نجات در هفته ای که گذشت – شماره 114

مروری بر مطالب 6 الی 11 آبان ماه 1402 درج شده در سایت نجات

*شنبه 6 آبان

در روز شنبه جمعاً 9 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

درخواست همسر علی هاجری از دولت آلبانی

… یک درخواست از کشورم (آلبانی) دارم که اجازه دهد مادران اعضای مجاهدین خلق حتی یک بار هم که شده با فرزندانشان ملاقات کنند تا دلشان کمی آرام گیرد.

بررسی منابع مالی و ارتباطات سازمان مجاهدین خلق

همایش “بررسی منابع مالی و ارتباطات سازمان مجاهدین خلق” از جانب “کار گروه تاریخ انجمن افراز” و “ماهنامه وطن یولی (راه وطن)” در روز چهارشنبه سوم آبان ماه 1402 در تهران برگزار شد.
… ملاقلی پور در سخنرانی اش گفت: “وقتی اعضای یک تشکیلات به یک باور می رسند، خودشان هم همه تلاششان را می کنند و هرچه دارند می دهند تا آن باور به نتیجه برسد. در سازمان مجاهدین خلق افرادی هم بوده اند که خالصانه باور داشته اند و همه چیز خود را در طبق اخلاص گذاشته اند. من بعد از مواجهه با افراد سازمان فهمیده ام که خلوص دل مهم نیست بلکه خلوص اندیشه مهم است، مطالعه و پژوهش و یافتن راه درست مهم است. من درس گرفته ام که انسان ممکن است به راحتی جذب این گونه سازمان ها بشود، از جمله در جریان چالش هایی که در همه ادوار در ایران داشته ایم. اساساً مسأله دانایی مطرح است. نقطه شکل گرفتن سازمان مهم است و باید هوشیار بود که مشابه این تشکیلات شکل نگیرد. مثلاً در جریان اغتشاشات سال گذشته، در اصفهان، چند جوان ناآگاه با هم یک گروه مسلح تشکیل داده بودند و عملیات می کردند که کمترین شناخت نسبت به اوضاع نداشتند.”

کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت پنجم

… سه سال بود که بعد از جدایی از مجاهدین خلق در تیف زندگی می کردم ولی هنوز دافعه شدیدی در مورد بازگشت به ایران داشتم. داده هایی که رجوی در ذهن من ساخته بود جهنمی آمیخته با شکنجه، اعدام، قطع دست و درآوردن چشم بود، ولی مهم تر و سنگین تر از آن فکر خیانت به دوستانم که اعدام شده بودند و یا در درگیرها کشته شده بودند برای بازگشت به ایران عذابم می داد!
برای اولین بار خودم را در مقابل این سؤال قرار دادم که براستی خائن اصلی کیست؟ من که از سال 60 تمامی آوارگی ها، دوری از عزیران را به جان خریده و نزدیک به چهار سال بدون کوچک ترین سرپناهی، جسم مجروح و خسته خودم را در اقصا نقاط ایران به دوش می کشیدم تا به آرمان مبارزه مسلحانه متعهد بمانم و یا رجوی که هزاران عضو آواره و بی سرپناه را در بدترین وضعیت به حال خود رها و به پاریس گریخت؟! من که تمام سلامتی جسمی و بینایی هردو چشم را در دوران زندگی مخفی و اسارت در بدترین وضعیت بهداشتی تقریباً از دست دادم و یا رجوی که در ساحل رودخانه سن هر از مدتی یک جشن و سور ازدواج راه می انداخت و تجدید فراش می کرد؟!…

عصبانیت بی حد مجاهدین خلق از حق خواهی خانواده ها

… دیدار حضوری با این نگونبخت ها که عملاً به برده رجوی ها تبدیل شده و از کوچک ترین حقوق انسانی منع شده اند، همچنان مسأله جدی رجوی هاست و هرگاه دست می دهد، شروع به انتشار فحش نامه هایی علیه پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده این مفلوک ترین قشر مردم ایران می نمایند.
این فحش نامه ها عمدتاً به زبان همین اسرای مظلوم نوشته می شود و طی آن انجمن نجات متهم می گردد که خانواده این شخص مفروض فریب خورده را برای کمک ؟؟!! به حکومت ایران فریفته و در اختیار دولت ایران قرار داده تا به کمک این خانواده به تشکیلات فولادین؟؟!! مجاهدین ضربه بزند!

رجوی با موضعگیریش زیرآب تعهدات تک تک اعضایش را زد

… رجوی از روز اول هم اعتقادی به خلع سلاح نداشت بلکه توسط آمریکایی ها به او تحمیل گردید. از نظر من رجوی با پوست و گوشت و استخوان به خشونت و قهر و جنگ افروزی اعتقاد دارد، بی جهت نیست وی در پیام اخیرش خطاب به آمریکا و دول غربی عنوان داشت به جای ماله کشی به ماشه کشی روی بیاورید! رجوی باید بداند غربی ها هیچ وقت به نوکران خود اعتماد ندارند، اگر رجوی به فکر حمله نظامی است و تجزیه ایران، باید به او بگویم اگر آمریکا و اسرائیل قدرتش را داشتند تا الآن بارها به ایران حمله کرده بودند و ایران را شقه شقه می کردند. اما ایران قوی است و جرأتش را نمی کنند….

*یکشنبه 7 آبان

9 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

قربانیان 7 آبان 1394، کشته های بیراهه مسعود و مریم

… آیا آن 24 نفری که در هفت آبان نود و چهار در پایگاه لیبرتی، زیر شلیک های کاتیوشای نیروهای عراقی کشته شدند، به فرمان مسعود رجوی، آنجا نمانده بودند؟ آیا جز مسعود رجوی، این خون ها مسبب دیگری هم دارد؟ ابوطالب هاشمی و اکبر علیدوست که در بین این کشته ها بودند… در طی سالیان مغزشویی در مناسبات رجوی، با چشمان و گوش هایی بسته فقط فرامین تشکیلات را اجرا می کردند، مسعود رجوی روز اول به آن ها قول سرنگونی و آزادی خلق و میهن داده بود، اما در نهایت خون شان در بیراهه های لیبرتی بر زمین گرم و نفرین شده عراق ریخت، این قولی نبود که مسعود رجوی به آن ها داده بود، قرار نبود بدون هیچ دستاوردی کشته شوند، چنین مرگ بی حاصلی نهایت انتخاب روز اول آن ها نبود، سال ها جان کندند، در گرمای شرجی بالای 50 درجه در خاک عراق به این امید زنده بودند که قرار است روزی به ایران و خاک وطن برسند، نه این که در غربت خون شان پایمال شود، خیانت بزرگ رهبری سازمان این است که همیشه بزدلانه در پشت آخرین نفر سازمان مخفی می شود و مدام هم از امام حسین و راه و آرمان او دم می زند؟…

تاثیر و بازتاب نامه های خانواده ها

… هر خانواده ای که برای اسیر گرفتارش نامه می نویسد و پیام صوتی و یا تصویری ارسال می کند صرف نظر از این که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به مخاطبش برسد و یا به نوعی در جریان قرار بگیرد، قطعاً تاثیرگذار خواهد بود و فرد مورد نظر را به فکر فرو می برد و بعد از آن فکر به عمل و تلاش و فعالیت برای جدایی تبدیل می شود در نتیجه این تهدید را قبل از همه سران فرقه رجوی احساس می کنند و به همین دلیل افراد مورد نظر را زیر ذره بین و کنترل شدید قرار می دهند.
اولین مقابله به مثل فرقه رجوی در پاسخ به خانواده ها این است که اصطلاح رایج بین تشکیلات رجوی به نام “تخریب پل های پشت سر” و اعلام موضع افراد را به کار بگیرند….

درخواست حقیرانه مریم رجوی از غربی ها

… سران فرقه رجوی که در محقق کردن پروژه آشوب در یک سال گذشته دچار شکست شده و از منظر امنیتی و تشکیلاتی نیز ضربات شدیدی دریافت کرده اند، به کلی امید خود از جوانان ایرانی را از دست داده و اینک تلاش می کنند مثل سابق به کارفرمایان غربی دخیل ببندند و از آنان در جهت براندازی کمک بگیرند. در این راستا، شاهد برگزاری جلسات سخنرانی در ایتالیا، استراسبورگ و انگلیس و از سوی برخی لابی های این فرقه تروریستی بودیم که هرکدام صدها هزار یورو هزینه از جیب اعضای گرفتار در حصار اشرف 3 در بر داشت. در مجمع پارلمانی شورای اروپا نیز گروهی از لابی های مریم رجوی بیانیه ای در حمایت از وی صادر کردند تا جیب خود را از دلارهای رجوی پر کنند.
… اما در هرکدام این نمایش ها، آنچه به چشم می خورد فضاحت و درماندگی کسی است که ده ها سال داعیه محوریت جهان را داشت و شوهرش مسعود می گفت: “اگر اشرف برخیزد، جهان برخواهد خاست” و هر اتفاقی در جهان می افتاد آن را به اشرف نسبت می داد و در درون مناسبات بسته مجاهدین، چند خبر بی اهمیت در مورد سازمان را در بولتن های خبری منعکس می کرد تا اعضای بی خبر از همه جا تصور کنند کل اخبار جهان حول آن هاست….

6 آبان ماه، شروع اسارت 20 ساله ام در تشکیلات رجوی

… روز شش آبان سال 64 که یک سال از وصل شدنم به سازمان مجاهدین می گذشت به ما دستور داده شد به زاهدان برویم برای وصل شدن به کانال یا همان قاچاقچی. من به همراه دوستم اسماعیل رجایی بدون این که به خانواده خود خبر بدهیم راه بی سرانجامی را شروع کردیم و آن زمان اولویتمان مجاهدین خلق بود و برایمان اصلاً خانواده مهم نبود. فکر می کردیم می توانیم برویم و برای آنان آزادی در سینی طلایی به ارمغان بیاوریم!
… وقتی وارد پایگاه سازمان مجاهدین در کراچی پاکستان شدیم اولین درخواست ما تماس با خانواده و اطلاع دادن به آن ها بود تا آنان نگران ما نباشند ولی هر چقدر اصرار کردیم مسئولین پایگاه قبول نمی کردند و عنوان می کردند دیگر باید از فکر خانواده بیرون بیایید. اما این چیزی نبود که بتوانیم در همان روز نخست قبول کنیم و در نهایت بعد از گذشت ده روز با خواسته ما موافقت شد و توجیه شدیم بگوییم به پاکستان آمده و برای ادامه تحصیل به انگلستان می رویم و از رفتن به عراق چیزی نگوییم و این اولین دروغی بود که مسئولین سازمان به ما یاد دادند….

زیاده خواهی های مریم و مسعود، علت فوت این 24 نفر بود

… مسعود و مریم علی رغم تعهداتی که داده بودند، ابداً خیال ترک لیبرتی را نداشتند و حتی خواستار مسلح شدن تا سطح داشتن سلاح های ضد هوایی و اخراج نیروهای عراقی از کمپ لیبرتی و حتی بازگشت مجدد به اشرف شدند.
… فرقه رجوی دست به برپایی استحکامات در کمپ لیبرتی هم زده بودند. کاری که برای یک کمپ موقت و اضطراری ضروری نبود و این اعمال رجوی ها حکایت از نیت های باطنی شان دایر بر اقامت دائم درعراق داشت!
… بنابراین تعلل مزورانه رجوی در تخلیه نیروهایش از لیبرتی علت العلل این حملات راکتی یا خمپاره ای برخی گروه های عراقی ها بوده و خون کسانی که بر اثر این حادثه به زمین ریخته شد، تماماً بر گردن مسعود و مریم رجوی بود و آن ها بی جهت و به صورت کاملاً مزورانه ای تلاش می کنند که برای خود شریک جرمی بتراشند….

*دوشنبه 8 آبان

در این روز کلاً 9 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

معرفی مریم رجوی به عنوان رییس جمهور و تبعات آن – قسمت سوم

اقدامات رجوی برای کسب کنترل کامل بر شورا

… در خط کاری جدید، مریم رجوی می بایست در دامن غربی ها کار را پیش ببرد، رجوی نیاز داشت که بر شورا که در واقع بال سیاسی سازمان بود و اعضای آن در خارج از عراق و خارج از کنترل فیزیکی رجوی بودند نیز به طور کامل مسلط باشد. بنابراین او اقداماتی را برای تسلط کامل بر شورا انجام داد.
… با تصویب این طرح ها، رجوی ابتدا صدها تن از نیروهای سازمان که اکثرشان زنان بودند را با دادن عناوین و القاب مختلف علمی و ورزشی که فکر می کنم 90 درصدشان دروغ بود وارد شورا کرد و اکثریت شورا را به دست گرفت تا بتواند هر طرحی که می خواهد را با اکثریت تصویب کند و مانع تصویب هر طرحی که نمی خواهد بشود ضمن این که با حذف حق وتو، هرگونه مخالفت دیگر اعضای غیرمجاهد شورا با برنامه هایش را نیز از بین برد….

چراغ سبز مریم رجوی به امپریالیسمی که زمانی دشمن توده ها نامیده می شد

… مریم رجوی همچنین گله کرده و به سوز و گداز پرداخته که چرا اربابانش زمانی آن ها را در لیست تروریستی قرار دادند، چرا از استقرار پلیس آلبانی در کمپ اشرف 3 حمایت کردند و خلاصه این که چرا آن ها را به رسمیت نمی شناسند؟
مریم رجوی که تجربه سال ها مزدوری برای اربابانش را دارد می داند که این مطالبات ما به ازایی خواهند داشت، همانگونه که تاکنون داشته اند. البته که رجوی ها هیچ گاه از هیچ کاری در جهت رسیدن به منافعشان سرباز نزده اند و انواع و اقسام خیانت ها و جنایت ها علیه مردم کشورشان را در کارنامه دارند.
… سازمان مجاهدین خلق و رجوی ها، تغییر ماهیت داده و استحاله شده اند و آمریکا ارباب مجاهدین است. نوکری برای ارباب البته که هزینه خواهد داشت، این استحاله شدن باید با یک غلط کردم در گذشته، نیز همراه باشد. چرا که اگر ارباب شما عقل سلیم داشته باشد، مواضع گذشته ی شما را که مثل الآن در بند او نبودید، دیده است و مشاهده کرده است. حال به نظر شما و عقل ناقص شما، آیا او باور می کند که شما 180 درجه تغییر ماهیت دادید؟…

کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت ششم

… خیلی از آن ها از دوستان اهل تسنن بودند که اصولاً سیاسی نبودند و هیچ گونه شناخت و آشنایی از مجاهدین خلق نداشتند. در جریان صحبت با آن ها بود که برای اولین بار داستان قاچاق انسان و شیوه های فریب و جذب ایرانیان آواره و سرگردان در کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه و پاکستان را می شنیدم. افراد که عمدتاً در جستجوی کار وی ا ادامه تحصیل مجبور به ترک ایران و رفتن به آن کشورها شده بودند، هرکدام با شیوه های پیچیده و عجیبی در میادین عمومی بازار کار و یا هتل ها به دام باندهای قاچاق انسان که برای مجاهدین خلق کار می کردند افتاده بودند. اعضای باندهای قاچاق انسان با توجیهات مسئولین و سرپل های تشکیلات با دادن وعده های پناهندگی و کار در کشورهای اروپایی افراد را جذب می کردند و سپس به این بهانه که می بایست برای تبدیل شدن به کیس سیاسی مدت کوتاهی در عراق و کمپ های مجاهدین خلق اقامت داشته باشند به آن کشور اعزام و در ادامه مانع از حروج آن ها از پادگان اشرف شده و بدین ترتیب در تشکیلات به اجبار ماندگار می شدند….

روایت عاطفه سبدانی گواهی بر جبران ناپذیری ترومای کودکان مجاهدین خلق

… آسیب های روانی که بر این افراد رفته است به سادگی قابل جبران نیست و چنان که از خاطرات عاطفه سبدانی پیداست حتی درمانگران سوئدی از شنیدن سرگذشت او به گریه می‌ افتادند. به گفته او “آن ها نمی ‌دانستند به کدام تروما رسیدگی کنند.”
سوء رفتار با کودکان مجاهدین در خانه‌های هواداران علاوه بر خود قربانیان شاهدان دیگری هم دارد.
… عاطفه سبدانی از سوءاستفاده جنسی در خانواده‌ ای که او و برادرانش را به فرزند خواندگی پذیرفته بودند می‌ گوید. از روزهایی که مجاهدین حرف او را باور نمی ‌کردند. بسیار شبیه به این روایت را در اظهارات امین گل مریمی، سعید محصل، امیر یغمایی و محمدرضا ترابی پیش از این در کلاب هاوس شنیده‌ ایم. از سوءاستفاده جنسی در خانواده‌ های هوادار مجاهدین گرفته تا تعرضات جنسی برادران بالغ مجاهد به کودک سربازانی که از اروپا و آمریکا به کمپ اشرف در عراق بار دیگر قاچاق شده بودند.
… شوربختانه شمار اندکی از کودکان قربانی مجاهدین خلق تاکنون شجاعت این را یافته ‌اند که از گذشته تاریک خود، تجربه تلخ زیسته در سازمان مجاهدین خلق سخن بگویند. اما آنچه مسلم است این است که با آغاز سیر نگارش زندگینامه ‌ها وجدان عمومی نمی ‌تواند در قبال نقض آشکار حقوق بشر در فرقه مسعود و مریم رجوی سکوت کند….

کتاب از مجاهدین تا منافقین

گروهی با سلاح انقلاب ایدئولوژیک

… “از مجاهدین تا منافقین” در بخشی از خود درباره شرایط این گروه در پی فرار از ایران و حمایت دولت ‌هایی، چون فرانسه از ایشان، نکات ذیل را مورد اشاره قرار داده است: “با توجه به این که اولین حامی ترور‌های سازمان مجاهدین خلق کشور فرانسه بود، این امر باعث شد تا روابط ایران و فرانسه تیره‌تر شود و هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در جلسه ۴ اسفند ۶۰ مجلس شورای اسلامی، حمایت‌ های فرانسه از مجاهدین خلق را محکوم کند. رئیس وقت مجلس شورای اسلامی گفت: این جنایتکار‌ها امروز در فرانسه جمع شده ‌اند و مشترکاً توطئه می ‌ریزند، البته امریکا حامی آن هاست. ما در تهران مراکزی را شناسایی کرده ایم که در همین رابطه از امریکا پول گرفته‌ اند و در همین راه پول خرج کردند….

نگاهی به انتصاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور در تبعید

… این که ادعا می شود این کار دجالانه درراستای تکریم مقام زن و احیای حقوق اوبوده، دروغ محض است که اگر دروغ نبود، زنان نمی بایست از حقوق ابتدایی خود مانند حق داشتن خانواده و فرزند و… محروم باشند که شدند!
ارتقای حقوق زن نباید به قیمت تضییع حقوق مردان باشد که دراین بازی ها قدرت مریم طوری افزایش یافت که مردان و حتی کسانی که هم رده ی مسعود بودند، به فرمانبرانی بی اراده تبدیل شده وبردگی را پذیرفتند و این معامله که هزاران مرد تبدیل به برده شوند و مریم به سطح مشاور عالی و معاونت مسعود برگزیده شود، سرتا پا زیان برای مردان است….

*سه شنبه 9 آبان

در این روز 5 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

دامونا تعاونی، درگیر با حجاب بانان رجوی

دامونا تعاونی از کودک سربازان رجوی است که در هنگام ورود پلیس آلبانی به اشرف 3 در جلوی درب اسارتگاه اشرف 3 مصاحبه ای انجام داد، در حین مصاحبه یکی از حجاب بانان رجوی که کنارش ایستاده بود، به دامونا گفت که روسری ات را جلو بکش و او در جواب گفت که ول کن بابا. اما وقتی متوجه شد این تذکر از طرف یکی از مسئولین داده شده است، به هم ریخت و کلاً تمرکزش را از دست داد. نگرانی در چهره اش به وضوح دیده می شد.
… همین فرقه سرکوبگر زنان، مدافع زنان و دختران ایران شده اند و مدام سنگ دفاع از زنان را به سینه می زنند که اگر ما بیاییم چنین و چنان می کنیم. این ها در حالیست که حقوق زنان در مناسبات مجاهدین خلق به شدت تضییع می شود و زنان بی شماری در درون این فرقه در سیاهچال های رجوی جان به جان آفرین تسلیم کردند و آب از آب هم تکان نخورده است….

مشاهدات بیجار رحیمی از ماجرای موشکباران لیبرتی در 7 آبان 94

… 7 ام مرداد ماه ، در درب ۲۰۰ در شرق اشرف که زیر رگبار و حمله زرهی‌ ها بودیم فضلی و بقیه به اصطلاح فرماندهان در فاصله دوری از نفرات نزدیک مزار با تلفن در تماس بودند. چندین نفر زیر زرهی له شده بودند و بسیاری تیر خورده بودند. تعجب می ‌کردم چرا فرمان عقب ‌نشینی در این نبرد نابرابر با دست خالی در برابر آماج گلوله‌ ها و هاموی ‌ها را نمی دهند.
معلوم بود فرمان از طرف مسعود و مریم بود تا نفرات بیشتری کشته شوند. تا استفاده سیاسی کند و به قول مسعود اشرف باید بایستد تا جهانی از اشرفیان حمایت کند و جان اعضا گرفتار تشکیلاتش برایشان مهم نبود….

اکران سینمایی سرهنگ ثریا از چهارشنبه 10 آبان

… سرهنگ ثریا به نویسندگی و کارگردانی لیلی عاج و تهیه کنندگی جلیل شعبانی که پیش از این با نمایش در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر با استقبال روبرو شده بود، از چهارشنبه ۱۰ آبان در سینما‌های سراسر کشور اکران می ‌شود.
این فیلم در جشنواره چهل و یکم برنده دیپلم افتخار بهترین فیلم اول شد و سیمرغ بلورین گوهرشاد (جایزه ویژه وزیر ارشاد) را از آن خود کرد. همچنین ژاله صامتی با این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن و بهزاد عبدی نامزد دریافت سیمرغ بهترین موسیقی متن شد….

*چهارشنبه 10 آبان

در این روز مجموعاً 12 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

درباره خبر مرگ مسعود رجوی

… مجاهدین مطلق نمی توانند در برابر این خبر بی تفاوت باشند حتماً موضعگیری خواهند کرد. اگر صدای رجوی را گذاشتند که خبر از اساس فیک بوده است اما اگر به اطلاعیه و ‌فحاشی روی آوردند بدون شک‌ رجوی مرده است.
البته این را هم‌ اضافه کنم که دستگاه سایبری رجوی متخصص درست کردن سیاهی لشکر و سرهم بندی کردن است. اگر صدای رجوی را با این مشخصات گذاشتند او‌ زنده است.
یکی هم اینک ه به نظرم یک شرط برای پخش صداش لازمه و آن این که در مورد موضوعات جدید باشد مثل جنگ غزه و یا قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل و مثلاً حضور قبلی رئیسی و حضور الآن عبداللهیان باشد خلاصه به روز باشد نه کلمات ده سال قبل با برنامه ریزی، سرهم‌ بندی شود….

بررسی وقایع 7 آبان 1394 در کمپ لیبرتی با حضور اعضای انجمن نجات آلبانی

در شامگاه 7 آبان1394، حدود 25 راکت کاتیوشا به مقر مجاهدین خلق در کمپ لیبرتی بغداد اصابت کرد و 24 تن از اعضای فرقه کشته و تعدادی از آن ها هم مجروح شدند. یکی از گروه های مسلح شیعیان عراق، موسوم به جیش المختار مسوولیت این حمله را به عهده گرفت.
این که روند جریانات آن زمان در عراق و در کمپ مجاهدین خلق به چه شکل بوده است و علل و عوامل و مقصران اصلی کشته شدن این تعداد افراد چه بوده ، مسأله ای است که نیاز به بررسی دارد. برای این تحقیق و بررسی افرادی که در آن زمان در مناسبات مجاهدین خلق حضور داشته اند و مشاهدات عینی آن ها بهترین وسیله برای روشن تر شدن ابعاد ماجراست.
از این رو اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی گرد هم آمدند و در گفتگویی مشاهدات خود را بیان کردند. آقایان محمدرضا صدیق، رفیق دهقان، علی اصغر زمانی و رضا اسلامی در این گفتگو شرکت داشتند.

درون و بیرون حصارهای فرقه رجوی

به بهانه دو رویداد هنری این روزها

… کتاب خروج ممنوع ژان پل سارتر… کسی این اثر هنری را تاکنون به ‌صورت روان‌ شناسانه بررسی نکرده است اما شاید دقیقاً این جهنم ترسیم شده همان اوضاع درون فرقه رجوی است و با همان کارکرد روان ‌شناسانه چیزی که به‌ سختی می ‌توان آن را درهم شکست و البته در بیرون این جهنم اعضای جداشده و خانواده ‌ها سعی کردند که با فریادهایشان دریچه دیگری به‌جز آن یک دریچه را بگشایند تا شاید ماهیان گرفتار دریا به ذهنشان خطور کند. نماد فریادهای خانواده‌ ها شاید بلندگوهای شیپوری باشد که در عین سادگی در آن نفوذ و تأثیرگذاری را می ‌توان کشف کرد، بلندگوهایی که به یک سمت فریادها را هدایت می‌ کنند. از قلب خانواده‌ ها و دوستان به گوش گرفتاران اسیر.
فیلم سرهنگ ثریا در این‌سوی حصار تلاشی است برای درهم شکستن آن دوزخ که البته بسیار درباره آن نوشته و گفته شده….

معرفی مریم رجوی به عنوان رییس جمهور و تبعات آن – قسمت چهارم

… . ترانه های دو خواننده دیگر یعنی بنان و شهرام ناظری نیز بعد از بحث های طلاق دیگر پخش نمی گردید چرا که در ترانه ها و تصنیف های این خوانندگان مسائلی مثل زندگی، خانواده و یار مورد ستایش قرار می گرفت در حالی که این کلمات در مناسبات مجاهدین ممنوع و حرام شده بودند.
با توجه به رفتاری که تا قبل از آن در مناسبات مجاهدین خلق با موضوع خوانندگان و ترانه ها می شد، روی آوردن رجوی به خوانندگانی که آن ها را در خدمت حکومت پهلوی می شناخت و ترانه های شان را جلف می شمرد و برگزاری کنسرت برای آن ها، باعث ایجاد تناقضات زیادی بین نیروهای مجاهدین شده بود….
… رجوی زمانی آمریکا را دشمن اصلی خلق معرفی می کرد و در انتهای بسیاری از اطلاعیه های سازمان شعار “مرگ بر امپریالیسم آمریکا” نوشته می شد. اما امروز منافعش در این است که از بین مقامات همان ها که امپریالیسم بودند حامی پیدا کند….

هفتم آبان 1394 در کمپ لیبرتی چه گذشت؟

… بعد از کشته شدن تعدادی رجوی طلبکار شرق و غرب عالم شده بود. در همان ایام رجوی در نشست صوتی که گذاشت گفت ما اگر بتوانیم قرارگاه فلان را بگیریم خوب است. ببینید او هنوز بعد از کشته شدن تعدادی دنبال ماندن در عراق بود. البته او و همسرش در ساحل ساکن بودند و این نسخه برای کسانی بود که در جهنم گیر افتاده بودند. رجوی می خواست به هر قیمت در عراق بماند که با شعارهای توخالی افراد را نگه دارد و مانع از ریزش آن ها شود. با شعارهایی مثل اگر اشرف بایستد جهان خواهد ایستاد و یا شعار لیبرتی پلی به سوی تهران و از این قبیل شعارها که هیچ برد بیرونی نداشت و فقط برای مصرف داخلی بود….

تأمین مالی مجاهدین خلق به روایت عضو جدا شده

… خدابنده: این توجیه را وقتی می ‌توان درک کرد که شناخت کافی از کارکرد و روانشناسی فرقه‌ ها داشته باشید. این بخشی از کنترل ذهن مخرب فرقه ‌ای است. در آنجا شما یک رهبر فرقه دارید. همه ارگان ‌ها، سازمان ‌ها و احزاب سه پارامتر اصلی دارند؛ رهبر، ایدئولوژی و تشکیلات. این سه مؤلفه در فرقه‌ ها تعریف متفاوت دارد. در سازمان رهبر جای خدا می ‌نشیند، یعنی همان تنظیم رابطه ‌ای که با خدا می‌ کنید با رهبر فرقه می‌ کنید. تشکیلات یک تشکیلات هرمی است و ایدئولوژی به‌ معنای مجموعه ‌ای از اعتقادات، باورها و بایدها و نبایدها نیست، بلکه یک متدولوژی روانی است، یعنی براساس متدولوژی روانی، فرد را به نقطه‌ ای می‌ رسانند که هرچه رهبر می‌ گوید عین واقعیت است؛ آیه قرآن است. در تشکیلات مسئول یک درجه بالاتر از من، همان تنظیم رابطه را با او می‌ کنم که با رهبر می‌ کنم….

از پیوستن تا رهایی – قسمت هجدهم

تشکیل یگان مستقل توسط رجوی

… در همان نشست قرارگاه باقرزاده، رجوی با مقدمه ای در خصوص نیروهای غیر مجاهد موجود در به اصطلاح ارتش آزادیبخش و رابطه آن ها با انقلاب مریم توضیحاتی داد و مقداری هم در خصوص ضرورت تجمیع و یکپارچه کردن ما نیروهای غیرمجاهد صحبت کرد و نهایتاً از قول خواهران مسئول مقداری زیر بغل ما هندوانه گذاشت و باد کرد که شما دارای پتانسیل و انرژی بسیار بالایی هستید که در ترکیب یگان مستقل می توانید کارایی عملیاتی بالایی داشته باشید.

من در جمع تقریباً 15 نفر دیگر از افراد غیر مجاهدی که همه همدیگر را می شناختیم در این سالن نشست مات و مبهوت منتظر اصل ماجرا و چگونگی سازماندهی این یگان بودیم و این که تکلیف مان از این پس چگونه است، با انقلاب ایدئولوژی چه کار کنیم و در چه نشست هایی شرکت کنیم و از چه نشست هایی معاف هستیم و کلاً با خوف و رجا سکوت کرده بودیم تا توضیحات رجوی تمام شد و بعد از آن نوبت به مریم و شورای رهبری و ستاد فرماندهی رسید….

رجوی بداند خانواده ها با این ترفندها ناامید نمی شوند

… من به عنوان یک جدا شده می توانم شهادت بدهم طی سال های حضورم در مناسبات رجوی، اصلاً و هیچ وقت حتی به روزنامه های عراقی و ایرانی و یا اخبار شبکه های خارجی دسترسی نداشتیم. افراد فقط توسط بولتن خبری روزانه تغذیه می شدند و این اخبار همه اش در راستای مقاومت و پایداری فرقه و سرنگونی حکومت ایران بود و اخبار خبرگزاری های بیرونی هم انتخاب شده بود که پخش می شد.
این اختناق حاکم آنقدر زیاد بود که افراد حتی اجازه نداشتند مسابقات فوتبال ایران را هم نگاه کنند. حال با این اوضاع افراد چه تحلیل سیاسی می توانند داشته باشند. آن ها از خانواده هایشان هم خبری ندارند، جز آن که سازمان به مرور در ذهنشان فرو کرده که خانواده دشمن است و خانواده مأمور وزارت اطلاعات ایران است و از این خزعبلات.
حال چه افراد این دروغ ها را باورکنند و یا ظاهراً وانمود کنند که پذیرفته اند وادار می شوند تا علیه خانواده هایشان موضعگیری کنند و بد و بیراه بگویند. و این کار دو هدف دارد یکی این که خانواده از تلاش برای آزادی عزیزش دست بکشد و دیگری این که فرد گرفتار در فرقه گمان کند که دیگر راهی برای بازگشت ندارد!…

هشدارهای سرهنگ ثریا درباره مجاهدین خلق

جلیل شعبانی با مهر مطرح کرد

… شعبانی در پاسخ به این که ساخت فیلم‌ های روشنگرانه مثل “سرهنگ ثریا” تا چه اندازه ضرورت دارد، بیان کرد: در شرایط فعلی کشورمان گروه ها و گروهک‌ های مختلفی هستند که در تلاش برای یارکشی و جذب افراد به ویژه جوانان هستند. آن ها در حال حاضر در تلاشند تا افکار خودشان را به جوان‌ ها تحمیل کنند و برای اهداف ‌شان این جوان‌ ها را تحت سلطه خودشان بگیرند.
وی در پایان تاکید کرد: تماشای فیلم سینمایی “سرهنگ ثریا” کمک می ‌کند تا مخاطب‌ های فیلم مقداری با ماهیت واقعی این گروهک‌ ها آشنایی بیشتری پیدا کنند و متوجه شوند با ورود به این گروه‌ ها وارد چه عرصه‌ ای می‌ شوند و احتمال دارد چه پیامدهایی برایشان داشته باشد. با دیدن این فیلم پدر و مادرها نیز متوجه خواهند شد اگر فرزندانشان جذب این گروه‌ ها و ماجراهای بعد از آن شوند احتمال دارد در آینده چه اتفاقاتی پیش روی خودشان و فرزندانشان باشد….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا