نجات در هفته ای که گذشت – شماره 123

مروری بر مطالب 9 الی 14 دی ماه 1402 درج شده در سایت نجات

*شنبه 9 دی

در روز شنبه جمعاً 12 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

پیام به نسل جوان میهنم – قسمت سوم

… بعد از 25 سال فعالیت و گذشتن از گذران عمر و زندگی و فداکاری تمام عیار برای فرقه رجوی تمام آرمان ها و آرزوهایم همانند تحصیل، تشکیل خانواده و… را به فنا رفته می دیدم. به خودم که مراجعه می کنم می بینم جز آه و افسوس چیزی عایدم نشده است. حال که فارغ از شور و احساس و هیجان جوانی به گذشته برمی گردم تا از گذشته خود یک جمع بندی داشته باشم، لازم می بینم برای ثبت در تاریخ و یادآوری و انتقال این تجارب تلخ به نسل جوان میهنم که ممکن است به دلیل اقتضای جوانی، همانند من در معرض چنین انتخاب و تجربه تلخی قرار گیرند، خواندن خاطراتم را توصیه کنم. تا به درستی بیاموزند نسلی که با شعار آزادی و عدالت اجتماعی، اسلام راستین و مبارزه با امپریالیزم جذب مجاهدین خلق شد، در صحنه عمل چگونه به خاطر عدم درنگ و تأمل در سرنوشت خویش و بررسی تمام جوانب انتخاب با ترورهای کور و انفجارات مهیب و قتل سربازان مدافع وطن در همکاری با صدام دشمن متجاوز دستشان به خون هموطنان آلوده شد….

خیانت به صداقت، روش جاری در سازمان مجاهدین خلق – قسمت اول

اعضای صادق، رهبران ناصادق

… سر در ورودی سازمان مجاهدین نوشته شده است: صداقت و فدا… بدین معنی که در این سازمان همه چیز و همه کس با عیار صداقت و فدای حداکثری سنجیده می شود.
شعار، شعار خوب و پسندیده ای بود، اما حیف که حتی قطره ای صداقت در رهبران این سازمان وجود نداشت، بعدها که از سازمان جدا شدم و خود را نجات دادم، از زبان شخصیت های سیاسی مختلف و آگاه این جمله را در مورد سازمان شنیدم که: اعضای صادق، رهبران ناصادق.
حکایت شعبده باز سابق مقیم عراق، مسعود رجوی و عروسک دجال خیمه شب بازی اش مریم، کاملاً از این جمله تبعیت می کند، این دو شیاد به شدت ناصادق و فریبکار هستند، در اعماق وجود این دو فرد، ذره ای صداقت هرگز وجود نداشته است، همه اعمال این دو روی فریب و نیرنگ سوار است و مسئولین سازمان به نسبت نزدیکی و دوری از این دو فرد، از جنس این دجالان هستند….

یاسر اکبری نسب؛ خودکشی یا حذف تشکیلاتی؟!

… یاسر مثل خیلی های دیگر جان خود را بیهوده از دست داد ولی بحث و نحوه ی مرگش کماکان بر روی میز باقی بود زیرا زمزمه هایی وجود داشت مبنی بر این که او شاهد یک اتفاقی در سازمان بوده که نباید فاش می شده! لذا او را ابتدا خفه کرده و سپس در یک منطقه ای دور افتاده با بنزین آتش زدند.
گویا جسد را به سردخانه بیمارستان آمریکایی ها تحویل داده بودند چون آمریکایی ها کنترل کمپ اشرف را آن زمان بر عهده داشتند و هر کسی از ساکنان اشرف فوت می کرد ابتدا توسط امداد پزشکی ارتش آمریکا چک و احیاناً کالبد شکافی می شد سپس جسد به مسئولین سازمان تحویل داده می شد.
طبق گفته مسئولین سازمان، آمریکایی های مستقر در کمپ اشرف نیز بعد از شنیدن حرف های مسئولین که معلوم نبود به آن ها چه گفته بودند جسد سوخته شده ی یاسر را به سازمان تحویل دادند، بعداً هم طبق گفته مسئولین سازمان، رجوی دستور داده بود که او را در قطعۀ موسوم به مروارید دفن کنند. ما در صحبت های بین خودمان می گفتیم که نکند او را دیوانه خطاب کرده اند که بتوانند آمریکایی ها را قانع کنند تا از دوستان و کسانی که او را می شناختند بازجویی به عمل نیاید که اتفاقاً هم همینطوری شد و آمریکایی ها اصلاً برای چک و چگونگی مرگ یاسر اصلاً اقدام نکردند!…

خاطره ای از مرتضی اسماعیلیان، متهم ردیف 29 دادگاه مجاهدین خلق

… مرتضی اسماعیلیان (با نام مستعار منصور) با ما نشست گذاشت و گفت کُردها را هر چه بیشتر بکشید برادر بیشتر خوشحال می شود، منظورش رجوی بود. جنب درب مقر جلولا کنار نگهبانی می ایستاد و به خودروها و مردمی که در خیابان تردد می کردند، پرخاشگری می کرد و خودروها را بازرسی می کرد. یک مترجم همیشه همراهش بود و به مردم عادی می گفت حق ندارید از این خیابان تردد کنید، از خیابان بعدی تردد کنید. به یگان های زرهی دستور داده بود برای پاکسازی با زرهی خانه های گلی کُردها را خراب کنند و منطقه را پاکسازی کنند.
سران فرقه رجوی جنایات بی شماری در حق مردم ایران و عراق کردند یک یک آن ها بایستی به محاکمه کشیده شوند.

روش های مجاب سازی روانی در فرقه مجاهدین خلق – قسمت چهارم

تهدید غیرمستقیم اعضا

… رجوی در نشست هایی که خود مسئولیت اجرای آن را به عهده داشت خط و خطوط کلی سرکوب را می داد و بقیه کار توسط مسئولین و در نشست ها به اجرا درمی آمد. نشست های دیگ نمونه بارزی از سرکوب عریان در تشکیلات فرقه ای مجاهدین بود که بعد از سال ۱۳۷۴ راه اندازی شد. دستور کلی آن نیز از جانب رجوی داده شده بود. ولی مسئولین به خوبی می دانستند که در زیر این چتر می توانند فشارهای زیادی را روی اعضای ناراضی فرقه بیاورند که موجب رضایت مندی شخص رجوی خواهد شد. به همین دلیل هم در چنین نشست هایی حتی بعضاً کار به برخورد فیزیکی اعضای فرقه با سوژه هم می کشید ولی شخصی که این کار را می کرد هرگز از جانب مسئول نشست و سایر اعضای حاضر در آن جلسه توبیخ نمی شد چرا که او در دفاع از رهبری سازمان و انقلاب به اصطلاح “خواهر مریم” این کار را می کرد و از نظر تشکیلات قابل تقدیر بود. به هر حال بی تفاوتی مسئول نشست و تنها بسنده کردن به یک تذکر ساده، به سوژه می فهماند که اگر مقاومت بیشتری بکند کار برایش از این هم سخت تر خواهد شد. به همین دلیل هیچ کس از نشست های دیگ و دیگچه خاطره خوبی نداشتند. این گونه نشست ها در واقع گوشمالی دادن اعضای ناراضی و مشکل دار در تشکیلات بود.

از لغو گردهمایی در آلبانی تا آغاز دادگاه تاریخی در تهران

مجاهدین در مسیر فروپاشی

… لغو گردهمایی مجاهدین در اردوگاه این فرقه در آلبانی در مرداد سال ۱۴۰۱، آغاز تغییر، از فاز تهاجمی این فرقه در حوزه فعالیت های تبلیغاتی و رسانه ای به فاز تدافعی تبدیل شد و نهایتاً شکست استراتژی این فرقه در خاک آلبانی را در پی داشت.
به ویژه وقتی که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۱گفت: “در حالی که ایالات متحده در سپتامبر ۲۰۱۲ نام سازمان مجاهدین خلق را به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی لغو کرد، اما این سازمان را به عنوان یک جنبش مخالف دموکراتیک، قابل اتکا نمی ‌بیند که نماینده مردم ایران باشد و همچنان به نگرانی های جدی در مورد مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان، از جمله اتهامات سوءاستفاده از اعضای خود، ادامه می دهد.”
… به گزارش رسانه های ایران، دادگاه رسیدگی به اتهامات فرقه تروریستی مجاهدین صبح روز سه شنبه – ۲۱ آذر ماه ۱۴۰۲ در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.
در این دادگاه که به صورت علنی و با حضور خبرنگاران برگزار شده است، علاوه بر خانواده‌ های قربانیان ترور، تعدادی از شاهدان عینی جنایات هولناک تروریست‌ های دهه ۶۰ نیز حضور یافته اند….

*یکشنبه 10 دی

11 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

اعلام جدایی علی محمد رحیمی آلاشتی از تشکیلات مجاهدین خلق

… در سال 1400 کتبا درخواست دادم که می خواهم با خانواده ام ارتباط بگیرم. ابتدا مخالفت کردند بعد از اصرار بسیار از جانب من گفتند که یک سال باید منتظر بمانم، اما طی این یک سال دست از سرم برنداشتند و همیشه برای نشست و برخورد صدایم می کردند و سعی می نمودند تا مرا منصرف کنند.
دلیل اصلی جدایی من این بود که اولاً به این نتیجه رسیده بودم که سازمان مجاهدین خلق جز دروغ و نیرنگ و وعده های پوچ چیز دیگری در چنته ندارد و ثانیاً به دنبال وصل به خانواده و ارتباط با آن ها بودم که چنین اجازه ای به من و به هیچ کس دیگر در سازمان داده نمی شد.
من از میزان دروغ هایی که از رهبری و مسئولین سازمان می شنیدم جدا خسته شده بودم و ممانعت از برقراری هرگونه ارتباط با خانواده را یک نقض فاحش اولیه ترین حقوق انسانی می دانستم.
من به مدت بیش از یک سال تحت مراقبت و کنترل شدید بودم و حالت قرنطینه داشتم. این مدت فشار مضاعفی را تحمل نمودم.
بالأخره توانستم از اردوگاه سازمان مجاهدین خلق در آلبانی خارج شوم و پا به دنیای آزاد بگذارم و رهایی ام را بازیابم و سپس اعلام جدایی کنم و به انجمن نجات در آلبانی بپیوندم….

فرقه تروریستی رجوی این گونه به مغز اعضا آسیب می زند – قسمت اول

… در فرقه رجوی بیماری جسمی اعضا اهمیتی ندارد و مشکلات روانی نیز از اساس انکار می شود و همه مشکلات رجوع داده می شود به بحث انقلاب طلاق. به این معنا که اگر فرد مشکلی داشته باشد می گویند که علت آن در این است که در انقلاب طلاق مشکل دارد و اگر از نظر ایدئولوژیک و تشکیلاتی با او برخورد شود مشکلش حل خواهد شد!!!
به همین دلیل هیچ عضوی نمی تواند چیزی تحت عنوان مشکلات عصبی و روانی مطرح کند. حتی در بین چند پزشک عراقی محدودی که به قرارگاه اشرف می آمدند پزشکی که تخصصش اعصاب و روان باشد وجود نداشت.
رجوی درباره بیماری های جسمی نیز گفته بود “برادر یا خواهر مجاهد بیمار فلان ابن فلان نداریم” و آن را به عنوان یک اصل در کتابچه تشکیلاتی فرقه آورده بود. حاصل این رفتارها این شد که بسیاری از اعضای فرقه به دلیل عدم به رسمیت شناختن بیماری شان یا عدم رسیدگی های مناسب، بیماری های مزمن و خطرناک داشته باشند. آمار مرگ و میر در فرقه رجوی بسیار بالاست که نسبت به جمعیت فرقه اگر در جهان بی نظیر نباشد کم نظیر است….

پدران ممنوع الملاقات در اشرف هستند نه در اوین

در حالی که خانواده یا عناوینی چون پدر و مادر از فرهنگ واژگان مجاهدین خلق حذف شده است و تنها برای اطلاق به دشمن از این مفاهیم استفاده می ‌شود، رسانه‌ های این تشکیلات گه گاه از این مفاهیم در جهت منافع خود بهره می ‌برند که بار تناقض موضوع را بیش از پیش می‌ کند.
در میان خانواده‌ های اعضای مجاهدین خلق که اکثریت قریب به اتفاق از فعالان انجمن نجات هستند، چه بسیارند دختران و پسرانی که در فراق پدر هستند. حتی در میان افرادی که هیچ ارتباطی با انجمن ندارند شمار فرزندانی که اجازه ملاقات با پدران و مادرانشان در کمپ مجاهدین خلق را ندارند فراوان است.
… احتمالاً سران مجاهدین پاسخ این سؤال را با ادعای همیشگی بدهند که خانواده‌ های درون ایران مزدور جمهوری اسلامی هستند.
… گاهی حتی ملاقات با پدر و مادر به پس از مرگ موکول می ‌شود….

ترس و وحشت مرگبار رجوی ها از پیامدهای دادگاه

محاکمه سران جنایتکار مجاهدین خلق الزام آور است

… با اعلام قبلی و شروع به کار دادگاه در رسیدگی به جنایات سران مجرم فرقه آدمکش رجوی؛ ترس و وحشت شدیدی سراپای تشکیلات شکننده رجوی ها را فرا گرفت و در خود پیچید و به ظاهر برای لاپوشانی ترس و وحشت خود از پیامدهای حتمی دادگاه به ترفند لو رفته و نخ نمای هذیان گویی متوسل شدند و با سفسطه و بلاهت بی نظیری؛ آن را در دستگاه لودگی مضحک خواندند.
… دهه هشتاد صدام سرنگون شده بود و قوای امریکایی در حاکمیت عراق قرار گرفته ولیکن می بایست کنترل کشور را به تدریج به عراقی ها می سپرد و خود تا به ثبات رسیدن کشور عراق به طور کمرنگ در صحنه حضور می یافت و اما همزمان در داخل تشکیلات رجوی هیاهو بود و کسی از مسولین آرام و قرار نداشت و ترس از این که مورد تهاجم دور و نزدیک عراقی ها قرار بگیرند داشت دیوانه شان می کرد چرا که دست شان به خون عراقی ها در انتفاضه عراق به شدت آلوده بود و جنایات ها مرتکب شده بودند….

خیانت به صداقت، روش جاری در سازمان مجاهدین خلق – قسمت دوم

شیوه های کلاهبرداری در مالی – اجتماعی

… در بخش مالی دو شیوه برای فعالیت و دریافت پول وجود دارد. در روش اول افراد محصولاتی اعم از کتاب، صنایع دستی، گل یا چیزی شبیه به این را به عنوان محصول یک انجمن خیریه با قیمتی بسیار بالاتر به شهروندان می‌ فروشند و این گونه عنوان می‌ کنند که عایدی این معامله صرف امور خیریه می ‌شوند. شکل دوم کار نیز گدایی صرف است، در این مدل افراد با نشان دادن عکس ‌ها و آلبوم‌ هایی، مثلاً کودکان فقیر و پابرهنه، خانواده‌ هایی در حاشیه شهرها از افراد در خیابان پول دریافت می ‌کنند. این آلبوم‌ های عکس تصاویر عموماً اینترنتی یا ساختگی هستند و به عنوان مردم فقیر ایران معرفی می ‌شوند!
… امروز در آلبانی نیز شرایط زندگی اعضا در پایین ‌ترین مایحتاج روزانه، اعم از غذا، لباس، لوازم بهداشتی و … قرار دارد. یکی از نقاط مشترک افشاگری ‌های اعضای جداشده ناظر بر همین مسأله زندگی بسیار سخت و طاقت ‌فرسا در فرقه رجوی است. اکثریت این اعضا به دلیل ساختار تشکیلاتی و فرقه‌ای تا زمان خروج خود از فرقه نمی دانستیم که چنین تفاوت‌ هایی در نوع زندگی سران با اعضا وجود دارد و بعد از فرار و یا جدایی از سازمان تازه متوجه می ‌شدیم که عمر و زندگی خود را برای مطامع و لذات رهبران جنایتکار این فرقه صرف کرده ایم….

گفتگوی مسئول انجمن نجات سمنان با قربانعلی سرکاری از قربانیان فرقه رجوی

… ما را به کمپی به نام قرارگاه سردار بردند دقیقاً به یاد ندارم اردوگاه دبس بود یا سردار. در این محل مدت تقریباً 9 ماه نگهداری شدیم که در خلال این دوران به طور مستمر ما را شستشوی مغزی می دادند و گاهی نیز از اهرم تهدید و یا تطمیع استفاده می کردند.
در حین بازجویی ها اگر از طرف ما مقاومتی می دیدند و یا دفاع از تمامیت ارضی کشور و تعصب ملی نشان می دادیم ما را زیر فشارهای شدید می بردند. مثلاً از نظر بهداشتی و تغذیه ما را در مضیقه قرار می دادند و یا اجازه هواخوری نداشتیم. مدام تهدید می کردند که شما را به ابوغریب تحویل خواهیم داد تا آنجا قدر عافیت را بدانید و طوری در وصف ابوغریب صحبت می کردند که از ترس واقعاً قالب تهی می کردیم. همیشه ما را سرکوب می کردند که شما درجه دار کادر ارتش بودید و در نوار مرزی با ما می جنگیدید و رزمندگان ما را به شهادت می رساندید. شما چرا در ارتش سربازان وظیفه را اذیت می کردید؟ و از این بهانه هایی که ما را حسابی بترسانند و ما را به خدمت خودشان دربیاورند. و می گفتند شما را به جایی می فرستیم که تمام عمر و جوانی خود را در زندان بگذرانید….

مریم و مسعود رجوی باید پاسخگوی اعمالشان باشند

… دادگاه اخیر که برای سران این گروه در جریان است نقطه امیدی است برای ما قربانیان فرقه تا با افشای ماهیت واقعی این افراد، جوابگوی اعمالشان باشند. و از طرف دیگر چهره های واقعی شان برای همگان آشکار شود تا دیگر کسی مثل ما در دام این فرقه گرفتار نشود. آن ها باید جوابگوی شکنجه های روحی و روانی و جسمی وحشتناک، سوءاستفاده از کودکان، مزدوری و جاسوسی برای دشمنان ملت ایران، کشتن افراد بی گناه بسیار چه در ایران و عراق و چه در مناسبات درونی، پولشویی و اخاذی با عناوین دروغین و صدها اتهام دیگر باشند….

آزادی ای خجسته آزادی

یادداشت کوتاه

… هر کسی که بتواند از این فرقۀ نفرین شده خودش را نجات بدهد قطعاً یک معجزه رخ داده است… چه روزگار وحشتناکی را تجربه کرده اند و باید چه روزگار سختی را از سر بگذرانند تازه اگر خوش شانس باشند و زنده بمانند و یا به یکی از بیماری های مرموزی که رجوی در تشکیلات رواج داده و افراد را درگیر دوا و درمان می سازد تا کسی فکر خروج به سرش نزند… در این وانفسا در تشکیلات رجوی با نشست های نفس گیر تلاش می کنند که فکر خروج از سازمان را به هر قیمتی از فکر و ذهن اعضا خارج سازند، کسی که در این شرایط بیرون می زند خیلی هنر کرده و شایسته تشویق اساسی است.

همیاری یا نمایش فریب و خدعه؟!

همیاری با سیمای آزادی رجوی، جنجالی است که رسانه های این گروه تبهکار، انجام آن را طی این روزها به راه انداخته اند تا بار دیگر چند روزی بین خود و عمله و اکره شان زوزه های تصدق ات شوم داده و بدین وسیله ابراز قدرت پوشالی کرده و مردم و شنوندگان خود را از تفکر در مورد منابع مالی خود – که این همه آن را صرف دلقکان سیاسی می کنند تا تعریف و توصیفی در حق مریم رجوی کنند – از انظار پنهان دارند.
… مردم ایران را بدبخت و خود را حامی و ناجی خلق نشان می دهند. حال آن که کارنامه ضد خلقشان و شاهدان عینی همگی موجود هستند.
این باند تبهکار بازهم نتوانسته سوز و گداز خود را از محاکمه ی جاری سرکردگان رجوی در دادگاه کیفری 1 تهران نشان ندهد و البته گفته است که این محاکمه در جواب اقدامات کانون های شورشی است….

*دوشنبه 11 دی

در این روز کلاً 13 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

حقایق پشت پرده رابطه مجاهدین خلق با صدام و افشای نقش عباس داوری – قسمت اول

… فعال ترین بخش در روابط خارجی بخش اعزام و اطلاعات و عملیات بود که به طور خاص مسئولیت آن با عباس داوری ملقب به برادر رحمان بود.
… مسئولین مجاهدین خلق به منظور ایجاد حداکثر رعب و وحشت در میان مردم و به قول خودشان در راستای اقدام جهت ترغیب مردم به تخلیه شهرهای مرزی و پایان دادن به مقاومت آن ها در قبال ارتش متجاوز صدام طرح تماس اعضایی که خانواده هایشان ساکن مناطق مرزی بودند را در دستور کار قرار داد. قبل از آن این طرح در یک جلسه با حضور مهدی ابریشم چی وعباس داوری به اطلاع مسئولین عراقی رسید. که از طرف مسئولین عراقی خیلی مورد استقبال قرار گرفت. بر اساس این طرح بعد از هر حمله موشکی از اعضایی که خانواده هایشان ساکن شهرهایی بودند که مورد اصابت موشک قرار گرفته بودند می خواستند با خانواده هایشان تماس گرفته و در پوش احوالپرسی و اظهار نگرانی نسبت به خانواده اطلاعات مناطق مورد هدف قرار گرفته را سؤال کنند که در گام بعد و در ملاقات های بعدی این اطلاعات از طرف عباس داوری و مهدی ابریشم چی از مسئولین ستاد روابط خارجی در اختیار مسولین عراقی قرار می گرفت.

نگاهی به طرح ده ماده ای مورد ادعای مریم رجوی

… باید باور داشت که از درون طرح ده ماده ای مریم رجوی، تنها چیزی که انتظار می رود (و در خود طرح هم به آن اشاره شده) تبدیل ایران به چند استان خودمختار و یا چند کشور تجزیه شده است، هرچند که مریم در خواب هم رؤیای آن را نخواهد دید.

علی محمد رحیمی بعد از 38 سال اسارت، از چنگال رجوی ها گریخت

… به اطلاع عموم می رسانیم که این سازمان مجاهدین، فرقه ای قرون وسطایی و خطرناک بوده و یک مناسبات برده داری دارد، اعضای خود را در درون حصارهای بسته در آلبانی و روستای مانز زندانی کرده است، هیچ کس حق زندگی و نفس کشیدن ندارد، حق ملاقات با خانواده شان را ندارند، حق استفاده از فضای مجازی و اینترنت را ندارند، مجاهدین زندان و شکنجه دارند و اعضای نگون بخت را شکنجه می کنند و هر موقع هم دلشان خواست آن ها را از بین می برند و اعلام می کنند سکته کرد یا بیمار بود، اما نمی گویند آن ها که زمانی جوان بودند و پرانرژی، چه کسی عمر و جوانی آن ها را گرفت و در غربت به خاک شان افکند….

یا با ما یا بر ما، هسته مرکزی طرز تفکر مجاهدین خلق

… مامورین بلند پایه تر رجوی به تبلیغات تلویزیونی بسنده نکرده و خود رأسا در اردوگاه ها حضور یافته و مسائل مطرح شده در تبلیغات تلویزیونی را با آب و تاب زیاد و حرارتی صدچندان به این اسرا تلقین می کردند و با این واسطه افراد زیادی را به اردوگاه های خود می برده و بعد از چند ماهی رفتار نرم و فریبنده با آن ها، شست و شوی مغزی لازم را به آن ها داده و وارد تشکیلات نموده و کارهای برده واری از آن ها می کشیدند و به آن ها می گفتند که شما دیگر دیوارهای پشت سر خود را خراب کرده اید و در صورت بازگشت خودسرانه به ایران باید در انتظار شکنجه های مهیب و اعدام باشید که این امر این اسرای فریب خورده و نگونبخت را قانع می کرد که بهتر است در مناسبات رجوی باقی مانده و منتظر تسخیر ایران از طرف رجوی و بازگشت ظفرمندانه به ایران باشند!
… این فرقه کسی را اخراج نمی کند و اگر سماجت فرد متقاضی خارج شدن از فرقه زیاد و غیرقابل تحمل باشد، او را به راحتی سر به نیست کرده و درس عبرتی به دیگران می دهند و هم از پخش افشاگری های او در امان می مانند.

در ساختار فرقه ای سازمان مجاهدین خلق، اعضا ارزشی ندارند

… در چنین فرقه هایی اصولاً افراد هیچ ارزشی ندارند و مهم رهبری فرقه است و انسان ها در این گونه فرقه ها مانند سازمان مجاهدین ابزاری در دست رهبری فرقه می باشند .
در یک سازمان فرقه ای ساختار تشکیلاتی آن بر اساس بنیادی بنا نهاده می شود که هیچ کس توان تغییر آن را ندارد. افراد پایین هیچ وقت نمی توانند به رده های بالای مسئولیت پذیری برسند و افرادی که در بالا قرار گرفتند و رابطه نزدیکی با رهبر فرقه دارند همیشه باید در آن رده قرار داشته باشند. افراد بر اساس موقعیتی که وصل شده اند نامگذاری می شوند و تا آخر عمر آن اسم بر روی آن ها باقی می ماند. یعنی فردی که اسیر ارتش عراق بوده و از اردوگاه عراق با فریبکاری مسئولین سازمان به اشرف آورده شده با اسمی مشخص معرفی می شود این اسم حتی در بین مسئولین هم بیان می شود و برای شناخت اولیه و تحویل دادن پرونده به مسئول مربوطه ابتدا لقب وی گفته می شود و او متوجه می شود که فرد تحت مسئولش چه پروسه ای داشته است….

به بهانه شوی تبلیغاتی همیاری و برنامه سالانه پولشویی رجوی

فریب افکار عمومی توسط یک فرقه در قرن ۲۱

… سازمان مجاهدین هیچگاه از حمایت های مادی عربستان و رژیم غاصب اسرائیل بی‌بهره نبوده است.
آن ها بعد از سقوط صدام روابط خود را با سرویس های اطلاعاتی کشورهای مختلف گسترش دادند. سال گذشته ملاقات های آشکارتری با مقامات و لابی های اسرائیل داشتند که به نظر می رسد “آیپک” هم ردیف بودجه های فرقه را تکمیل می کند.

حالا به صورت احمقانه و برای نمایش بیرونی و به طور خاص اعضای سرخورده زندانی در کمپ، هواداران یک لاقبا و برخی اعضای شورایی را به عنوان اسپانسر و حامیان مالی جا می زنند. این هم شیوه ای حیرت انگیز ازکلاهبرداری قرن بیست و یک فرقه است. برعکس بنا بر انتشار برخی سندها از سمت خود فرقه، آن ها ماهانه هزاران دلار به اعضای شورایی حقوق می دهند.
… فرقه رجوی افرادی که در بهترین شرایط بهره وری بودند را در دهه ۶۰ به کمپ اشرف برد و خانواده هایشان را هم قربانی کرد، حالا دم از خودکفایی مالی و تامین شدن توسط هوادارانی می زنند که وجود خارجی ندارند….

*سه شنبه 12 دی

در این روز 14 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

مروری اجمالی بر دستاوردهای خانواده ها در سال 2023 و وضعیت مجاهدین خلق در این سال

… در حالی سال 2023 میلادی را از سرگذراندیم که رشد روزافزون ریزش نیرویی در تشکیلات نیز ادامه داشت، این همه در حالی است که هر کس درخواست جدایی داده است، او را به حبس یک سال در درون مناسبات و قرنطینه تهدید کردند، اما با همه این ها برخی از دوستان سابق مان چون آقایان بیجار رحیمی، حمید محمد آقا آتابای و علی محمد رحیمی و سایر دوستانمان از تشکیلات رجوی گریختند و در کمال افتخار به انجمن نجات آلبانی پیوستند. این جدایی ها با افشاگری های قهرمانانه تک تک آن ها همراه بود و این فعالیت های حقوق بشری، واکنش های غیظ آلود و سوز و گداز سران فرقه قرون وسطایی رجوی را به همراه داشت که نشان از اوج عجز وناتوانی آن ها در مقابل افشاگری جداشدگان می باشد.
… در مجموع فعالیت ها در این سو در داخل ایران و آن سو در آلبانی، در یک سال گذشته، به قدری زیاد و موفق بوده است که ذکر تک تک آن ها شاید در این مقال نگنجد، اما به جرأت می توان ادعا کرد که سال 2023 سالی مملو از بن بست و شکست های خرد کننده برای رهبران فرقه ی رجوی بوده و سالی آکنده از پیروزی و موفقیت برای خانواده ها و جداشده ها بوده است.

زنان اشرف 3، غمگین ترین زنان جهان

به بهانه گرامیداشت روز زن

… مجاهدین به بهانه دفاع از مقام و حقوق زنان به نوعی یک تفکر و اندیشه فمینیستی را در مقرهای خود ترویج داد که نه تنها هیچ گونه حق و حقوق زنان را در بر نداشت بلکه آن ها را تبدیل به بردگان جنسی و ابزاری در دستان رجوی کرد. مجاهدین خلق زن ستیزترین نوع بشر در تاریخ به شمار می روند زیرا به دستور شخص مسعود و مریم رجوی زنان با خارج کردن رحم عقیم سازی شدند. از ابراز عشق و علاقه به جنس مخالف منع گردیدند و حق ازدواج از آن ها سلب شد….

اثبات استقلال مالی مجاهدین خلق مزدور به سبک ابریشمچی

… ابریشمچی هم می داند فیلم های دریافت پول سازمان از نیروهای صدام موجود است ولی با دریدگی خاص خود باز دم از کمک های مالی از داخل کشور و خصوصاً از طرف خانواده ها می زند! شما که خانواده را کانون فساد می نامید و آنان را مورد شدیدترین توهین ها قرار می دهید و حتی به نیروهای خود اجازه تماس نمی دهید پس حرف از کمک مالی از داخل کشور نزنید که بیشتر به تف سر بالا شبیه است و به درد خود رجوی ها می خورد. بهتر است دست از فریبکاری بردارید. این شیوه کار اساس و پایه و بنیان سازمان مجاهدین از بنیان گذاران تا کنون بوده است و شما هم سردمدار این جریان منحرف هستید….

فرقه تروریستی رجوی این گونه به مغز اعضا آسیب می زند – قسمت دوم

… شرکت در نشست ها اجباری بود، حتی افرادی که می گفتند بیمار هستیم نیز مجبور بودند که در نشست عملیات جاری شرکت کنند. تنها در صورتی که فرد آن قدر بیمار بود که در بیمارستان بستری می شد، از شرکت در نشست عملیات جاری معاف بود. در این شرایط هم اگر بستری شدنش بیش از 2 روز طول می کشید، همان جا که بستری بود برایش نشست می گذاشتند و اگر هم بستری شدنش کمتر از 2 روز بود، بعد از مرخص شدن در اولین شب او را سوژه می کردند.
علاوه بر نشست روزانه یک نشست هفتگی با عنوان “غسل هفتگی” هم برگزار می شد که در آن اعضا مجبور بودند در جمع تناقضات جنسی خود را بیان کنند تا به شدت تحقیر بشوند.
همچنین به صورت دوره ای نشست های سرکوبگرانه ای همچون نشست “بند ف”، “نشست حوض” و نشست های مختلف دیگر برگزار می شد. در نتیجه اعضا همیشه در وحشت از این نشست ها و سوژه شدن در آن ها و تحقیر شدن مستمراً در استرس بودند و فشار روانی سنگینی بر روی هر فرد وجود داشت.
… در فرقه مجاهدین خلق اولاً کسی فرصتی ندارد و آنقدر وقت اعضا را پر می کنند که فرصتی برای هیچ کاری نیست و آنقدر وقت او را پر می کنند تا فرصتی برای فکر کردن نداشته باشد. دوماً اگر کسی خارج از کار مشخص شده عملی انجام می داد به عنوان یک فرد مشکل دار شناخته می شد و مورد برخورد تشکیلاتی قرار گرفته و در نشست سوژه می گردید.

گزارش چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان مجاهدین خلق

جلسه پنجم دادگاه مجاهدین خلق؛ سه شنبه ۱۹ دی

در کمپ مجاهدین خلق هر چیزی که بوی انسان بودن بدهد ممنوع است

به مناسبت روز تولد خلیل انصاریان، عضو رهایی یافته از فرقه رجوی

… افرادی که از این فرقه راهی به بیرون یافته اند و توانسته اند پس از سال ها طعم زندگی در دنیای خارج از فرقه را بچشند، اکنون زیبایی های یک زندگی عادی را بیش از پیش درک می کنند و ارج می نهند، همچون بیمارانی که قدر و قیمت صحت و سلامت را بیش از دیگران حس می کنند.
فرقه رجوی آنچنان ذهن و روح و جسم افراد را به بند کشیده است که ساده ترین حقوق را برای خود به عنوان یک انسان متصور نیستند؛ مثل روز تولد….

اعلام جدایی علی محمد رحیمی بار دیگر ذات پلید رهبران مجاهدین خلق را آشکار ساخت

… آنچه که ذیلا آورده می شود تنها گوشه ای از مظالم و نقض بدیهی ترین حقوق انسانی است که توسط سران فرقه رجوی در حق اعضای گرفتار در این فرقه روا داشته شده و در بیانیه علی محمد رحیمی نیز به خوبی به آن اشاره گردیده است.
فریبکاری و دروغگویی مجاهدین در جذب اسرای جنگ ایران و عراق از اسارتگاه های صدام و این که اگر استقرار در کمپ مجاهدین مناسب نبود آنان را به کشورهای خارجی اعزام خواهند کرد که هرگز چنین اتفاقی نیفتاد.
تفتیش عقیده و شکنجه های روحی و روانی روزانه در نشست های موسوم به عملیات جاری و غسل هفتگی.
ممنوعیت تماس با خانواده با این استدلال که خانواده دشمن مجاهدین است.
تحت فشار قرار دادن اعضا برای دشنام دادن و سنگ پرانی به خانواده های متحصن در پشت درب قرارگاه اشرف
افزایش محدودیت ها و کنترل های بیشتر پس از انتقال به آلبانی
افزایش فشار روحی و روانی با نگهداری ایشان در قرنطینه به مدت یک سال تا شاید از درخواست جدایی از فرقه رجوی منصرف شود….

*چهارشنبه 13 دی

در این روز مجموعاً 11 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

بزرگ ترین نشست سرکوب روانی در فرقه مجاهدین خلق

همه چیز درباره نشست دیگ

فرقه‌ های مخرب از فشار جمعی به عنوان یکی از ابزارهای اعمال انطباق و سرکوب مخالفت استفاده می ‌کنند. در تشکیلات مجاهدین خلق، از انواع نشست‌ ها و جلسات گروهی برای اعمال قدرت مطلق رهبران بر اعضا استفاده می ‌شود. نشست ‌هایی که با عناوین مختلف کماکان به صورت روزانه در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی در حال برگزاری است.
… دیگ یکی از نشست های اجباری در مناسبات مجاهدین خلق است که شمار افراد شرکت کننده در آن بیش از نشست های معمولی روزانه مانند عملیات جاری و غسل هفتگی است. در این نشست ها فشار همسال و همرده چندین برابر نشست های 10 یا 20 نفره عملیات جاری است و گاه تعداد افراد حاضر در جلسه به 100 نفر می رسد. این 100 نفر همگی ملزم هستند که سوژه را همراه با فحش و ناسزا جهت تحمیل عقاید فرقه هدف قرار دهند. کم کاری یا سکوت در حیطه فحاشی و فریاد ممکن است افراد را تبدیل به سوژه بعدی نشست کند. بنابراین سوژه نشست دیگ به طور همزمان زیر تیغ انتقادهای خشن، تهمت ‌ها، توهین ‌ها و تحقیرها از سوی ده ها تن از هم گروه‌ های خویش است….

کلمات ممنوع در فرهنگ رجوی ها: مادر، پدر، خانواده، روز مادر…

… هیچ عضوی در این فرقه حق ندارد در این روز یادی از مادر خود بکند. آن ها اجازه ندارند با مادران خود تماس گرفته و با آنان درباره روز مادر و علاقه خود به مادران شان و قدردانی از آنان چیزی بگویند.
رجوی ها پا را از این هم فراتر گذاشته، اعضا را وادار می کنند مادرانشان که خواستار ملاقات با آن ها هستند را “نامادری” بخوانند، چرا که رجوی مادران و پدران و خانواده را دشمن تشکیلات خود می داند.
… هر جا هم دست رجوی ها برسد کاری می کنند تا فرزندانی که عضو فرقه هستند علیه مادر خود یا مادرانی که عضو فرقه هستند علیه فرزندان خود موضع بگیرند و به این ترتیب می خواهند تخم کینه و دوری را بکارند تا خیال خود را از برانگیخته شدن عواطف در اعضا راحت کنند.
همانگونه که تا امروز اثبات شد، رجوی ها هر کاری که بکنند باز با اولین اشعه محبت مادران و دیگر اعضای خانواده که به اعضای گرفتار در فرقه برسد، عواطف آن ها برانگیخته شده و به رجوی ها پشت کرده و رو به خانواده خواهند آورد….

مجاهدین خلق و تشکیلات دموکراتیک!

… مجاهدین رجوی با توجه به عملکردشان – از جمله در همکاری وسیع با جانی ترین محافل ضد ایرانی و ضد طبقات زحمتکش تمام گیتی – نمی توانند ادعا کنند که طرفدار طبقات زحمتکش و حتی اقشار میانی جامعه ایران اند و بنابراین عملاً به نفع طبقات فرا دست و ضد ملی وارد مبارزه طبقاتی شده اند و بهتر است که نمایندگان و سخنگویان این اقشار را مورد خطاب قراردهند و منت شان را بر سرآن ها بگذارند که البته جرات انجام این کار را ندارند و به این نوع جریانات که قادر به طرح صریح نیت ناپاک خود نیستند، از اینجا جا رانده و از همه جا مانده اطلاق می شود….

موضعگیری مجاهدین خلق درباره اینترنت گل به خودی بود

… در این وانفسا طبق معمول فرقۀ رجوی همچون تمام وقایع دیگر در ایران مثل قاشق نشسته وارد گود شده و چهرۀ معترض به خود گرفته است، که چرا اینترنت گران شده و ضعیف شده و فلان شده است. به قول قدیمی ها: تو رو سَنَنَه (به تو چه ربطی دارد) !
کسانی حق دارند در این مورد حرف بزنند که اینترنت را به روی افراد نبسته باشند، کسانی حق دارند سخن برانند که مینیمم آزادی های فردی و اجتماعی را برای گروه و یا حزب و یا سازمان خودشان رعایت کرده باشند، شما که حتی تاب تحمل یک دیدار ساده ی خانوادگی را نداشته و تاب و توان از کف می دهید، شما که از یک تماس تصویری در دنیای مجازی فراری بوده و اجازه ی کوچکترین ارتباط با خانواده را به اعضای خود نمی دهید نباید در این مورد خاص روده درازی کنید….

عوام فریبی و تکدی گری سازمان رجوی با پوشش همیاری

… نکته اول: فرقه ها تمایل زیادی به جمع آوری ثروت دارند و به خصوص فرقه تروریستی رجوی که وجه تمایز آن با دیگر فرقه ها در تروریست بودن آن است از این امر مستثنی نیست.
نکته دوم: رجوی برای برگزاری هر کدام از میتینگ ها و جلسات میلیون ها دلار هزینه می کند و این اعداد و ارقام در مقابل آنچه او اسمش را همیاری می گذارد ناچیز است. این کار فرقه یک نوع رد گم کنی یا همان عوام فریبی است. عوام فریبی یکی از خواص منحصر به فرد فرقه رجوی است. در این عوام فریبی به مخاطبین خود القا می کند که فرقه اش از جانب مردم حمایت مالی می شود. در موارد بسیاری اعضای خود را که سال ها از ارتباط با خانواده منع شده اند را وادار به ارتباط گیری و درخواست کمک مالی می نماید که متاسفانه بعضی مواقع موفق نیز شده و به هدف خود که همان تیغ زنی است رسیده است….

بررسی بند اول و دوم طرح ده ماده ای رجوی

… در فضای مجازی می بینیم که نفرات خودشان در داخل اشرف 3 به اینترنت وصل نیستند و حق ندارند از این امکان استفاده کنند. افراد و اعضای نگونبخت حتی موبایل ندارند. در داخل تشکیلات استفاده از موبایل ممنوع است زیرا از ارتباط افراد با خانواده و دنیای بیرون می ترسند. تنها یک کانال خبری دارند آن هم سیمای به اصطلاح آزادی است و خبرهایی را که منعکس می کنند خبرهای دست چین شده ای است که سانسور می شود. خانواده هم مرز سرخ رجوی است. به کسی در داخل تشکیلات اجازه نمی دهند که با خانواده تماس برقرار نماید. ضمن این که خود رجوی به خانواده ها توهین و اهانت می کند.
با این واقعیت ها روشن می شود که طرح ده ماده ای مریم رجوی طرح مسخره ای بیش نیست!…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا