1-سایت همبستگی ملی بعد از ابراز همدردی با اراذل و اوباش، این بار در همنوایی با معتادان، با انتقاد از طرح جمع آوری معتادان و قاچاقچیان از آن بعنوان” لشکر کشی وحشیانه به منازل مردم ودستگیری 427 نفر در تهران” نام برد. البته جای تردید ندارد که وقتی جمع آوری اراذل و اوباش و اعدام متجاوزین به نوامیس مردم،” اعدام جوانان وطن” نام می گیرد، پس جمع آوری معتادین نیز باید لشکر کشی به منازل مردم قلمداد شود و معتادین نیز به جمع یاران صدیق و خمار سازمان اضافه شوند. البته این اولین باری نیست که سازمان تروریستی مجاهدین با موج سواری بر امواج مسموم سعی در ترمیم ارتش آزادی بخش ملی خود دارد تا شاید طبق وعده های مسعود و مریم این ارتش روزی بتواند مریم را به تهران بیاورد. البته آن زمان مطمئنا لشکریان مسعود و حاملان مریم یا اسیر خالکوبی برروی بازوی خود هستند و یا خمار حداقل مواد برای نیرو گرفتن.
2-از قدیم مثل معروفی را به خاطر داریم که می گفت موش به سوراخ نمی رفت جارو به دمش می بست. مطمئنا همه از فراخوان باند رجوی برای یک هفته اعتراض به جهت 16 آذر خبر داریم. شاید هنوز به باور باند رجوی نرسیده مردم و دانشجویان کشور آنها رابرای تصمیم گیری اصلا به حساب نمی آورند. اما باند رجوی از هم اکنون شعارهای این تجمعات اعتراضی را نیز آماده کرده است. در تاریخ پیروزی جمهوری اسلامی ایران که نزدیک به 3 دهه از عمر آن می گذرد مجاهدین با هر بهانه ی ممکن سعی در ابراز وجود و بیان ادعا برای نشان دادن خود بوده اند. در تمامی مسائل عمومی و همگانی بارها مسعود و مریم پیام داده اند و خواستار پیچیده شدن تومار” رژیم آخوندی” شده اند. انتخابات گوناگون در کشور، فوتبال و پیروزی های ملی و مراسم چهارشنبه سوری از جمله ی این موارد می باشد که سازمان همه ساله به آن تمسک جسته و البته بیل سازمان در این موارد هیچگاه گلی بر نداشته است.
3-یکی دیگر سوژه های جُک سازمان مجاهدین در هفته ی گذشته رو شد و باز دستمایه ی خنده تا آخر هفته برای همه جور شد. سازمان ادعا کرد حمایت 300 هزار نفر از عشایر جنوب عراق را به دست آورده است و این افراد بر علیه حکومت ایران دست به امضاء بیانیه ی اعتراضی زده است. گویا دیدارهای سران عشایر جنوب عراق با کانون هابیلیان باعث شده تا باند رجوی تلاش نماید تا در این زمینه نیز عقب نماند. دغل بازان رجوی که از کمترین ضریب هوشی بهره مند می باشند به این مسئله فکر نکردند که چند سال پیش جُل و پلاسشان برای همیشه از جنوب عراق جمع شد و مردم این منطقه سالهاست که بدون دغدغه از اعمال تروریستی این فرقه روزگار می گذرانند اما دولت عراق در هر حال باید مواقب باشد که تروریستها همانند ویروس ایدز بسیار مایلند که در همه جا حضور داشته باشند.
4-قصه ی استقبال مردمی از پیامهای ملال آور رجوی نیز از دیگر سوژه های نخ نما شده ی باند رجوی بود که در هفته ی گذشته باز هم رخ عیان نمود. چندی پیش مسعود در پیامی با عنوان” جنگ یا صلح با فاشیسم مذهبی” افاضاتی بیان نمود و از قبل هم قابل پیش بینی بود که مردم باید استقبالی همه جانبه از آن داشته باشند که البته این استقبال باید همچنان ادامه داشته باشد و سایتهای باند رجوی در بیان این استقبال تصاویری را انعکاس دادند که انسان را به فکر فرو می برد. این فکر که قلم به دستان باند جنایتکار رجوی تا این حد کودن و فاقد عقل سلیم هستند که عکسهایی را با فتو شاپ آنهم بصورت ناشیانه سرهم بندی کرده اند تا از استقبال عمومی و رو به افزایش مردم در تکثیر پیام رجوی خبر دهند؟ با نگاهی نه چندان دقیق به این عکس ها ملاحظه می شود که از مجموع 6 عکس استفاده شده در این سایتها 4 عکس موبوط به یک تصویر می باشد که با برش های تصویری و فتو شاپ به نمایش در آمده است. الحق و والانصاف که کذابانی نادان و ناشی هستند، این جماعت دغل باز رجوی.
5-هفته ی گذشته حسن زبل با ادامه دادن مبحث ارسال ایمیل توسط سازمان به هموطنان ضمن توضیح در خصوص غیرکارآمد بودن و البته ارزان بودن این شیوه(هزینه ی ارسال ایمیل سازمان با فرض درست بودن تعداد ارسال تنها 60 هزار تومان است) به طرح چند سوال اساسی از سازمان مجاهدین خلق می پردازد:” آیا با ارسال ایمیل وضع آشفته ی نیروها و نیز نارضایتی های درونی قابل درمان است؟ آیا مردم ایران به کسانی که خواهان جنگ هستند و می خواهند که آمریکایی ها آنها را بمب باران کنند پاسخ ایمیل می دهند؟ آیا استراتژی جنگ مسلحانه و ارتش آزادی بخش نوین تغییر کرده و الآن با ایمیل قرار است رژیم سرنگون شود؟
6-و سرآمد مطالب هفته ی گذشته خبر سایت رسمی مجاهدین بود که خبر از تظاهرات” هزاران تن از ایرانیان مقیم سوئد” بر علیه مطلبی که روزنامه ی سوئدی سونسکا داک بلادت نوشته بود داد. این روزنامه چندی پیش خبر داد که زنان اشرف مورد تجاوز شدید جنسی قرار گرفته اند و این خبر بسیاری از سران فرقه را ناخوش آمد. جالب است که تظاهر کنندگان خواستار پایان بخشیدن به استمالت کشورهای غربی بویژه سوئد در رابطه با” رژیم ملایان” شده بودند. از آمار شرکت کنندگان در این تظاهرات که به عادت مالوف فرقه ی رجوی همیشه چند برابر می شود، بگذریم، باید گفت سابقا مجاهدین ادعا می کردند که در اسکاندیناوی پایگاه محکمی دارند و حتی رییس جمهورشان به نروژ نیز سفر کرده و مورد استقبال نیز واقع شده است اما امروز با بیان یک واقعیت توسط روزنامه ای سوئدی آنها برآشفته می شوند و بر علیه مواضع روزنامه ی سوئدی موضع می گیرند. جالب است اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم به جاهایی می رسیم که مجاهدین مجبور می شوند زبان در دهان بگیرند و هیچ نگویند ؛ 22 اسفند سال 1372 بود که روزنامه ی سونسکا دات بدلادت – یعنی همین روزنامه – مصاحبه ای با مریم رجوی انجام داد که به مدح نامه بیشتر شبیه بود تا مصاحبه و درست در همان زمان بود که فرقه ی رجوی این روزنامه را روزنامه ای وزین، معتبر و پر تیراژمعرفی کرد و امروز بعد از چاپ مقاله ای در مورد تجاوز به زنان در اشرف، همین روزنامه همنوا با رژیم آخوندی معرفی می شود.