فرقه تروریستی مجاهدین خلق گروه جنایتکاری هستند که همیشه در تاریخ به مردم ایران خیانت کردهاند. چه در زمان جنگ که با همپیمانی با صدام و حزب بعث زمینه شهادت بسیاری از ایرانیان را فراهم کردند و چه در ماجرای هستهای که در خیانتی آشکار به ایرانیان، برای غربیها و رژیم صهیونیستی جاسوسی میکردند و چه ترورهایی که در داخل ایران انجام میدادند.
نمود بیرونی این گروه تروریستی هم جز سرکوبگری حتی در حق اعضای خود نبوده است. این گروه که از همه جا رانده و مانده شده است مایه ننگ همه نیروهای اپوزیسیون است و مردم بر آنها نه تنها اقبالی نشان نمیدهند بلکه از این گروه تنفر عمیق هم به خاطر گذشته و حال خیانت بارشان دارند.
از زمانی هم که اردوگاه این فرقه در حومه تیرانا به تصرف پلیس آلبانی درآمد و سرکرده این فرقه مریم رجوی از این کشور اخراج گردید وضع بدتر هم شده است.
اکنون نیز با توجه به شکست سخت کارفرمای اسرائیلی از مردم و مبارزین فلسطینی، این فرقه روزهای سخت و طاقت فرسایی را سپری می کند.
بنابراین می توان گفت عاقبت فلاکت و استیصال مریم رجوی نیز همین است که در برابر شکست کارفرمای صهیونیست، عده ای را در اروپا اجیر کند که برای تحریم مردم کشور خودشان دست به دامان اروپا شوند تا مکانیزم ماشه را علیه ایران فعال کنند!
یا تعداد اندکی از هواداران این فرقه در پایتخت های برخی از کشورهای اروپایی را جمع کنند تا شعار لیست گذاری تروریستی سپاه پاسداران! این بازوی قدرتمند مردم ایران را سر دهند.
و یا حامیان اجیر شده در تعدادی از پارلمان های اروپایی را وادار کنند تا از دولت های اروپایی بخواهند سپاه پاسداران را به عنوان یک سازمان تروریستی نامگذاری کنند!
البته این فرقه تروریستی حمایت رسانهای از جنایتکاران اسرائیلی در غزه را نیز در پرونده خود دارد.
نتیجه اینکه آتش بس تحمیلی به کارفرما، ضربه سختی به نوکران و رعایا وارد کرده است.
تاریخ در حال ورق خوردن است. فرقه تروریستی مجاهدین هم به هر خس و خاشاکی دست می زند تا شاید خود را از زباله دان تاریخ که سرنوشت محتوم این فرقه است نجات دهند. اما در دوران تغییر ، هرگز بازگشتی به گذشته متصور نیست.
نویسنده : سعید پارسا