن نام مجاهدین خلق از لیست گروههای تروریستی توسط آمریکا و اروپا، همه از مواردی است که نشان میدهد غرب در طی این ۴۰ سال با این توهم که مجاهدین خلق در بین مردم ایران محبوبیت دارند و میتوانند عنصری موثر در سرنگونی نظام باشند، برای حمایت از این گروه تروریستی سنگ تمام گذاشته است. حال اما که جایگاه واقعی مجاهدین خلق در بین ایرانیان برای غرب روشن شد و اروپا و آمریکا دیدند که این گروه تروریستی حتی در بین عمده معترضین اعتراضات سال گذشته ایران نیز جایگاهی منفور دارد و تلاشهای اعضایش برای نشان دادن همراهی با مردم، با واکنشهای تند ایرانیان مواجه میشود، تصمیم به تغییر رویه در برابر این فرقه و قطع حمایتهای خود از آن گرفتند.
سیام خردادماه سال جاری، پلیس آلبانی در یک اقدام دور از انتظار، به اردوگاه اشرف۳ حمله کرد و ضمن دستگیری ۷۰ عضو مجاهدین خلق، تمامی وسایل الکترونیکی اعضا را بازرسی و تعدادی از وسایل غیرمتعارف از جمله پهپادها را نیز ضبط کرد. وزارت کشور آلبانی دلیل این اقدام را انجام حرکات تروریستی و سایبری مجاهدین خلق عنوان کرد، چراکه سالها بود که مجاهدین خلق بر خلاف توافقی که از ابتدا با دولت آلبانی امضا کرده بودند، دست به اقداماتی نظیر عضوگیری و ایجاد ارتباط با نهادهای اجتماعی این کشور میزدند. به علاوه وجود تجهیزاتی همچون پهپاد در این اردوگاه، باعث ایجاد خطراتی امنیتی برای دولت آلبانی شده بود. همان روز دولت فرانسه نیز اعلام کرد به علت مسائل امنیتی، اجازه برگزاری همایش سالانه مجاهدین خلق در این کشور را نمیدهد.
وزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیهای ضمن حمایت از اقدام پلیس آلبانی برای حمله به اردوگاه اشرف ۳، اعلام کرد که ایالات متحده مجاهدین خلق را جنبشی به نمایندگی از مردم ایران نمیداند و از این گروه حمایت نمیکند. همچنین اواسط مردادماه نیز اخباری مبنی بر احتمال انتقال مجاهدین خلق به کانادا منتشر شد که سخنگوی این کشور در واکنش به این موضوع اعلام کرد این گروه را به رسمیت نمیشناسد و قصد برقراری هیچ گونه ارتباطی را با آنان ندارد. مجموع این اقدامات و اظهار نظرات نشان میدهد مجاهدین خلق عملاً به مهرهای سوخته برای غرب تبدیل شدهاند.
شیرازه مجاهدین خلق از هم پاشیده است
حمید صالحی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، تنفر مردم ایران از مجاهدین خلق و همچنین عملکردهای دمدمیمزاجگونه این گروه تروریستی را از مهمترین عواملی میداند که باعث اتمام تاریخ مصرف مجاهدین خلق برای غرب شده است.
وی در گفتوگو با ایسنا ضمن اشاره به فرارسیدن روز مبارزه با تروریسم، با بیان اینکه تمام گروههای تروریستی از جمله مجاهدین خلق یک تاریخ مصرف مشخصی برای غرب دارند، اظهار کرد: این گروهها تا جایی که همسو با منافع کشورهای اروپایی و آمریکا گام بردارند، پاداشهایی نظیر خروج از لیست گروههای تروریستی دریافت میکنند، اما هنگامی که دیگر نفعی برای این کشورها نداشته باشند، به راحتی پس میخورند.
این استاد دانشگاه با اشاره به کارنامه سیاه مجاهدین خلق و عملکرد ضدایرانی این گروه، افزود: مجاهدین خلق یک روز پیرو ایدئولوژی شرق بودند و روز دیگر پیرو ایدئولوژی غرب؛ یک روز زیر پرچم کمونیسم قرار گرفتند و روز دیگر زیر پرچم لیبرالیسم. همین نشان میدهد که اساساً این گروه دارای عملکردی باثبات نیست.
صالحی ادامه داد: مهمترین عاملی که باعث شده است امروز هیچ کدام از کشورهای غربی زیر بار پذیرش مجاهدین خلق نرود و در آخرین مورد کانادا نیز از اسکان اعضای این گروه سرباز زند، همین دمدمیمزاج بودن آنان است. مجاهدین خلق نه کارنامه روشنی دارند و نه هدف مشخصی و تمام اقداماتشان را کورکورانه انجام میدهند، لذا غرب دیگر حمایت از این گروه را منطبق بر منافع خود نمیبیند.
وی با اشاره به خاطرات بد مردم ایران نسبت به مجاهدین خلق، اضافه کرد: زمانی غرب فکر میکرد مجاهدین خلق در ایران پایگاه اجتماعی خوبی دارند، اما اکنون که به واقعیت پی برده است و میبیند که دیگر سرمایهگذاری بر این گروه نتیجهای برایش ندارد، تصمیم به رها کردن مجاهدین خلق گرفته است.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه اکنون دیگر شیرازه گروه مجاهدین خلق از هم پاشیده است، گفت: این گروه دیگر قادر به بازسازی خود نیست. اخراج مجاهدین خلق از آلبانی آخرین تیری است که بر پیکره آنان زده شده است و این گروه به زودی کاملا متلاشی خواهد شد.