نامه علیرضا قادری به برادرش غلامرضا قادری در کمپ آلبانی مجاهدین

سلام برادر

ان شاالله که حالت خوب باشد. مدتهاست که از تو بی خبرم. هیچ امکان تماس و ارتباطی هم با تو ندارم. مرتب اخبار مربوط به کمپی که در آن هستی را دنبال می کنم تا در جریان شرایط کلی جایی که در آن به سر می بری باشم. زمانی که پلیس آلبانی وارد قرارگاهتان شد و آن درگیری هایی که پیش آمد واقعاً نگرانت شدم. نگران که بودم. بیشتر نگران شدم. الان هم نمی دانم وضع جسمیت چطور است؟ حال و احوالت چطور است. لطفا از خودت به ما خبری بده. اگر می توانی تماس بگیر.

در این دوره ای که همه هر جا هم که باشند هر چقدر هم که دور، می توانند با هم در ارتباط باشند، اما ما دو برادر از هم بی خبریم. حتی خانواده های زندانی ها هم از حال آنها باخبرند. مگر شما هم زندانی هستید؟ اگر بودید هم بالاخره مدتی یکبار اجازه داشتید با خانواده تماس بگیرید. نمی دانم این چجور جایی است که در آن به سر می بری؟!

متاسفانه خودت را اسیر گروهی کردی که معلوم نیست عاقبت شما به کجا ختم می شود! کمی با خودت فکر کن و خودت را از این وضعیت نجات بده. چند سال دیگر می خواهی خودت را اسیر نگه داری؟! خودت را خلاص کن و برو در یکی از کشورهای اروپایی زندگی آزاد داشته باش. می دانم کار راحتی نیست اما اگر اراده کنی می توانی مثل بقیه انجامش بدهی.

قربانت – علیرضا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا