زمانبندی رجوی برای نابودی نهایی سازمان مجاهدین خلق 2008 یا 2009

مسعود رجوی رهبر فرقه مجاهدین خلق، درست پس از اشغال عراق در ماه مارس 2003 میلادی فرار کرده و مخفی گردید. پس از سه سال که هیچ خبری از وی نبود، در سال 2006 اطلاعیه ای به نام وی منتشر گردید که در آن زمانبندی جدیدی از قول مسعود رجوی اعلام شده بود. این بار وی زمان لازم برای "سرنگونی رژیم" را "دو سال" اعلام کرده بود. از آنجایی که رجوی بارها و بارها چنین زمانبندی ها یی را داده و در سی سال گذشته ادعا های مشابه زیادی کرده است، در آن زمان توجه چندانی به محتوای پشت پرده این زمانبدی رجوی نشد.

اخبار از داخل فرقه حاکی از آن است که این سرحد زمانی "ژانویه 2009" بخشی از برنامه های مزورانه ای است که رهبران فرقه برای افراد آن ریخته اند. تمامی اعضای فرقه مجاهدین بدنبال صدور این اطلاعیه مجبور شده اند تا ورقه هایی را امضا کرده و تعهد بدهند تا سر رسید زمانی "ژانویه 2009" در خدمت فرقه مانده و به فعالیت های خود ادامه خواهند داد. بنابر "محاسبات" رجوی رژیم ایران تا ژانویه 2009 سرنگون خواهد شد!!

پیام درونی رجوی اما تاکید می کند که در سررسید ژانویه 2009 و در صورتی که وضع مجاهدین بهتر نشده باشد هر کس که خواهان جدایی باشد تعهدش تمام شده و می تواند برود. وی تصریح کرده است که برخی را نیز خود وی در سررسید ژانویه 2009 اخراج خواهد کرد و ادامه داده است که آنان که می مانند همان مجاهدین راستینی هستند که خواهند دانست چه وظیفه ای بر عهده آنها گذاشته شده است. متخصصین فرقه رجوی اذعان دارند که این سخنان فرقه ای رجوی را می توان بدین صورت ترجمه کرد که وی در حال آماده سازی نفراتش برای سناریوی آخر است که به احتمال قوی شامل خودکشی های جمعی در قرارگاه اشرف در عراق و حمله های برنامه ریزی شده و عملیات انتحاری نفرات فرقه بر علیه مخالفین رجوی در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی و خودکشی های جمعی در کشورهای غربی خواهد بود. پیام روشن و واضح این است که "مجاهدین خالص و ناب دشمنان و منتقدین رجوی در کشورهای غربی را کشته و سپس خودشان را خواهند کشت".

گزارش سالانه وزارت خارجه ایالات متحده امریکا در بازبینی سال 2006 وضعیت سازمان مجاهدین را از "گروه تروریستی" به "فرقه تروریستی" تغییر داده است و اخطار می کند که

"بسیاری از رهبران و مامورین سازمان تروریستی مجاهدین خلق خارج از کنترل امنیت قرار داشته و در کشورهای مختلف آزادند. وجود این تعداد مامور مجاهدین که تحت کنترل امنیتی نبوده و همگی آموزش استفاده از سلاح و بمب سازی را از رژیم صدام حسین فرا گرفته اند شدیدا باعث نگرانی است".

برنامه ای مشابه در سوم نوامبر 2001 توسط ایران اینترلینک افشا گردید. رجوی در این زمان و در واکنش به فاجعه یازدهم سپتامبر "فاز سیاه" را اعلام نمود که بر اساس آن وی سرنوشت خود را به احتمال حمله نیروهای امریکایی به عراق گره زده و اعلام نمود که در چنین صورتی پای پیاده به سوی مرز ایران حمله خواهند نمود!! (کاری که بخاطر آمادگی نیروهای امریکایی انجام نشد و خلع سلاح شدند)

رجوی در تمام مقاطع زمانی سی سال گذشته فرقه اش را با سوار شدن بر اختلافات و سعی در تشدید درگیری ها و خونریزی ها و به هم ریختگی ها و آنارشی های حاصل از آن نگه داشته است. رجوی پس از سقوط ولینعمتش صدام حسین در سال 2003 سرنوشت سازمان مجاهدین خلق را به سرنوشت نومحافظه کاران امریکا و راست ترین جناح های اسرائیل گره زد تا مگر با تکیه بر سیاست "تغییر رژیم از طریق حمله نظامی امریکا و اسرائیل به ایران" نجات فردی خود را تضمین کند. سازمان مجاهدین خلق در سالهای گذشته به دفعات خواستار استفاده ابزاری غرب از این سازمان در راستای "تغییر رژیم" شده است.

رجوی با امید بستن به اختلافات بین ایران و امریکا امیدوار بود که ایالات متحده امریکا (و یا اسرائیل) در ماههای آینده و قبل از انقضای مدت زمان باقی مانده دولت جورج بوش به ایران حمله کنند و رهبران این فرقه در سال 2006 متوجه شدند که اگر این حمله نظامی تا ژانویه 2009 و پایان دوره جورج بوش انجام نگیرد هرگونه امید به شروع جنگ منتفی شده و هر کس که پست ریاست جمهوری امریکا را عهده دار گردد عملا در شروع کارش به حمله نظامی بر علیه ایران دست نخواهد زد. ارائه تاریخ و زمانبندی و سررسید ژانویه 2009 حیله ای است که رجوی بار دیگر برای جلوگیری از ریزش و انحلال از درون سازمان تا قبل از این تاریخ به کار برده است.

این سررسید زمانی همچنین هشداری به کشورهای غربی است. رجوی بوضوح اعلام کرده است که "اگر من و فرقه من مورد حمایت قرار نگرفته و نجات داده نشویم ماموران و اعضای فرقه مجاهدین خلق شهرهای کشور های اروپایی را به خاک و خون خواهند کشید".

با توجه به بیرون آمدن گزارش اخیر امنیتی ایالات متحده امریکا در سوم دسامبر 2007 و حذف تقریبی گزینه جنگ و حمله نظامی به ایران در آینده نزدیک دیگر چیزی برای رجوی باقی نمانده تا توسط آن بتواند فاصله و خلاء موجود بین وضعیت امروز فرقه با ژانویه سال 2009 را پر کند و بنظر می رسد سررسید زمانی رجوی برای نابودی فرقه از درون زود تر از آنچه که پیش بینی کرده بود فرا رسیده است.

پایان

   

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا